اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

پایگاه اطلاع رسانی سرباز گمنام

اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

پایگاه اطلاع رسانی سرباز گمنام

اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

۱۱ مطلب با موضوع «دفاع مقدس» ثبت شده است

۳۱
شهریور
۹۴

جنگی که اعراب را متحد کرد

جنگی که اعراب را متحد کرد


فضای حقارت بار حاکم بر جهان عرب پس شکست های پی در پی از رژیم صهیونیستی، در کنار دلائل و رویکردهای شخصی هر یک از رهبران عرب، نهایتا آن ها را به سوی حمایت تام از صدام حسین در خلال جنگ تحمیلی متمایل ساخت.

گروه بین الملل فرهنگ نیوز، سی و پنج سال پیش در چنین روزی یگان های رزمی و توپخانه های ارتش بعثی با پشتیبانی جنگنده ها و بالگردهای خویش جنگی گسترده را بر علیه ایران اسلامی آغاز نمودند، جنگی که از آن به عنوان طولانی ترین جنگ قرن بیستم نام برده می شود. در رابطه با چرایی آغاز این جنگ خونین و پدیده های پیرامونی آن تا کنون ده ها کتاب و مقاله منتشر شده است.

اگرچه تنش های گاه و بیگاه میان ایران و دولت عراق قدمتی صد سال داشته و به سال های پس از تجزیه امپراطوری عثمانی و تشکیل کشورهای جدیدالتاسیسی باز می گردد، اما روی کارآمدن حزب بعث در عراق به رهبری حسن البکر و صدام حسین و قدرت گیری نسبی بغداد در معادلات منطقه ای بر دامنه تعارضات فی مابین افزود، تا آن جا که طرفین پس سال ها ضد و خوردهای مرزی و حمایت از اپوزیسیون طرف مقابل ناگزیر به وضع قرارداد الجزایر در سال 1975 گردیدند، قراردادی که به گواه تاریخ و با توجه به موقعیت برتر نظامی و اقتصادی ایران چندان باب طبع دیکتاتور تمامیت خواه عراق نبود و از همین روست که شاهدیم که بلافاصله و پس از وقوع انقلاب در ایران و ایجاد نابسامانی های اولیه که نشات گرفته از فضای انقلاب است، رژیم بعثی مترصد فرصت شده تا با طرح بهانه های واهی به انتقام قرار داد الجزایر و در راستای مطامع و جاه طلبی های صدام حسین به مقابله نظامی با ایران بپردازد.

  • سرباز گمنام
۲۸
شهریور
۹۴

دوشنبه؛ تشییع پیکر دو شهید گمنام در تهران

همزمان با سالروز شهادت امام محمد باقر (ع)، مراسم تشییع و خاکسپاری پیکرهای سه شهید گمنام دفاع مقدس در بوستان مجیدیه برگزار خواهد شد.

به گزارش فرهنگ نیوز، قرار است مراسم تشییع و تدفین سه شهید گمنام دوران دفاع مقدس روز دوشنبه - 30 شهریور - از ساعت 16 از مقابل مسجد 14 معصوم‌(ع) واقع در بزرگراه رسالت خیابان شهید هدایتی‌ تا بوستان مجیدیه برگزار شود.

همچنین مراسم وداع با پیکرهای این سه شهید گمنام دوران دفاع مقدس نیز در مسجدهای احمدیه‌، چهارده معصوم‌(ع) و الرسول(ص) برگزار خواهد شد.

  • سرباز گمنام
۱۱
شهریور
۹۴

چطور می توانیم امور نظام اسلامی را بدون احراز صلاحیت به کسی بسپاریم.

 خاطره ای از نبش قبر شهید رجایی بعد از تدفین خودجوش وی توسط مردم.

 در منطقه به دنبال نفوذ معنوی هستیم.

وقتی پیکر اینها را می‌‌‌خواستیم تشییع کنیم یک آدم آرسن لوپن و قالتاقی آنجا بود که آمده بود در معراج‌الشهداء و گفته بود یک تابوت برای شهید کشمیری بدهید. گفته بودند کشمیری که آنجا نبود. گفت نه جنازه او در بیمارستان است. بچه‌‌‌ها تابوت ندادند. گفتند نه! جنازه را باید اینجا بیاورید. بعد این فرد که از هم‌دستان منافقین بود رفته بود تابوتی را از بهشت زهرا گرفته بود.


