اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

پایگاه اطلاع رسانی سرباز گمنام

اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

پایگاه اطلاع رسانی سرباز گمنام

اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

روایت دست اول اسکات ریتر از واقعیت "دسترسی‌های مدیریت‌شده‌" به مراکز نظامی عراق فارغ از ادعای "بازرسان چشم‌بسته‌ی دستمال‌کش" بسیاری دیگر از توهمات جماعت خوشدل وخوش‌بین به مذاکرات هسته‌یی جاری را نیز نقض می‌کند که ساده‌ترین آن‌ها ادعای استقلال آژانس انرژی اتمی و صداقت او در پایان دادن به تحریم‌های ایران است.

روایت دست اول بازرس ارشد آنسکام از واقعیت دسترسی‌های مدیریت‌شده به مراکز نظامی/ پرونده‌ی باز سازمان ملل در جاسوسی از عراق، همراهی در کودتا و تبانی در حمله‌ی نظامی امریکا به عراق

روایت دست اول اسکات ریتر از واقعیت "دسترسی‌های مدیریت‌شده‌" به مراکز نظامی عراق فارغ از ادعای "بازرسان چشم‌بسته‌ی دستمال‌کش" بسیاری دیگر از توهمات جماعت خوشدل وخوش‌بین به مذاکرات هسته‌یی جاری را نیز نقض می‌کند که ساده‌ترین آن‌ها ادعای استقلال آژانس انرژی اتمی و صداقت او در پایان دادن به تحریم‌های ایران است.
رجانیوز - گروه بین الملل: کتاب "داستان ناگفته‌ی عراق" روایت تکان‌دهنده‌ی اسکات ریتر بازرس ارشد آنسکام از واقعیت هفت سال همراهی در بازرسی از عراق تحت تحریم است. آنسکام، کمیسیون ویژه‌ی سازمان ملل در امور عراق با صدور قطع‌نامه‌ی ۶۸۷ در سال ۱۹۹۱ تشکیل شد و وظیفه‌ی آن نظارت بر خلع سلاح عراق از جنگ‌افزارهای کشتار جمعی و موشک‌های بالستیک بود. این همان رژیم ویژه‌ی بازرسی بود که تا پیش از پرونده‌ی هسته‌یی ایران شدیدترین رژیم بازرسی در تاریخ دانسته می‌شد. روایت دست اول اسکات ریتر از واقعیت "دسترسی‌های مدیریت‌شده‌" به مراکز نظامی عراق فارغ از ادعای "بازرسان چشم‌بسته‌ی دستمال‌کش" بسیاری دیگر از توهمات جماعت خوشدل وخوش‌بین به مذاکرات هسته‌یی جاری را نیز نقض می‌کند که ساده‌ترین آن‌ها ادعای استقلال آژانس انرژی اتمی و صداقت او در پایان دادن به تحریم‌های ایران است.
 
به گزارش رجانیوز، با مرور این کتاب این مطلب بدیهی به نظر می‌رسد که آنسکام پیش از آن که نهادی ذیل سازمان ملل متحد باشد، از وزارت دفاع و وزارت امور خارجه‌ی امریکا دستور می‌گیرد و ابتکار عمل آن به صورت عمده به دست افسران جنگ‌های مخفی سازمان سیا است، و در عمل هیچ مرز مشخصی بین فعالیت‌های این نهاد به ظاهر بی‌طرف با نهادهای امنیتی بریتانیا، اسرائیل، آلمان و برخی کشورهای دیگر اروپایی به چشم نمی‌آید.
 
نویسنده‌ی کتاب به صراحت به روند جاسوسی آنسکام از حساس‌ترین اطلاعات عراق اذعان می‌کند و  هر چند خود را قربانی عملیات مخفی نهادهای اطلاعاتی امریکا می‌داند، اما در نهایت با روند تبدیل شدن این نهاد بین‌المللی به ماشه‌ی حمله‌ی یک‌جانبه‌ی امریکا به عراق همراهی می‌کند.
 
