علی مسعودی- رجانیوز: برداشتن تحریمهای ظالمانه اعمال شده علیه ایران، یکی از مهمترین خواستههای طرف ایرانی در مذاکرات هستهای بوده است. این خواسته آنقدر اهمیت دارد که رهبر انقلاب در دیدار مداحان اینگونه تاکید میکنند: «چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.» به عبارت دیگر هدف مطلوب برای ایران برداشته شدن تحریمها بوده است.
هرچند میان برداشته شدن تحریمها به معنای لغو و برداشته شدن تحریمها به معنای تلیق تفاوتهای جدی وجود دارد که در جای خودش بررسی خواهد شد. اما سوال مهم دیگر که درباره تحریمها و سرانجام آنها در توافقنامه جامع باید پرسید، این است که تحریمهای اصلی چه سرانجامی خواهد داشت؟
تحریمهای اصلی شامل بخشهای مختلفی هستند که به طور خلاصه تحریم بانکی و تحریم نفتی دو ستون اصلی آنها هستند. هر کدام از این تحریمها بخشهای مختلفی دارند. در این یادداشت سوال مهمی که تلاش میشود به آن پاسخ داده شود این است که آیا تحریمهای نفتی برداشته میشوند؟ سوال دقیقتر این است که آیا ما میتوانیم از محل فروش نفت خام، درآمد ارزی داشته باشیم؟ به عبارت دیگر آیا میتوانیم به درآمدهای نفتیمان دسترسی داشته باشیم و هر فعالیت اقتصادی که نیاز بدانیم با آن انجام دهیم؟
برای پیدا کردن جواب این سوال لازم است مروری بر تحریم نفتی ایران و روند توسعه آن داشته باشیم.
سوال محوری به آخرین مرحله تحریمهای نفتی بازمیگردد یعنی دسترسی به پول نفت.
داستان تحریم دسترسی به درآمدهای نفتی
بارها از سوی دولتمردان آمریکایی اعلام شده بود که هدف از اعمال تحریمها، کاهش درآمدهای دولت ایران و ایجاد فشار بر آن برای ایجاد تغییر در رفتارش است. درآمدهای نفتی مهمترین منبع درآمد دولت ایران بود. تا قبل از تشدید تحریمها ایران روزانه ۲.۴ میلیون بشکه در روز نفت خام میفروخت. در سالهای قبل از تحریم در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی سالانه دولت ایران بود. ایران نفت خام خود را از طریق شرکت ملی نفت میفروخت و درآمدهای آن پس از برداشت سهم شرکت ملی نفت، به حسابهای بانک مرکزی واریز میشد. آمریکا نیز این مسیر را شناسایی کرده بود و علاوه بر تحریم خرید نفت خام ایران و ایجاد فشار جهت کاهش میزان فروش آن که منجر به کاهش فروش نفت تا یک میلیون بشکه در روز شد، بر روی ایجاد مانع در دسترسی به درآمدهای نفتی نیز تمرکز کرد.
اولین حرکت تحریم بانک مرکزی ایران بود که در قانون NDAA مصوب شد و بر اساس آن دسترسی به دلارهای نفتی برای ایران ممکن نبود و بانک مرکزی ایران نمیتوانست از حسابهای دلاری خود بهره ببرد.در کنار تحریم بانک مرکزی، آمریکا کشورهای دیگر را تهدید کرده بود که اگر در تراکنشهای مالی مرتبط با نفت ایران مشارکت داشته باشند، موسسات مالی و حتی بانک مرکزی آنها را تحریم خواهد کرد. این تهدید در بخش sec ۱۲۴۵ (d) (۳) این قانون آمده است.
اما بانک مرکزی ایران هنوز میتوانست پولهای نفتی را با ارزهای دیگر دریافت کند و به کشورهایی مانند ترکیه منتقل کرده و در آنجا با تبدیل آن به طلا به داخل کشور منتقل کند. این مسیر برای مدت کوتاهی کارآمد بود چرا که با حساس شدن دولت آمریکا به واردات طلای ایران، دولت آمریکا با دستور اجرایی ۱۳۶۲۲ (جولای ۲۰۱۲- مرداد ۱۳۹۱) تجارت طلا با ایران را تحریم کرد. در نتیجه فروش طلا به نهادها و سازمانهای دولتی ایران ممنوع و مشمول تحریم شد.
کنگره آمریکا نیز بعد از مدت کوتاهی تحریم تجارت طلا را در قانون کاهش تهدید ایران (TRA) قرار داد. کنگره با ارایه تعریف گسترده از تراکنشهای مالی این کار را انجام داد.
همچنین ادامه خرید نفت خام از ایران را مشروط به بلوکه شدن درآمد حاصل از آن در کشور خریدار نفت کرد. به عبارت دیگر شرط دیگری در کنار شرط کاهش مستمر خرید نفت خام از ایران قرار داد. بر اساس بخش ۵۰۴ این قانون (sec ۵۰۴) این پولها در حسابی به نام ایران در آن کشور واریز میشد و تنها ایران میتوانست در تجارت دوجانبه و آن هم برای خرید اقلام بشردوستانه مانند غذا و دارو استفاده کند. ایران نمیتوانست این پولها را از آن حساب منتقل کند.