وقتی پیکر اینها را می‌‌‌خواستیم تشییع کنیم یک آدم آرسن لوپن و قالتاقی آنجا بود که آمده بود در معراج‌الشهداء و گفته بود یک تابوت برای شهید کشمیری بدهید. گفته بودند کشمیری که آنجا نبود. گفت نه جنازه او در بیمارستان است. بچه‌‌‌ها تابوت ندادند. گفتند نه! جنازه را باید اینجا بیاورید. بعد این فرد که از هم‌دستان منافقین بود رفته بود تابوتی را از بهشت زهرا گرفته بود.

گروه سیاسی - رجانیوز:  فرمانده‌کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در یادواره سروقامتان خدمت به ایراد سخنرانی پرداخت.
 
به گزارش رجانیوز، سردار  سید محمد باقرزاده در این یادواره که به گرامیداشت شهیدان رجایی و باهنر و  پاسداشت ۴۴ شهید کارمند شهرستان کاشان اختصاص داشت با بر شمردن چهار نوع عدالت در ساختار نظام اسلامی تأکید کرد: . ما برای هرکاری نیازمند یک تشکل هستیم؛ چه امور مادی و چه معنوی. تشکلی به وجود آمده در نظام اسلامی به نام قوه مجریه و دولت. اساساً بدون قوه اجرا، امام و رهبر نمی‌توانند موفق شوند. 
 
وی در ادامه ضمن اشاره به داستان نخیله علت تنها ماندن امام علی علیه‌السلام را همراهی نکردن به موقع مردم دانست و افزود: کسی در عدالت امیرالمؤمنین تردیدی ندارد. ولی چون در مقام اجرا بعضی از کارگزاران تخلف می‌کنند می‌بینید همه خواسته‌های حضرت محقق نمی‌شود و امام تنها می‌ماند.
 
  • سرباز گمنام
۲۹
مرداد
۹۴



به روز 12 فروردین  سال 1334 هـ.ش در شهرضا در خانواده مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحم مادر بود که پدر و مادرش عازم کربلای معلی و زیارت قبر سالار شهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.

محمد ابراهیم در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش استعداد فوق العاده ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.

  • سرباز گمنام
۲۹
مرداد
۹۴



  • سرباز گمنام
۱۵
مرداد
۹۴
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مجموعه تصاویر قدیمی و کمتر دیده شده از دوران جوانی سردار رشید اسلام شهید بابایی را در حال قرائت قرآن، مداحی، کار یدی و همچنین در کنار خانواده، دوستان، همرزمان و در محضر امام و رهبری مشاهده می کنید.

شهید خلبانی که مداحی می‌کرد + تصاویر

  • سرباز گمنام
۱۱
مرداد
۹۴
  • سرباز گمنام
۰۸
مرداد
۹۴

شهید سید علی اقبالی دوگاهه جوان ترین استاد خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود، در 25 سالگی استاد خلبان جنگنده اف 5 شد و در 27 سالگی به درجه سرگردی رسید و جزو افسران ارشد نیروی هوایی شد.

شهید سید علی اقبالی دوگاهه

خلبان جسور ایرانی که صدام پیکرش را دو نیم کرد! +عکس

شهید بابایی و شهید اردستانی جزو شاگرداش بودند. در سال 1347 برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا رفت و بین 400 دانشجوی خلبانی از کشورهای مختلف، رتبه اول رو کسب کرد و دانشجوی نمونه شد.

خلبانی که در 25 سالگی به کابوس عراقی ها تبدیل شده بود به دستور صدام به فجیع ترین وضع شهیدش کردن و بعد بدنش رو دو نیم کردنو بیشتر تلمبه خونه ها و نیروگاه های برق عراق رو از کار انداخته بود.

شهید سید علی اقبالی با طرح های عملیاتیش بیشتر تلمبه خانه ها و نیروگاه های برق عراق رو از کار انداخت و باعث شده بود صادرات روزانه بیش از 3 میلیون بشکه نفت عراق به صفر برسه؛ واسه همین وقتی بعد از بمبارون پادگان «العقره» عراق، اسیر گرفتنش، به دستور صدام برای ایجاد رعب و وحشت تو دل خلبان های ما، به فجیع ترین وضع شهیدش کردن و بعد بدنش رو دو نیم کردن و یک نیمه اش رو در نینوا و نیمه دیگرش رو در موصل دفن کردن.

بعدها روی این جنایت سرپوش گذاشتن و تا چند سال از اعلام سرنوشتش خودداری کردن تا این که بالاخره بعد از سال ها دوری از وطن، در سال 1381 پیکر پاکش به میهن بازگشت و به شکل باشکوهی تشییع و تدفین شد.