کتاب داستان ناگفته‌ی عراق نوشته‌ی افسر تفنگدار دریایی ارتش امریکا، اسکات ریتر، با ترجمه‌ی علیرضا عیاری در ۳۷۶ صفحه توسط انتشارات اطلاعات در تهران منتشر شده است. پاره‌هایی از این کتاب عبرت‌آمیز را با هم می‌خوانیم:  
 
در آگوست ۱۹۹۸ من از بهترین شغل دوران زندگیم استعفا دادم. تقریباً هفت سال بود که به عنوان بازرس تسلیحات سازمان ملل فعالیت می‌کردم.  هم‌مانند هزاران نفر از هم‌کارانم بودم که در برنامه‌ی خلع سلاح تسلیحات کشتار جمعی عراق به عنوان بخشی از برنامه‌ی کمیسیون ویژه‌ی سازمان ملل موسوم به آنسکام فعالیت می‌کردم.من مسئول عملیات بازرسی‌های حساس آنسکام بودم.  [صفحه‌ی ۱۱]
 
کاروان طولانی مشتمل بر چندین نیستان پاترول در بغداد به سمت وزارت دفاع حرکت می‌کرد. درون این خودروها مردان سنگ‌دل و خشنی نشسته بودند. آن‌ها افراد متخصص عضو آنسکام بودند و مسئولیت آن‌ها از جانب شورای امنیت سازمان ملل خلع سلاح عراق بود. عجله‌یی برای حرکت سریع خودروها وجود نداشت. بازرسان سازمان ملل در عراق به مدت ۷ سال فعالیت می‌کردند. ماشین‌های سفید که با آرم سازمان ملل حرکت می‌کردند برای مردم عراق آشنا بودند. مردم به ماشین‌ها نگاه می‌کردند و با بوق ماشین خود و دست تکان دادن ابراز احساسات می‌کردند. اما تعدادی از آن‌ها نیز با حرکاتی بر افراد مسئول خرابی و گرفتاری اقتصادی موجود در کشور نفرین می‌فرستادند. عراق پس از یک دهه تحریم با پشتیبانی سازمان ملل با مشکلات زیادی روبه‌رو بود. [صفحه‌ی ۱۳]
 
از دیدگاه دولت امریکا و صدام بازرسی‌های کمیسیون ویژه‌ی سازمان ملل تنها بهانه‌یی برای سرنگونی صدام بود. سازمان ملل ظاهراً امری غیرممکن انجام داده بود و گروه‌های متخصصی را برای خلع سلاح عراق اعزام کرده بود. با وجود متن منتشرشده‌ی قطع‌نامه‌ی ۶۸۷ خلع سلاح عراق عملی شده بود. با وجود این با گذشت زمان موضوع بازرسی عراق رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت. زمانی که ما در ماه مارس ۱۹۹۸ قصد ورود به وزارت دفاع جهت بازرسی‌ را داشتیم، آنسکام در حال بازرسی در باتلاق بود. [صفحه‌ی ۱۸]
 
به عنوان یکی از تفنگ‌داران نیروی دریایی چندین بار به عنوان بازرس تسلیحاتی در شوروی سابق و نیز به عنوان کارشناس موشک‌های بالستیک در خاورمیانه و در عملیات طوفان صحرا خدمت داشتم. به عنوان کسی که نقش مهمی در انجام بازرسی‌های تسلیحاتی در شوروی سابق ایفا کرده بود چیزهایی راجع به انواع تسلیحات می‌دانستم. اما با ورودم به آنسکام متوجه شدم که این بار مسأله بیش‌تر شبیه به جاسوسی است تا کنترل تسلیحات. [صفحه‌ی ۱۹ و ۲۰]
 
ورود من به نیویورک مقارن با شروع یک عملیات بازرسی بی‌سابقه در بغداد با نام آنسکام-۱۶ شده بود. این بازرسی مشترک توسط آنسکام و آژانس انرژی اتمی انجام می‌شد. برای من آنسکام-۱۶ به منزله‌ی هشداری بود تا به حقیقت واقعی کاری که بنا بود انجام دهم پی ببرم. من یک بازرس تسلیحات بودم و می‌دانستم کنترل تسلیحات یعنی چه. در زمان خدمتم در نیروی دریایی چندین بار با مأموران مخفی سیا و نیروهای ویژه‌ی امریکا کار کرده بود و فکر می‌کردم کنترل تسلیحاتی و عملیات اطلاعاتی دو مقوله‌ی جدا از هم هستند. آنسکام-۱۶ به من نشان داد تا چه حد اشتباه می‌کردم. [صفحه‌ی ۲۱]
 