دیوید کوهن در اینباره به کنگره میگوید:
«اثر قانون NDAA با اقدام دیگری که در قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر در سوریه ،که از ۶ فوریه ۲۰۱۳ اجرایی شد، قرار دارد بیشتر شد. ذیل بخش ۵۰۴ این قانون هر کشوری که بر اساس قانون NDAA میتواند از ایران نفت بخرد، باید اطمینان حاصل کند که درآمد حاصل از آن تنها برای تجارت دوجانبه و یا خرید بشردوستانه استفاده شود. درآمدهای نفتی نمیتواند به ایران منتقل شود و یا به کشور ثالثی منتقل شود الا برای خریدهای بشردوستانه. این یک قانون قدرتمند است و درآمدهای ایران از معدود کشورهای خریدار نفت «منع از دسترسی»"locks up" میشود.» (۱)
اجرایی شدن این قانون سبب شد تا ایران نتواند پولهای نفت خود را آنطور که میخواهد مصرف کند و لذا به پسانداز شدن آنها در حساب خود در کشور وارد کننده رضایت داد.
آیا بر اساس توافقنامه جامع میتوانیم به پولهای نفتی دسترسی داشته باشیم؟
با بررسی متن توافقنامه در ضمیمه پنجم که تعهدات آمریکا در روز اجرا را مشخص کرده است به بند مربوط به تحریمهای نفتی و به طور مشخص بحث فروش نفت میرسیم که در آن آمده است:
۴.۳.Energy and petrochemical sectors
۴.۳.۱.Efforts to reduce Iran's crude oil sales, including limitations on the quantities of Iranian crude oil sold and the nations that can purchase Iranian crude oil (ISA Section ۵(a)(۷); NDAA Sections ۱۲۴۵(d)(۱) and (۳); TRA Section ۲۱۲(a); IFCA Sections ۱۲۴۴(c)(۱) and (d), ۱۲۴۶(a) and ۱۲۴۷(a); Section ۱ of E.O. ۱۳۵۷۴, Sections ۱(a)(i)-(ii), ۲(a)(i) and ۵(a) of E.O. ۱۳۶۲۲, Section ۵ of E.O. ۱۳۶۲۸, and Sections ۲(a)(i) and ۳(a)(i) of E.O. ۱۳۶۴۵);
تلاشها برای کاهش فروش نفت ایران شامل محدودیتها بر مقدار فروش نفت خام ایران و کشورهایی که میتوانند نفت خام ایران را بخرند.
این بند از توافقنامه شبیه همان چیزی است که در توافقنامه ژنو آمده بود:
JPOA: Pause efforts to further reduce Iran's crude oil sales, enabling Iran's current customers to purchase their current average amounts of crude oil
آمریکا و اروپا تلاشها برای کاهش بیشتر فروش نفت خام ایران را متوقف میکنند. مشتریهای فعلی ایران میتوانند میزان فعلی خرید خود از ایران را ادامه دهند.
در توافقنامه ژنو به دلیل آنکه به بحث دسترسی به درآمدهای مالی حاصل از فروش نفت اشاره نشده بود، نتیجه آن شد که ایران نتوانست از فروش نفت خام خود بعد از توافق ژنو استفادهای بکند. به عبارت دیگر میزان پولهای بلوکه شده ایران در زمان اجرای توافق ژنو بیشتر و بیشتر میشد. چرا که تحریم دسترسی به درامدهای نفتی مستقل از تحریم فروش نفت وضع شده بود.
در توافقنامه جامع نیز بندی که تصریح داشته باشد مبنی بر اینکه ایران میتواند درامدهای نفتی خود را استفاده کند و بدون محدویت به آنها دسترسی داشته باشد، وجود ندارد. شاید برخی تصور کنند که به دلیل آنکه قرار است تحریمهای بانکی و مالی تعلیق شود، در نتیجه پولهای نفتی نیز آزاد خواهد شد. اما باید توجه کرد که تحریم دسترسی به پولهای نفتی، مستقل از تحریم بانکی ایران وضع شده است و بعید به نظر میرسد تعلیق تحریمهای بانکی منجر به دسترسی به پولهای نفتی شود.
این سوال مهمی است که آیا ایران میتواند از محل فروش نفت درآمد ارزی داشته باشد یا خیر؟ متاسفانه در خوشبینانه ترین حالت باید گفت که متن توافقنامه در این باره شفاف نیست.
(۱): توضیحات دیوید کوهن در این باره:
The impact of the NDAA was further enhanced by a powerful measure contained in the Iran Threat Reduction and Syria Human Rights Act of ۲۰۱۲ (TRA) that entered into effect on February ۶, ۲۰۱۳. Under Section ۵۰۴ of the TRA, any country that has received an NDAA "significant reduction" exception – meaning that its banks can pay Iran for its significantly reduced oil imports without risk of correspondent account sanctions – must now ensure that those revenues are used only to facilitate bilateral trade or humanitarian trade. Iranian oil-import revenue cannot be repatriated to Iran, transferred to a third country, or used to facilitate third-country trade, except for humanitarian purchases. This is a very powerful provision, as it effectively "locks up" Iranian revenues in the few countries that still buy Iranian oil and denies Iran the free use of its diminishing oil revenue.
http://www.treasury.gov/press-center/press-releases/Pages/jl۱۹۶۹.asp