خلبان جسور ایرانی که صدام پیکرش را دو نیم کرد! +عکس

خلبان جسور ایرانی که صدام پیکرش را دو نیم کرد! +عکس

  • سرباز گمنام
۰۴
مرداد
۹۴

شهدا 8

شهدا 16

شهدا 5

شهدا 12

شهدا 6


  لطفاً برای دیدن تصاویر در اندازه واقعی،بر روی تصاویر کلیک کنید.

                  (( برای شادی روح شُهدا صَلوات ))         

  • سرباز گمنام
۳۱
تیر
۹۴



  • سرباز گمنام
۳۱
تیر
۹۴
   
بغداد از مدت‌ها قبل به کمک آمریکا به دژ نفوذناپذیری تبدیل شده و تبلیغات بسیار وسیعی در این رابطه به راه افتاد و عنوان شد «هیچکس توانایی ناامن کردن پایتخت عراق را ندارد»، ایجاد ناامنی در بغداد می توانست از برگزاری نشست سران غیرمتعهدها در بغداد نیز جلوگیری کند.
به گزارش گروه فرهنگ مقاومت فرهنگ نیوز: ششمین کنفرانس سران جنبش غیر متعهدها از ۳ تا ۹ سپتامبر ۱۹۷۹ در هاوانا، پایتخت کوبا برگزار شد. چند ماه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌گذشت و ایران با خروج از پیمان نظامی سنتو و در پیش گرفتن سیاست خارجی نه شرقی، نه غربی -که برآمده از آرمان‌های مقدس انقلاب اسلامی ایران بود- یک هیأت دیپلماتیک به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران به این اجلاس فرستاد.
 
در اجلاس هاوانا، انقلاب ایران در سه ماده ۱۳۹، ۱۴۰ و ۱۴۱ بیانیه سیاسی کنفرانس مورد بررسی قرار گرفت و ضمن ارج نهادن به پیروزی تاریخی انقلاب اسلامی ایران، و حمایت از مواضع آن، حضور ایران در جنبش عدم تعهد به رسمیت شناخته شد.
 
اما محل اجلاس بعدی در بغداد بود که می‌بایستی در سال ۱۹۸۲ برگزار شود. این در حالی بود که رژیم بعثی حاکم بر عراق در سپتامبر ۱۹۸۰ تجاوز وحشیانه‌ای علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد و نشان داد که نه تنها به قوانین بین‌المللی پایبند نیست، بلکه مجری منویات قدرت‌های غربی در مواجهه با کشورهای مستقل و آزادی‌خواه است. از همین رو با نزدیک شدن به زمان برگزاری اجلاس هفتم، جمهوری اسلامی ایران که در حال دفاع در برابر ارتش مجهز بعثی بود، در جهت رسوا کردن رژیم صدام و تغییر محل برگزاری اجلاس هفتم سران غیرمتعهد -که از طرفی می‌توانست به‌عنوان ابزاری سیاسی از طرف عراق جهت فشار به ایران مورد سوءاستفاده قرار گیرد- فعالیت‌های دیپلماتیک خود را آغاز کرد. جمهوری اسلامی ایران سیاست بی‌اثر کردن این اجلاس را در دستور کار خود قرار داد و در اولین گام، اجلاس غیرمتعهدها را تحریم کرد.
 
از سوی دیگر پس از شکست نیروهای صدام در عملیات بیت‌المقدس، جایگاه سیاسی دشمن در جهان متزلزل شد. عملیات رمضان در حال شکل‌گیری و انجام بود که موضوع برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها در بغداد مطرح شد تا صدام حسین رئیس این اجلاس باشد. بغداد از مدت‌ها قبل به کمک آمریکا به دژ نفوذناپذیری تبدیل شده و تبلیغات بسیار وسیعی در این رابطه به راه افتاد و عنوان شد «هیچکس توانایی ناامن کردن پایتخت عراق را ندارد».
 
درحالی‌که تلاش‌های دیپلماتیک برای تغییر محل اجلاس عدم‌تعهد از سوی وزارت خارجه و دولت در جریان بود، ایجاد ناامنی در بغداد در دستور کار نظامی - سیاسی جمهوری اسلامی قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسیسات پالایشگاهی "الدوره" در جنوب شرقی این شهر، از برگزاری نشست سران غیرمتعهدها در بغداد نیز جلوگیری شود.
 
 
سرهنگ خلبان عباس دوران برای جلوگیری از تشکیل کنفرانس سران غیرمتعهدها در تاریخ بیستم تیر سال ۱۳۶۱ مقارن با ژوئیه ۱۹۸۲ مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن نماید.
 
۳۰ تیرماه سال ۱۳۶۱ شش خلبان نیروی هوایی با سه فروند هواپیمای جنگنده برای این عملیات آماده شدند. یکی از این خلبانان شهید عباس دوران، خلبان ۳۱ ساله نیروی هوایی، متولد شیراز بود که در طول دو سالی که از جنگ گذشته بود، بیش از ۱۲۰ مأموریت هوایی را در دفع تهاجم دشمن بعثی انجام داده بود. تصمیم بر این می‌شود که سه فروند فانتوم کاملاً مسلح به پرواز درآیند. هر سه تا مرز پرواز کنند و تنها دو فروند از مرز گذشته و به هدف حمله‌ور شوند و فانتوم سوم در همان‌جا منتظر بماند تا در صورت نیاز به آن‌ها بپیوندد. هدف آن‌ها بمباران پالایشگاه «الدوره» بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و پایگاه الرشید یا ساختمان هتل اجلاس عدم تعهد بود.
 
 
نود درصد احتمال برگشت نیست
 
 ساعت5:30 صبح سی‌ام تیرماه 61 مأموریت آغاز شد و فانتوم شماره یک، رهبری گروه پرواز را بر عهده داشت. حرکت گروه پرواز از شرق بغداد به جنوب شرق آن شهر و سپس "پالایشگاه الدوره" پیش‌بینی شده بود. خلبانان می‌بایست پس از عبور از مرز و ناامن کردن آسمان بغداد، به انجام مأموریت خود بپردازند و این در حالی بود که پیشرفته‌ترین تجهیزات پدافند هوایی از آسمان این شهر حفاظت می‌کرد. عباس دوران در نامه‌های مربوط به این مأموریت، مقابل اسم پدافندهای مختلفی که عراق از کشورهای اروپایی خریده بود، نوشته است: «نود درصد احتمال برگشت نیست.» سه فروند جنگنده فانتوم تا مرز پرواز می‌کنند، یکی از آنها جداشده و دو فروند دیگر به فرماندهی سرهنگ خلبان عباس دوران، وارد خاک عراق می‌شوند. جنگنده‌ها تا 15 کیلومتری بغداد بدون هیچ مشکلی پیش می‌روند تا اینکه در این نقطه، با دیوار آتش و پدافند دشمن روبه‌رو شده و در همین فاصله چند گلوله به یکی از هواپیماها برخورد می‌کند. با اصابت این گلوله‌ها، موتور سمت راست هواپیمای دوران از کار می‌افتد اما او بازهم تصمیم به ادامه عملیات می‌گیرد. بنابراین هواپیماها به سمت جنوب شرقی شهر بغداد که پالایشگاه "الدوره" در آنجا بود، ادامه مسیر داده و بااینکه پدافند دشمن بسیار قوی عمل می‌کرد، تمام بمب‌ها را روی این پالایشگاه تخلیه می‌کنند.
 
بعد از تخلیه بمب‌ها به مسیری ادامه می‌دهند که درواقع این مسیر درنهایت به سالن کنفرانس سران غیرمتعهدها ختم می‌شده است. پالایشگاه به‌شدت در آتش می‌سوخته و دودهای ناشی از سوخت پالایشگاه فضا را پوشانده است تا این لحظه عملیات کاملاً موفقیت‌آمیز بوده است.
 
در همین زمان عقب هواپیمای دوران نیز مورد اصابت چندین گلوله ضد هوایی قرار می‌گیرد؛ به‌طوری که قسمت عقب جنگنده از بین می‌رود. در این لحظه هواپیما در آتش می‌سوزد، عباس از خلبان عقب (سرتیپ آزاده منصور کاظمیان) می‌خواهد که هواپیما را ترک کند اما جوابی نمی‌شنود، به همین علت دکمه خروج اضطراری کابین عقب را می‌زند و کاظمیان به بیرون پرتاب می‌شود و به اسارت درمی‌آید.
 
عباس در این لحظه طبق گفته‌های قبلی خود تصمیمی مبنی بر ترک هواپیما ندارد.
 
وی پیش‌ازاین بارها گفته است: «اگر هواپیما بال نداشته باشد خودم بال درآورده و بر سر دشمن فرود می‌آیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.»
 
شعله‌های آتش هرلحظه شدیدتر و ارتفاع هواپیما نیز هرلحظه کمتر می‌شود تا اینکه هتل محل برگزاری اجلاس غیرمتعهدها پیش روی خلبان قرار می‌گیرد. به سوی هتل حرکت کرده و هواپیما را درحالی که هنوز هدایت آن را برعهده دارد، به ساختمان آن می‌کوبد. این اقدام شهادت‌طلبانه عباس دوران در ناامن ساختن آسمان بغداد، موجب شد تا برگزاری این اجلاس از بغداد به دهلی نو منتقل شود.بقایای پیکر پاک خلبان عباس دوران  که چیزی جز دستکش و پوتینش نبود، بعد از 20 سال در تاریخ 30 تیرماه 1381 به کشور بازگشت و در زادگاهش (شیراز) به خاک سپرده شد.
 
 
عباس دوران در سال 1329 در شهر شیراز دیده به جهان گشود. دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند و پس از اخذ مدرک دیپلم در سال 1349 به خدمت سربازی رفت. پس از بازگشت، به دلیل علاقه به یادگیری فن خلبانی در سال 1351 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و پس از طی دوره مقدماتی پرواز در ایران، برای ادامه تحصیل و فراگیری دوره تکمیلی خلبانی به کشور آمریکا اعزام‌شده و در کم‌ترین زمان با اخذ نشان و گواهینامه خلبانی به ایران بازگشت و با درجه ستواندومی در پایگاه هوایی همدان مشغول به خدمت شد. با شروع جنگ تحمیلی، دوران در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات فرماندهی پایگاه سوم شکاری (شهید نوژه) انجام‌وظیفه می‌کرد و پس از مدتی، برای ادامه پروازهای جنگی به پایگاه ششم شکاری بوشهر منتقل شد.
 
آماده‌ام با اسراییل وارد جنگ شوم
 
به دلیل رشادت‌های فراوانی که عباس دوران از خود نشان داده بود، علاوه بر یک درجه دوره‌ای، یک درجه تشویقی نیز به او داده و به درجه سرهنگ دومی مفتخر شد. در همین اوصاف فرماندهان تصمیم می‌گیرند که با انتقال او و سپردن یکی از پست‌های حساس ستادی در تهران، از تجربیاتش استفاده بیشتری کنند که دوران نپذیرفته و می‌گوید: «پرواز نکردن، برای من مثل مردن است». هیچ‌گاه در طول پرواز صحبت نمی‌کرد و همیشه می‌گفت: «اگر از مسیر منحرف‌شده و یا حالت نامتعادلی داشتم، با من صحبت کنید، خودتان هم مواظب اطراف باشید.» همچنین بسیاری از دوستانش از زبان او شنیده بودند که اگر روزی هواپیمای من مورد هدف قرار گیرد، هرگز آن را ترک نمی‌کنم و با آن به قلب دشمن حمله‌ور می‌شوم. بعدها او این گفته خود را به اثبات رساند. در زمان حمله ارتش اسراییل به لبنان، عباس دوران اولین خلبانی بود که آمادگی خود را جهت نبرد با صهیونیست‌ها اعلام کرد.
 
 
شهید عباس دوران در قسمتی از نامه خود به همسرش می‌نویسد:
 
نمی‌شود توقع داشت چون یک سال است ازدواج کردیم و یا چون ما همدیگر را خیلی دوست داریم جنگ و مردم و کشور را رها کرد و آمد نشست توی خانه. از جیب این مردم برای درس خواندن امثال من خرج شده است، پیش از جنگ زندگی راحتی داشتیم و به قدر خودمان خوشی کردیم و خوش بخت بودیم به قول بعضی از بچه های گردان خوب خوردیم و خوابیدیم الان زمان جبران است اگر ما جلوی این پست فطرت‌ها نایستیم چه بر سر زن و بچه و خاکمان می‌آید. ﺑ از بابت شیراز خیالت راحت آن جا امن است کوه های بلند اطرافش را احاطه کرده و اجازه نمی‌دهد هواپیماهای دشمن خدای ناکرده آنجا را بزنند. درباره خودم هم شاید باورت نشه اما تا به حال هرماموریتی انجام دادم سر زن و بچه های مردم بمب نریختم اگر کسی را هم دیدم دوری زدم تا وقتی آدمی نبوده ادامه دادم.
  • سرباز گمنام