مثل هر ماجرای جاسوسی آنسکام-۱۶ هم یک شروع مشخص داشت. در ماه مه ۱۹۹۱ یک دانشمند ارشد در برنامه‌یی هسته‌یی عراق از خاک آن کشور به غرب فرار کرد تا پناهنده شود. سازمان سیا در مناطق شمالی عراق و در پوشش کمک‌های انسان‌دوستانه همواره به دنبال جذب افرادی از این قبیل بود. [صفحه‌ی ۲۱]
 
آنسکام به تنهایی، آماده‌ی انجام امور بازرسی نبود. قبل از آنسکام-۱۶ سیا و سائر آژانس‌های اطلاعاتی امریکا حمایت‌ها و توصیه‌های خود را درباره‌ی آنسکام از طریق وزارت امور خارجه همسو کرده بودند. [صفحه‌ی ۲۲]
 
سیا با حمایت اعضای فعال وزارت امور خارجه امریکا مصرانه به دنبال حضور پررنگ در عملیات‌ آنسکام و آژانس انرژی اتمی بود. در وهله‌ی اول خشن‌ترین سربازان ارتش مخفی سیا تحت عنوان سلول طراحی عملیات در فراهم‌آوری اطلاعات جهت استفاده‌ی انسکام وارد عمل شدند. در ظاهر اعلام شد که کارکنان سلول طراحی عملیات کارشناسان وزارت امور خارجه هستند و به جز تعدادی از مأموران امین داخل بدنه‌ِی آنسکام و تعداد کمی از افسران ارتش امریکا کسی از هویت اصلی یا وابستگی این کارکنان خبر نداشت. [صفحه‌ی ۲۳]
 
به منظور فراهم‌سازی نبروی مورد نیاز سلول طراحی عملیات، سیا به سراغ برادرانش در یخش جنگ‌افزارهای مخفی یعنی کماندوهای مخفی اولین دسته‌ی عملیاتی نیروهای ویژه‌ یعنی نیروی دلتا رفت. [صفحه‌ی ۲۳]
 
نیروی دلتا از طریق فرآیند بازرسی آنسکام ملزم شد به همان کار تجسس در زمینه‌ی اسکاد بپردازد. در مرحله‌ی اول آن‌ها لازم بود تا آرشیو اسناد هسته‌یی را پیدا کنند. [صفحه‌ی ۲۴]
 
گروه بازرسی آنسکام-۱۶ توانست در یکی از ساختمان‌های بغداد که به مرکز طراحی هسته‌یی معروف بود، چهار جعبه حاوی اسناد و مدارک محرمانه بیابد. بعد از حدود ۶ ساعت که گالوچی و کی روی اسناد کار کردند، هر دو تصمیم گرفتند تا با اسناد ساختمان را ترک کنند، اما با مقاومت مقامات عراقی متوقف شدند. [صفحه‌ی ۲۵]
 
اعضای ارشد آنسکام پس از این عملیات حس می‌کردند که میزان حضور مأموران اطلاعاتی امریکا در بدنه‌ی آنسکام بیش از حد پررنگ است و این واقعیتی بود که می‌باید مورد توجه قرار می‌گرفت و اگر نه آنسکام ممکن بود اعتبار خود را به عنوان یک اجراکننده‌ی مستقل مأموریت‌های شورای امنیت از دست بدهد. [صفحه‌ی ۲۸]
 
رفتار بازرسان امریکایی در طی بازرسی‌ها که همواره به سراغ جمع‌آوری بدون مجوز اطلاعات از طرف امریکا می‌رفتند، و در پی آن به سراغ ساختمان‌ها و مواردی می‌رفتند که در گزارش‌های رئیس بازرسان ذکر نشدن بود بر همه آشکار بود، حتی بر بازرسان غیرامریکایی و خود عراقی‌ها. [صفحه‌ی ۲۹]
 
روز بعد دو نفر از واشنگتن به نیویورک آمدند. آن‌ها خود را کارشناسان وزارت امور خارجه معرفی کردند، اما اصلاً شبیه به دیپلمات‌ها نبودند. اولی یکی از افسران واحد کماندویی نیروی دریایی امریکا بود. دومی هم افسر نیروی دلتای ارتش امریکا. هر دو آن‌ها به سمت‌هایی در واحد سلول طراحی عملیات آنسکام گماشته شده بود. [صفحه‌ی ۳۴]
 
ما با دو امریکایی دیگر آشنا شدیم. هر دو نفر در باز کردن قفل و انواع رمز تخصص داشتند. در صورتی که درب مورد نظر بازرسان در کشور عراق قفل باشد، طرف عراقی دو گزینه پیش رو خواهد داشت: یا کلید را پیدا کند یا به آن دو اجازه دهد تا کار خود را انجام دهند. [صفحه‌ی ۴۱]
 
بحرانی در داخل ساختمان وزارت کشاورزی در شرف وقوع بود. حدود ساعت ۳ بعدازظهر عراقی‌ها پس از پایان ساعات کاری به قصد رفتن به خانه شروع به ترک ساختمان کردند. هنگامی که بازرسان برای یافتن مدارک مورد نظر در جلوی در شروع به تفتیش بدنی همه‌ی عراقی‌های در حال خروج و از جمله زنان کردند، مقام‌های عراقی با عمل آن‌ها مخالفت کردند. [صفحه‌ی ۶۷]
 
طرح من ساده بود. چند محل در عراق را بر اساس اطلاعات مستند خود انتخاب کنیم و آن‌ها را مورد بازرسی جدی قرار دهیم و همه چیز و همه کس را مورد بازرسی و بازجویی قرار دهیم. مقام‌های عراقی نیز در تمام این مکان‌ها باید در مورد جزئیات تشکیلات‌شان مورد بازجویی کامل قرار بگیرند. هدف گیر انداختن عراقی‌ها در ناهم‌خوانی‌ها بود. اگر به تعداد کافی مطالب ضدونقیض پیدا می‌کردم، آن وقت توجیه لازم برای رفتن به دنبال اماکن بزرگ‌تر مثل وزارت دفاع و سائر مراکز حساس را پیدا می‌کردم. [صفحه‌ی ۷۷]
 
توضیح دادم: گروه قرار است محل را هم از نظر فیزیکی و هم فکری محاصره کند. همه‌ی اتاق‌ها و اسناد و رایانه‌ها باید کنترل شود. با همه‌ی مقام‌ها باید مصاحبه کنیم. عملیات طبق نظرات و برنامه‌ریزی‌های ما پیش روند. وقیت مأموریت ما تمام شود همه‌ی عراقی‌ها می‌فهمند که رئیس کیست؟ [صفحه‌ی ۷۸]
 
بازرسان تمام تکنیک‌هایی که آموخته بودند را به کار می‌گرفتند: کشوها را به دقت وارسی می‌کردند. جوهر خشک‌کن روی میزها را برمی‌داشتند تا مطمئن شوند کسی سندی را زیر آن‌ها مخفی نکرده است. قاب‌بندی سقف را بلند می‌کردند و دقت می‌کردند که سندی زیر آن پنهان نشده باشد. [صفحه‌‌ی ۸۱]
 
اسرائیل برای نخستین بار در ماه آوریل ۱۹۹۴ وارد ساختار آنسکام شده بود و ظاهراً از آن زمان به بعد تمامی بازرسان تسلیحاتی ارشد به نوعی از ارتباطات منحصر به فرد با اسرائیل برخوردار بودند و آن را از دیگران مخفی نگه می‌داشتند. [صفحه‌ی ۱۲۴]
 
من از اسرائیل خواستم تا به آنسکام در آموزش، تجهیز و استقرار گروهی جهت ردیابی ارتباطات مخفی عراقی‌ها همکاری کند، تا این گروه در پوشش بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل در عراق فعالیت کند تا ما بدین طریق بتوانیم به مکالمات عراقی‌های گوش کنیم و از شنود آن‌ها درباره‌ی این که چگونه تسلیحات را نگهداری می‌کنند اطلاعاتی به دست آوریم. [صفحه‌ی ۱۲۷]
 
تصمیم دولت اردن در علنی کردن بازرسی ژیروسکوپ که به دستور سازمان سیا انجام گرفت، طراحی شده بود تا در دادگاه اذهان عمومی عراق گناهکار شناخته شود. خیلی ساده، آنسکام بعضی اوقات از نمایشنامه‌یی که سازمان سیا آن را نوشته بود طفره می‌رفت. آنسکام حقایق را در دست داشت و سازمان سیا وسائل لازم جهت رسیدن به استدلال‌ها. در مورد مسأله‌ی ژیرسکوپ‌های غربیه نیز سازمان سیا خیلی ساده به ما رودست زد. [صفحه‌‌ی ۱۷۶]
 
آنسکام به افرادی نیاز داشت که هم به زبان عربی مسلط باشند و هم از نظر فنی در زمینه‌ی رهگیری ارتباطات تبحر داشته باشند. تصمیم گرفتم به سراغ انگلیسی‌ها بروم و از اسرائیلی‌ها هم جهت استفاده و تحلیل و شناسایی امواج کمک بگیرم. [صفحه‌ی ۱۷۸]
 
به رغم پنهان‌کاری عراقی‌ها، سرسختی‌های سازمان سیا و احتیاط اسرائیلی‌ها و انگلیسی‌ها، حالا آنسکام یک تیم مخفی فعال رهگیری ارتباطات عراق راداشت که مستقیماً همه چیز را به آنسکام گزارش می‌کرد. [صفحه‌ی ۱۸۵]
 
اسرائیل به نحو بی‌سابقه‌یی داشت درهای دنیای مخفی اطلاعات خود را به روی آنسکام می‌گشود و آنسکام هم در پاسخ به بهترین و با کیفیت‌ترین منبع اطلاعات اسرائیل درباره‌ی عراق تبدیل شده بود. این ارتباط یک رابطه‌ی سودمند برای دو طرف به حساب می‌آمد. [صفحه‌ی ۱۹۲]
 
وقتی من در حال تهیه برنامه‌ی بازرسی جهت استفاده از نظارت بر ارتباطات پیش رویم بودم سازمان سیا دور از چشم من از دسترسی من به گارد ویژه‌ی جمهوری در بغداد بهره می‌گرفت تا طرح کودتای خود را عملی کند. در واقع از بازرسی‌های من استفاده می‌کرد تا به مأمورانش امکان بحث با سائر توطئه‌گران در گارد ویژه‌ی جمهوری را بدهد. [صفحه‌ی ۲۰۳]
 
با این که برنامه‌ریزیم تمام شده بود اما هنوز راهی برای بازرسی سازمان امنیت ویژه نیافته بودم. من موضوع را با عامر السعدی در میان گزاردم و خاطرنشان ساختم که آنسکام قصد دارد کارش را از آنجا آغاز کند. او گفت: این به مفهوم جنگ است. روز بعد حسام امین به من اطلاع داد که عراق دیگر حاضر به همکاری با این مأموریت نیست. او گفت من دارم به سراغ امنیت ریاست جمهوری می‌روم و این اصلاً ارتباطی به تسلیحات کشتار جمعی ندارد. [صفحه‌ی ۲۱۰]
 
استخبارات در جریان تمام جزئیات کودتا و حتی این حقیقت که سیا قصد دارد زمان آن را با زمان بازرسی آنسکام در اوائل ژوئن ۱۹۹۶ هماهنگ کند قرار گرفته بود. طبق مکالمات رهگیری شده توسط استخبارات قرار بود از بازرسی آنسکام برای ایجاد یک بحران استفاده شود و حمله‌ی نظامی امریکایی‌ها را توجیه کند تا به عنوان پوششی به توطئه‌گران کمک کند تا صدام را از قدرت برکنار کنند. [صفحه‌ی ۲۱۵]
 
شورای امنیت قطع‌نامه‌ی ۱۱۱۵ را در محکوم کردن اقدام‌های عراقی‌های تصویب کرد. قطع‌نامه‌ی جدید یک مزیت داشت. شورا جلوی مسافرت آن دسته از افرادی را که از نظر آنسکام در فعالیت‌های مرتبط با تسلیحات کشتار جمعی دست داشتند را می‌گرفت. تحریم‌های جدید فعلاً معلق بودند اما به محض گزارش هر گونه مداخله و یا تخلف عراقی‌ها توسط آنسکام به طور خودکار تحریم‌ها اعمال می‌شدند. برای اولین بار شورای امنیت اختیار تنبیه عراقی‌ها را مستقیماً در دستان آنسکام گزارده بود. [صفحه‌ی ۲۹۹]
 
من در حال آماده‌سازی تله‌یی بودم که فکر می‌کردم عراقی‌ها نمی‌توانند خود را از آن خلاص کنند. پس از موافقت عراق با بازرسی بی‌قید و شرط مکان‌های بااهمیت معروف، باید کار را با بازرسی از تمامی محل‌های جدید و شدیداً حساس ادامه می‌دادیم. فهرست بازرسی من شامل سه کاخ ریاست جمهوری بود. [صفحه‌ی ۳۴۸]
 
باتلر دو شماره‌ی ۸ را خط کشید و در حالی که با قلم به تخته می‌زد گفت: ما باید تا این تاریخ با عراق دچار بحران شویم تا امریکا بتواند در این روز موفق به انجام بمباران خود شود. آن چه مشاهده می‌کردم توطئه‌یی کامل بود میان یک مقام سازمان ملل یعنی ریچارد باتلر و امریکا بر سر عملیات نظامی که شورای امنیت آن را مجاز ندانسته است. پرسیدم: اگر عراقی‌ها حاضر به همکاری شوند چه باید کرد؟ باتلر پاسخ داد: طارق عزیز وزارت دفاع عراق را در ارتباط با تسلیحات، ممنوعه اعلام کرده است. [صفحه‌ی ۳۵۰]
 
طبق دستور در ۸ مارس تیم را به وزارت دفاع عراق هدایت کردم و در آنجا فوراً توسط سربازان عراقی متوقف شدیم. با بی‌سیم به مرکز مخابرات‌مان خبر دادم که از ورود ما به وزارت  دفاع جلوگیری به عمل آمده است. [صفحه‌ی ۳۵۱]
 
من به بازرسانم دستور دادم که وارد محوطه‌ی وزارت دفاع شوند و و در آنجا با تشکیل یک محیط ۳۶۰ درجه در اطراف ساختمان محافظت از تمام خروجی‌ها را آغاز نمودیم. در پارکینگ وزارتخانه یک مرکز مخابراتی برای خود دائر کرده و با راه‌اندازی یک ارتباط ماهواره‌یی امکان یافتم از طریق یک خط امن با نیویورک و بحرین صحبت کنم. مادلین البرایت، کوفی انان، ریچارد باتلر و دریاسالار فارگو همگی در انتظار دستور برای شروع جنگ بودند اما در حال حاضر شرائط طوری پیش نمی‌رفت که دستور جنگ صادر شود. [صفحه‌ی ۳۵۵]
 
اعضای تیم تا ساعت چهار صبح روز بعد در وزارتخانه ماندند و همه جای ساختمان وزارت دفاع را از بالا تا پایین جستجو کردند. هر موردی که در ارتباط با امنیت ملی عراق بود، مثل بازرسی دفتر وزیر دفاع یا مرکز ملی عملیات نظامی، به من محول شد و من به همراه عامر رشید بازرسی  آن را انجام دادیم. [صفحه‌ی ۳۵۵]
 
از مشاور مجمع عالی امنیت پرسیدم که چرا دیگر امریکا از بازرسی‌ها حمایت نمی‌کند؟ او به من گفت: بعد از بازرسی تو از وزارت دفاع در ماه مارس، کاخ سفید از آنسکام و بازرسی‌ها ناراضی و خسته است. آن‌ها مایل به خلع سلاح واقعی نیستند، بلکه آن‌ها فقط توهم خلع سلاح را می‌خواهند. برای آن‌ها کار آنسکام فقط ایجاد شرائط و انجام تشریفات لازم برای ارائه‌ی سالیانه‌ی دو گزارش به شورای امنیت است که استمرار تحریم‌های اقتصادی را مشروع و قانونی جلوه دهد. [صفحه‌ی ۳۷۲]          
  • سرباز گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی