اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

پایگاه اطلاع رسانی سرباز گمنام

اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

پایگاه اطلاع رسانی سرباز گمنام

اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

۲۹۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰۳
مرداد
۹۴

طبق قانون جاری کشور متن برجام معتبر نیست/ برخلاف تحریم‌های اتحادیه اروپا تحریم‌های آمریکا لغو نمی‌شود/ پذیرش قطعنامه ۲۲۳۱ برای ایران بار حقوقی زیادی دارد/ پذیرش موضوع فراتر از پروتکل الحاقی از سوی ایران

یک کارشناس مسائل آمریکا با تأکید بر اینکه لغو تحریم‌های آمریکا حتی پس از ۸ سال هم قطعیت ندارد، گفت: هر سه مورد قانون هسته‌ای که از سوی مجلس تصویب شد به صورت بسیار گسترده‌ در برجام نقض شده است.

گروه سیاسی - رجانیوز: فؤاد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا و بین‌الملل درباره توافق وین و مقایسه آن با توافق لوزان، اظهار داشت: قطعنامه ۵۹۸ همان روزی تصویب شد که قطعنامه ۲۲۳۱ تصویب شد و اینکه می‌گویند تاریخ تکرار می‌شود حقیقت دارد.

به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، ایزدی با بیان اینکه اگر نکته‌ای مطرح می‌شود که رنگ و بوی نقد دارد هدفمان این نیست که زحمات تیم مذاکره‌کننده را نادیده بگیریم، تصریح کرد: ما از زحمات دوساله‌ای که تیم مذاکره‌کننده داشته، همانطور که مردم و مقام معظم رهبری نیز تقدیر کرده‌اند، تشکر می‌کنیم اما هدف جلسات تخصصی کم کردن ارزش کار این دوستان نیست بلکه مطرح شدن نکاتی است که شاید در ادامه این مسیر مفید باشد.

این کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: اگر بخواهیم نکاتی را به عنوان شروع بحث ارائه دهم فکر می‌کنم طرح الزام دولت به حفظ حقوق هسته‌ای با رأی ۲۱۳ نماینده که در مجلس شورای اسلامی تصویب شد ملاک خوبی برای ارزیابی این توافق است چرا که توسط شورای نگهبان تأئید و توسط رئیس‌جمهور ابلاغ شد.

وی خاطرنشان کرد: این قانون سه بند اصلی دارد؛ در بند ابتدایی آن آمده که در راستای صیانت از منافع ملی هرگونه نتایج مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای ۱+۵ در صورتی معتبر است که الزاماتی را رعایت کرده باشد بنابراین اگر این سه بندی که در قانون مجلس آمده رعایت نشده باشد نتیجه مذاکرات از نظر قانونی معتبر نیست.

 

*طبق متن برجام بند اول قانون هسته‌ای مجلس رعایت نشده است

ایزدی با اشاره به بند اول قانون مجلس درباره صیانت از دستاوردهای هسته‌ای کشورمان گفت: لغو تحریم‌ها به صورت یک جا و کامل باید در متن توافقنامه درج شده و در روز آغاز اجرای تعهدات ایران انجام شود. 

این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه طبق متن برجام بند اول این قانون مجلس رعایت نشده است، افزود: چون ما در روز اجرا این حالت را داریم که تعهدات و تحریم‌های اتحادیه اروپا تعلیق می‌شود و بحث لغو تحریم‌های اروپا بعد از ۸ سال خواهد بود که البته اگر در این ۸ سال مشکلی پیش نیاید.

 

*برخلاف تحریم‌های اتحادیه اروپا بحث لغو تحریم‌های آمریکا مطرح نیست

وی ادامه داد:‌ درباره تحریم‌های آمریکا نیز بحث تعلیق مطرح است آن هم به این باز می‌گردد که در طول ۸ سال مشکلی پیش نیاید و برخلاف تحریم‌های اتحادیه اروپا که بحث لغو آن مطرح است تحریم‌های آمریکایی بحث لغوش مطرح نیست یعنی دولت آمریکا گفته من سعی می‌کنم که این تحریم‌ها را لغو کنم.

ایزدی با تأکید بر اینکه بنابراین لغو تحریم‌های آمریکا حتی پس از ۸ سال هم قطعیت ندارد ادامه داد: ۱۸ دستور رئیس‌جمهور آمریکا وجود دارد که قرار است ۴ دستور از آن لغو شود که تأثیر زیادی هم ندارد و از موارد جدی محسوب نمی‌شود.

این کارشناس مسائل آمریکا افزود: در رابطه با تحریم‌های اتحادیه اروپا و تحریم‌های آمریکا ما بحث لغو در روز اجرا نداریم بلکه بعد از هشت سال مطرح است و همانطور که گفتیم تحریم‌های آمریکایی بعد از ۸ سال مشخص نیست که قطعاً لغو شود.

وی تصریح کرد: اتفاقی که می‌افتد این است که تحریم‌ها لغو می‌شود و قطعنامه ۲۲۳۱ جایگزین قطعنامه‌های قبلی می‌شود اما همه موارد تحریمی لغو نخواهد شد و مورد تسلیحاتی و موشکی ۵ و ۸ سال خواهد بود.

 

*بحث «تعلیق» تحریم‌ها اصل و اصالت روز اجراست

ایزدی در ادامه این میزگرد با بیان اینکه در متن قانون مجلس لغو یکجای تحریم‌ها مطرح شده اما این در حالی است که تازه پس از ۸ سال بحث تحریم‌های هسته‌ای مطرح است نه همه تحریم‌ها، افزود: بنابراین اگر بخواهیم موضوع تحریم‌ها را بررسی کنیم باید گفت: بحث «تعلیق» اصل و اصالت روز اجراست.

این کارشناس مسائل آمریکا خاطرنشان کرد: من خیلی تعجب کردم که آقای دکتر ظریف در گزارشی که به مجلس داد گفت که ما در متن برجام اصلاً کلمه تعلیق نداریم در حالیکه در متن برجام ۴ کلمه ساسبند(suspense) به معنای تعلیق داریم که در ادبیات تحریمی ما زمانی که می‌خواهیم از تعلیق صحبت کنیم می‌گوییم می‌خواهیم ساسبند(suspense) کنیم و زمانی که صحبت از لغو است می‌گوییم لیفت(lift) یا ترمیدنت(Terminate)، بنابراین در متن برجام ۱۲ تعلیق نه صرفاً به معنای ساسبند(suspense) بلکه به معنای متوقف کردن اجرا وجود دارد که بیان دیگری برای مفهوم تعلیق است.

وی بیان داشت: اینکه آقای ظریف گفتند تعلیق در متن برجام وجود ندارد یک تصور این است که ایشان متن برجام را دقیق نخوانده که قاعدتاً صحیح نیست چراکه دوستان ۱۸ روز در وین روی متن تمرکز داشتند یا اینکه فراموش کرده است، بنابراین این مسئله جای سؤال دارد که چرا بحث تعلیق را انکار کرده است.

ایزدی بر همین اساس با بیان اینکه بند اول قانون مجلس در بحث صیانت از حقوق هسته‌ای کشور نقض شده است یادآور شد: طبق بند دوم این قانون مجلس، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در چارچوب توافقنامه پادمان مجاز به انجام نظارت‌‌های متعارف از سایت‌های هسته‌ای است و دسترسی به سایت‌های نظامی و حساس غیر هسته‌ای و اسناد و دانشمندان ممنوع است.

 

* پذیرش موضوع فراتر از پروتکل الحاقی از سوی ایران

این کارشناس مسائل بین‌الملل بر اساس بند دوم قانون مجلس توضیح داد: در متن برجام پیوست ۴ ماده ۶ به یکی از متن‌های آژانس که منتشر شده اشاره کرده که مربوط به لیست اقلام متعددی از تکنولوژی‌های روز دنیا است که لزوماً هیچ ربطی به هسته‌ای ندارد اما استفاده دوگانه و مضاعف دارد.

وی افزود: برخی از اقلام آن شامل دوربین‌های سرعت بالا، نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای صنعتی، پمپ‌های تخلیه، انواع فلزات نظیر آلومینیوم و فولاد است و این اقلام در صنایع نظامی و صنعت‌های متعددی کاربرد دارد.

ایزدی خاطرنشان کرد: ما این موضوع را که فراتر از پروتکل الحاقی است، قبول کرده‌ایم؛ در حالی که پروتکل الحاقی هم یک لیست بسیار کوتاهتری از اقلام دارد در حالیکه این متن ۸۴ صفحه است؛ سپس یک کانال تهیه وجود دارد که اگر ایران بخواهد این مواد را وارد کند باید این کانال اجازه دهد؛ در قطعنامه ۲۲۳۱ و در ضمیمه آن آمده است همه کشورها حق این را دارند که همه محموله‌هایی که وارد ایران می‌شود را بازرسی کنند تا مطمئن شوند موارد قطعنامه نقض نشده است.

این کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: این به این معناست که اگر ایران بخواهد یک قطعه‌ای را خریداری کند که در لیست ۸۴ صفحه‌ای آمده است، سیستم کانال حریف باید مطلع شود و در غیر این صورت می‌گوید که ایران نقض کرده است بنابراین این بحث بازرسی‌ها از هرآنچه وارد کشور می‌شود، برای استقلال کشور ایجاد سؤال می‌کند. 

به گفته ایزدی این مساله بند دوم قانون مجلس را هم زیر سؤال می‌برد که ما فراتر از پروتکل الحاقی می‌رویم و اینها نظارت متعارف نیست چرا که در رابطه با هیچ کشوری اینگونه نظارت وجود ندارد.

وی اظهار داشت: در برجام و بند ۲۱ قطعنامه ۲۲۳۱ آمده است که این قطعنامه مواردی دارد که فقط مرتبط با ایران است؛ یکی از خطوط قرمز ما این بود که با ما کاری نکنید که با دیگر کشورها نمی‌کنید و با ما متعارف برخورد کنید از این جهت بند دوم قانون مجلس در رابطه با صیانت از دستاوردهای هسته‌ای نقض شده است.

ایزدی با اشاره به بند سوم قانون مجلس در این زمینه یادآور شد: طبق بند سوم این قانون هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای پذیرفته نیست و باید مصوبات شورای عالی امنیت ملی رعایت شود، ما به شدت در متن برجام محدودیت پذیرفته‌ایم یعنی تازه بعد از ۸ سال این ظرفیت را پیدا می‌کنیم که با ۳۰ سانتریفیوژ IR۸ کار کنیم، قبل از آن نیز تعدادی مورد وجود دارد اما می‌گویند این سانتریفیوژها روتر نداشته باشد و این به معنای آن است که یک ماشین موتور نداشته باشد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه محدودیت‌ها بسیار گسترده است، گفت: نتیجه‌ای که می‌گیریم این است که طبق قانون جاری کشور متن برجام معتبر نیست چرا که هر سه مورد قانون هسته‌ای به صورت بسیار گسترده‌ای نقض شده و از این جهت به نظر می‌رسد ما هنوز کارمان با برجام تمام نشده است.

وی درباره اینکه تیم مذاکره‌کننده و وزارت خارجه تأکید دارد که قطعنامه ۲۲۳۱ الزام آور نیست و‌ به نوعی آن را «کاغذپاره» می‌دانند، در عین حال می‌گویند که برنامه غنی‌سازی ایران را به رسمیت شناخته است، توضیح داد:‌ زمانی که اولین بار جناب آقای دکتر ظریف در مصاحبه‌ با نشریه صدا موضوع تصویب قطعنامه را مطرح کرد دلیل تصویب قطعنامه را اینگونه بیان کرد که ما می‌خواهیم قطعنامه‌‌ای از سازمان ملل بگیریم که ضمانت اجرایی برای برجام ایجاد کنیم.

ایزدی با بیان اینکه آمریکا از اسفند سال گذشته در کمیسیون سیاست خارجه سنای آمریکا بیان کرد این توافقی که خواهیم داشت از نظر حقوقی برای ما (آمریکا) الزام‌آور نیست؛ ادامه داد: کار ما خواندن متن‌های مذاکرات کنگره آمریکاست و برای من جای تعجب داشت که چطور می‌شود آمریکا که دو سال می‌رود و می‌آید و با کشوری مذاکره‌ می‌کند می‌گوید این از نظر حقوقی برای ما الزام آور نیست.

این کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به بخش دیگری از اظهارات جان کری خاطرنشان کرد: او گفته بود اگر این توافق انجام شود برای ایران الزاماتی به وجود می‌آورد و از این رو به نمایندگان کنگره گفت شما اگر نخواستید تحریم‌ها را لغو نکنید و خانم شرمن نیز ۵ تیر در نشستی با خبرنگاران آمریکایی‌ برای اولین بار گفت که ما نمی‌خواهیم متنی را امضاء‌ کنیم.

وی ادامه داد:‌آقای ظریف در مصاحبه با نشریه صدا گفت که ما می‌خواهیم قطعنامه‌ای تصویب شود که ضمانت اجرایی برجام باشد، اما اینکه اخیراً آقای عراقچی و ظریف گفته‌اند که ما بخشی از قطعنامه‌ را نمی‌خواهیم اجرایی کنیم، کل داستان را زیر سؤال می‌برد چرا که هدف قطعنامه این بود که همه ملزم شوند مفاد آن را اجرا کنند و ما که خودمان به دنبال قطعنامه رفتیم حالا می‌گوییم که نمی‌خواهیم آن را اجرا کنیم.

 

 

*دست طرف مقابل با بند ۱۱ و ۱۲ باز است

ایزدی در ادامه به بند ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ اشاره کرد و اظهار داشت:‌ اگر طرف مقابل بخواهد مانعی برای ما ایجاد کند باید تذکر و اخطاریه (Notifications) بدهد و در واقع لازم نیست که مدرک بیاورد، از این رو دست طرف مقابل با دلیل یا بی‌دلیل باز است.

این کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: با این وضعیت و قطعنامه طرف مقابل باید چه کار کرد؟ قطعنامه ۲۲۳۱ دست طرف مقابل را برای تغییر مسیر و بازگرداندن وضعیت به قبل به شدت باز کرده است.

وی افزود: هدف ما این نیست که برخورد سیاسی با این قضیه داشته باشیم و بنده هم فرد حزبی نبوده و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران هستم و در عمر خود نیز در میتینگ‌های سیاسی شرکت نکرده‌ام اما باید بررسی کنیم که چه اتفاقی در حال وقوع است و ما باید چه کار کنیم.

ایزدی با بیان اینکه اگر ما نفهمیم متن قطعنامه و متن برجام چیست، نمی‌توانیم برای قدم‌های بعدی طراحی کنیم، خاطرنشان کرد: من معتقدم که طرف ما افراد علیه‌السلام نیستند و اهل دبه کردن هستند از این رو نیاز داریم که این اشراف ایجاد شود.

این کارشناس مسائل آمریکا ضمن انتقاد از صحبت ظریف مبنی بر اینکه در متن برجام صحبتی از تعلیق نشده است، خاطرنشان کرد:‌ چرا باید اینگونه بگویند؟ بحث اساسی تحریم‌ها بحث تعلیق است اما این بحث را در بین نمایندگان مجلس به عنوان نخبگان و نه عامه مردم مطرح می‌کنند و این ایجاد سؤال می‌کند.

وی با اشاره به دلیل مذاکره‌ کردن ایران تصریح کرد: آیا ما مذاکره کردیم که توافق بگیریم؟ مقام معظم رهبری فرمودند اگر قرار است تحریم‌ها در روز امضاء لغو نشود پس ما برای چه مذاکره می‌کنیم؟ ما مذاکره می‌کنیم که تحریم‌ها لغو شود اما متنی خارج شد که نه تنها تحریم‌ها لغو نشده بلکه بحث تعلیق آنها مطرح است و دست طرف مقابل هم باز است و زمانی که ما به تعهدات خود عمل کردیم و خیال آنها راحت شد می‌توانند زیر میز بزنند، آیا ما این را نباید بدانیم؟

ایزدی با اشاره به پیشنهادات ایجابی در این زمینه به قرینه تاریخی این موضوع پرداخت و ادامه داد: در سال ۱۹۹۷ میلادی یعنی ۱۸ سال پیش، ایران کنوانسیون سلاح‌های شیمیایی را امضاء کرد، دو صفحه متن از سوی ایران و آقای ولایتی وزیر وقت امور خارجه به عنوان مسائلی که ایران نسبت به آنها دغدغه دارد، ارائه شد بنابراین ما این کار را انجام داده‌ایم و مجلس نیز می‌تواند این کار را انجام دهد. 

 

*تنها ۳۰درصد از صحبت‌های ظریف با متن توافق همخوانی دارد

این کارشناس مسائل بین‌الملل متذکر شد: اگر شما به صحبت‌های وزیر امور خارجه کشورمان گوش دهید دقیقاً متوجه نخواهید شد که چه اتفاقی افتاده است و با شرمندگی باید بگویم که ایشان در کنار اینکه فرد متدین و فرزند انقلاب است اما دغدغه‌های سیاسی دارد لذا صراحت لهجه آقای ظریف و آقای عراقچی در بیان واقعیت‌های موجود با متن همخوانی ندارد و شاید حدود تنها ۳۰درصد از صحبت‌های آقای ظریف در مجلس با متن همخوانی داشت.

وی تأکید کرد: این برای ما خوب نیست که این ذهنیت را ایجاد کنیم که همه تحریم‌ها در حال لغو شدن است در حالیکه اینگونه نیست و در این شرایط دوستانی که هم گروه سیاسی با تیم مذاکره کننده هستند اگر این تحریم‌ها لغو نشود برای آنها نیز تبعات خواهد داشت.

ایزدی در ادامه این نشست درباره تهدید نظامی ایران از سوی کاخ سفید پس از توافق و امکان بازگشت‌پذیری ایران در صورت بدعهدی طرف مقابل از جمله اینکه خواستار افزایش ۵ ساله تحریم‌ها شده‌اند اظهار داشت: این به همان اصل موضوعی برمی‌گردد که ما برای چه مذاکره کردیم، آیا ما مذاکره کردیم که حتماً به یک توافق برسیم؟ یا مذاکره کردیم که تحریم‌ها برداشته و ما از این چاله خارج شویم، ما نمی‌خواستیم که به چاه دیگری بیفتیم؛ برخورد ما به هیچ عنوان جناحی-سیاسی نیست.

این کارشناس مسائل بین‌الملل یادآور شد: متن ۸۴ صفحه‌ای که ما در متن توافق برجام اجرای آن را پذیرفته‌ایم در عمل این ابزار را به طرف مقابل می‌دهد که نه تنها از سایت‌های هسته‌ای ما بازرسی داشته باشد بلکه می‌توانند به هر سایتی که این اقلام مشخص شده که کاربردهای متعددی دارد، دسترسی داشته باشد.

*امکان بازرسی از سایت‌های دانشگاهی و نظامی بر اساس متن توافق

وی افزود: حتی مکان‌هایی که قرار است این اقلام و مواد استفاده شود باید تلفن و آدرس آن به صورت جزئیات و اسم افراد باید داده شود، قبلاً مواد و اقلامی که ما نیاز داشتیم از طریق بازار آزاد وارد کشور می‌کردیم اما الآن هم جایی که این اقلام و مواد را تهیه می‌کنیم باید مشخص شود که این برای خرید ما مشکل ایجاد می‌کند، از سوی دیگر حتی امکان دارد از سایت‌های دانشگاهی و سایت‌های نظامی بر اساس متنی که توافق کرده‌ایم نیز بازرسی صورت بگیرد، آیا ما نباید اینها را بدانیم اما دوستان در این حوزه سکوت می‌کنند و فقط بخش‌های گل و بلبل متن توافق را می‌گویند.

ایزدی با تأکید بر اینکه این مسئله برای کشوری همچون ایران خوب ینست که طرف مقابل بتواند در حوزه استقلال تا این حد جلو بیاید، تصریح کرد: با این وضعیت فردا بحرین هم می‌تواند ادعا کند که می‌خواهد با بازرسی از کشتی ایرانی قطعنامه ۲۲۳۱ را اجرا کند.

این کارشناس مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سؤال که بنابراین چرا آقای ظریف و عراقچی تأکید دارند که قطعنامه الزام‌آور نیست گفت: ما می‌گوییم که آن را اجرا نمی‌کنیم؛ این در حالی است که تیم مذاکره کننده ما در تهیه پیش‌نویس این قطعنامه نقش داشته است و بخشی از قطعنامه، بخشی از برجام بوده است، ما فعلاً می‌گوییم که اجرا نمی‌کنیم اما بالاخره مجبور می‌شویم که آن را اجرا کنیم، بحرین، قطر، انگلیس و سایر کشورها که چنین تحفظی ندارند و می‌خواهند که این قطعنامه را اجرا کنند.

وی با بیان اینکه این روندی که پیش می‌رود این است که اگر برجام بخواهد اجرا شود در حوزه‌هایی که ما سال‌ها برای خودمان ولو با مشکلات استقلال داشته‌ایم دچار مشکل می‌شود افزود: رصد سازمان ملل در این زمینه وجود دارد و نکته مهم این است که ما خودمان آن را پذیرفته‌ایم.

ایزدی ادامه داد: رسانه BBC در گزارش خود پس از قطعنامه گفت که ۱۵ کشور برای ایران رأی دادند و اگر به پوشش رسانه‌ای توجه کنیم رسانه‌های غربی با نگاه مثبت در این قضیه برخورد می‌کنند لذا اینکه ما خودمان این قطعنامه را پذیرفته‌ایم بار حقوقی زیادی دارد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: ما به اسرائیل می‌گوییم شما ۳۰۰ کلاهک دارید و نباید به ما گیر بدهید اما آنها می گویند ما NPT را امضاء نکرده‌ایم و شما هم می‌خواستید امضاء نکنید لذا اینکه خودمان قطعنامه ۲۲۳۱ را پذیرفته‌ایم و نماینده‌‌ ایران نیز در سازمان ملل از آن تشکر و آن را به عنوان پیروزی برای کشور قلمداد کرد، برای ایران تعهد ایجاد می‌کند.

 

*شورای عالی امنیت ملی نباید سریع درباره برجام تصمیم‌گیری کند

وی با تأکید بر اینکه ما نباید به هیچ وجه در این زمینه عجله کنیم، گفت: من شنیده‌ام شورای عالی امنیت ملی می‌خواهد در چند روز آینده رأی‌گیری داشته باشد و به نظر ما این کار خیلی سریع است، مجلس قطعاً باید در این زمینه ورود پیدا کند یک بازه ۳۰ روزه بعد از اعلام نظر کنگره وجود دارد از این رو نباید عجله داشته باشیم و خدای ناکرده نباید در شورای امنیت ملی نوعی رأی‌گیری شود که در عمل نقش مجلس را کمرنگ کند. 

ایزدی خاطرنشان کرد: یکی از کارهایی که مجلس در حال حاضر می‌تواند انجام دهد و دیر هم نشده این است که نکات مورد نظر خود را مکتوب کرده و این متن مکتوب شده در روز توافق به عنوان نکاتی که ایران مد نظرش است در آنجا ثبت شود.

 

*بازگشت‌پذیری سال‌ها طول می‌کشد

این کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به صحبت‌های ظریف در مجلس خاطرنشان کرد: ایشان گفت که ما می‌توانیم در نطنز سالی دو هزار کیلو تولید داشته باشیم و ما در حال حاضر باید ۹هزار و ۸۰۰ کیلو را باید نابود کنیم و ۱۰هزار را باید به ۳۰۰ برسانیم و از این جهت بازگشت پذیری سال‌ها طول خواهد کشید.

وی با بیان اینکه برخی طوری وانمود می‌کنند که ما در شرایط بدی قرار داشتیم و چاره‌ای هم غیر از توافق برای ما نبود ادامه داد: ما در شرایط بدی قرار داشتیم اما نباید به شرایط بدتری برسیم و متنی را امضاء کنیم که شرایطمان بدتر شود، به گفته آقای کری و ۱۵۰ نماینده کنگره آمریکا اگر توافق نمی‌شد ساختار تحریم‌ها از هم فرو می‌پاشید، ما این را بارها قبل از برجام گفتیم و زمانی که برجام امضاء شد اوباما و جان کری دوباره این موضوع را تکرار کردند لذا ما نباید تصور می‌کردیم تنها راه برداشتن تحریم‌ها و فرو ریختن ساختار آن، توافق وین است.

 

*هم گزینه نظامی جدی نبود هم تحریم‌ها در نهایت فرو می‌ریخت

این کارشناس مسائل آمریکا در پاسخ به این سؤال که آیا در صورت ادامه روند قبلی گزینه نظامی جدی نمی‌شد تأکید کرد: بله گزینه نظامی هم مطرح بود اما اگر صحبت آقای اوباما در روز توافق را بخوانید خواهید دید که هم گزینه نظامی جدی نبود و هم تحریم‌ها در نهایت فرو می‌ریخت.

وی گفت: اگر بخواهیم واقعیت‌های موجود را ببینیم و بررسی کنیم ادامه وضعیت قبل برای آمریکا نیز میسر نبود و آنها به دنبال راهکاری بودند لذا با این ذهنیت که تیم مذاکره‌کننده ایرانی دستورالعمل داشته که از پای میز مذاکره بلند نشود توافقی را به ما ارائه دادند و می‌دانستند که ایران متن توافق را نمی‌تواند رد کند و در نهایت مجبور به امضاء است لذا از این اطلاعات استفاده کرده و متنی را به ما دادند که به نظر می‌رسد مشکلات زیادی دارد.

  • سرباز گمنام
۰۳
مرداد
۹۴


بذرپاش با اشاره به قطعنامه مصوب شورای امنیت سامان ملل گفت: امنیت ما در خارج از مرزها و امنیت ما در مقابل تهدیدهای احتمالی منوط به تامین نظر شورای امنیت است و اگر غیر از این عمل کنیم و خود را مسلح کنیم و در مقابل این مجمع الجزایر آدم کش های منطقه خود را حراست کنیم، باید شورای امنیت سازمان ملل مجوز دهد.

گروه سیاسی - رجانیوز: به‌دنبال انتشار متن جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ در وین، رهبر معظم انقلاب خواستار طی روند قانونی برای تصویب این متن و نیز بررسی دقیق آن در داخل کشورمان شدند. در همین راستا طی روزهای گذشته، کم نبوده‌اند صاحب‌نظرانی که به اظهارنظر درباره این متن پرداخته‌اند.

به گزارش رجانیوز به نقل از جام جم، مهرداد بذرپاش، نماینده تهران و عضو هیات رئیسه مجلس دیدگاه خود را درباره برخی از مهم ترین نقاط ابهام برجام و قطعنامه شورای امنیت تشریح کرد.

بررسی متن برجام، درحالی در دستورکار مجلس قرار گرفته که صدور قطعنامه شورای امنیت، عملا امکان تغییر و یا اصلاح این متن را محدود کرده و گفته شده نمایندگان تنها می توانند نسبت به رد یا تائید کلیت برجام اقدام کنند. فکر می کنید سازوکار صدور این قطعنامه طی کمتر از یک هفته از اعلام توافق، مناسب بود؟

موضوع توافق هسته ای کاش قبل از این که با قطعنامه شورای امنیت مورد تائید قرار می گرفت، مجاری تصویب خود را در کشور ما سپری می کرد. آن وقت لازم نبود کلیات آن رد یا تائید شود، بلکه می توانست درباره جزئیات آن و اصلاح بندهایی که منافع ملی را بیشتر تامین کند هم گام های اساسی تری برداشت. بالاخره وقتی قطعنامه شورای امنیت تصویب می شود، آن هم قطعنامه ای که بخش زیادی از پیش نویس آن با همکاری طرف ایرانی آماده شده است، طبیعتا عمل نکردن به این قطعنامه هزینه هایی هم به همراه خواهد داشت و به نوعی می تواند نقض برجام هم تلقی شود، چراکه ضمیمه A قطعنامه، همان برنامه برجام است که مورد تصویب قرار گرفته است. بنابراین اگر پیش از تصویب قطعنامه با این تعجیل، بندهای آن که می تواند کشور را دچار مشکل کند، در مجاری داخل کشور دنبال می شد و نظرات نهادهای نظامی و امنیتی کشور اخذ می شد، آن وقت باید با بخشی از تعهدات تسلیحاتی، سختگیرانه تر برخورد می شد.

یکی از نقدهای وارد شده به قطعنامه شورای امنیت به موضوع بازگشت پذیری تحریم ها مربوط است. آیا وجود چنین بندی نمی تواند بیم نقض تعهدات طرف مقابل را در پی داشته باشد؟

موضوعات مطرح شده در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و بند ۱۲ آن یا همان مکانیزم ماشه که به نوعی برگشت پذیری تحریم ها را در پی دارد، این گونه است که با ادعای یکی از کشورهای مدعی، این کشور می تواند با اصرار بر خواسته خود بدون هیچ گونه مزاحمی در مقابلش، همه تحریم های تعلیق شده و یا احیانا لغو شده را در کسری از زمان برگرداند. یعنی نه کشوری حق وتوی آن را خواهد داشت و نه نیازمند تصویبی برای اثبات آن مدعا خواهد بود بلکه با اصرار یک عضو که آن عضو می تواند آمریکا باشد، بر این که ابهامی یا نقض تعهدی در برنامه های ایران وجود دارد و بنای خود را بر قانع نشدن بگذارد، آن وقت تا انتهای قضیه یعنی برگشتن همه تحریم ها اتفاق خواهد افتاد. تحریم هایی که بخش اعظم آن فقط تعلیق خواهد شد یا برای بخش دیگری از آن فقط توقف در اجرای آن صادر خواهد شد. بنابراین به دلیل این که نظام تقنینی و قانونی تحریم ها بر سر جای خود مانده است در مدت زمان بسیار کوتاهی تحریم های تعلیق شده و یا احیانا لغو شده مجددا به حالت عادی خود بازخواهد گشت.

با این حال گفته شده که طرف ایرانی هم می تواند نسبت به اجرای تعهداتش بازگشت داشته باشد، در واقع، مکانیزم ماشه، یک جاده دوطرفه است...

در بند ۱۳ هم امکان بازگشت پذیری ایران اشاره شده ولی همگان می دانند که حداقل زمان برای بازگشت پذیری ما در حوزه هسته ای مانند میزان سابق ماشین های سانتریفیوژ، برگشتن به ظرفیت ۴۰ مگاواتی رآکتور آب سنگین اراک، و اقدامات دیگری مانند بازگرداندن فردو به حالت قبل و یا داشتن ذخایر مواد به میزان حدود هشت تن، سه سال است. بنابراین در این میان چه کسی زیان می کند؟ روشن است کسی که برگشت پذیری آن زمان بلندمدت تری باشد. این اقدام هدف اصلی همه مذاکرات ما را می تواند مخدوش کند که هدف اصلی، رفع تحریم های ظالمانه علیه کشورمان بود. ما هدف دیگری برای مذاکرات نداشتیم. ما که اصراری بر محدودسازی توانمندی هسته ای خود نداشتیم و نداریم. این محدودیت ها را با شروطی پذیرفتیم که شرط اصلی آن، رفع تحریم های ظالمانه علیه کشورمان باشد. حال اگر بند یا ماده ای این هدف اصلی را زیرسوال ببرد، ممکن است کلیت مذاکرات تحت الشعاع قرار گرفته و فلسفه آن زیرسوال برود.

دغدغه هایی هم درباره محدودیت های تسلیحاتی ایران وجود دارد . دیدگاه شما درباره این طیف از محدودیت ها چیست؟

همان طور که اشاره کردید، نکته دیگر به موضوع پذیرش تحریم های نظامی در دو بخش موشک های بالستیک و تسلیحات متعارف مربوط است. ما در گذشته هم برخی از اینها را تحریم شده ایم. در بخش هایی از قطعنامه اشاره شده که خرید، فروش، صادرات و واردات هرگونه سلاح متعارف به مدت پنج سال جز با مجوز شورای امنیت امکان پذیر نیست. این یعنی امنیت ما در خارج از مرزها و امنیت ما در مقابل تهدیدهای احتمالی منوط به تامین نظر شورای امنیت است و اگر غیر از این عمل کنیم و خود را مسلح کنیم و در مقابل این مجمع الجزایر آدم کش های منطقه خود را حراست کنیم، باید شورای امنیت سازمان ملل مجوز دهد. شورایی که سوابق چند ساله مجوز دادن های آن جز مجوز دادن به ظالم در حمله به مظلوم نبوده است.

فرق این قطعنامه این است که ما با دست خودمان پیش نویس اش را آماده کرده ایم و آن را پذیرفته ایم؛ پس دیگر نمی توانیم بگوییم که قطعنامه ها غیرقانونی است و اگر بندی از آن را اجرا نکنیم به نقض تعهدات بین المللی متهم می شویم و خود را در مقابل کشورهای عضو سازمان ملل قرار می دهیم و طرف مقابل هم می تواند تعهدات خود را که یک بخش آن در برجام و یا قطعنامه اشاره شده اجرا نکند. داور هم که معمولا به نفع آنها سوت می زند. داور ارزیابی عملکرد ما در این موارد آژانس است. آژانسی که به مدت ۱۵ سال اقدامات از روی حسن نظر ما و با هدف راستی آزمایی آژانس در حوزه فناوری هسته ای را در آخر هم نپذیرفت و حاضر نشد یک صفحه گزارش مثبت از اقدامات ایران ارائه دهد. آژانسی که ده ها هزار نفر ـ ساعت کار بازرسی کرد و با اعزام بازرسان به داخل کشور، تمام فعالیت های ما را زیرنظر گرفت ولی نه حرف ما را در آخر قبول کرد و نه بازرسی های خودش را کافی دانست و پرونده را در همان شرایط نگه داشت.

بخش دیگر محدودیت ها درباره موشک های بالستیک است. موشک هایی که در قطعنامه شورای امنیت پذیرفته ایم به مدت هشت سال بسیاری از اطلاعات حتی آزمایش این موشک ها را در اختیار طرف غربی بگذاریم که این اتفاق بسیار نامبارکی خواهد بود. هدف آمریکایی ها از مذاکرات بعد از لوزان که بعضی وقتها هم به زبانشان جاری می شد، اعمال محدودیت در توانمندی موشکی ما بود. که به نظر می رسد، بخشی از آن را توانستند در این قطعنامه بگنجانند و من نمی دانم طرف ایرانی با چه توجیهی آن را پذیرفت؟

آزمایش موشک های بالستیک که با ادعای طرف غربی ما برای حمل کلاهک های هسته ای ممکن است از آن استفاده کنیم، ادعای باطلی است که آژانس انرژی اتمی می تواند هیچ وقت درباره آن راضی نشود همان طور که در موضوع هسته ای هم راضی نشد و با این همه بازرسی و دسترسی باز هم بر گزارش های باطل خود اصرار کرد و ایران را متهم به استفاده غیرصلح آمیز از فناوری هسته ای کرد.

این روند می تواند در حوزه موشکی نیز ادامه پیدا کند. این که ما وارد یک بازی بشویم که آزمایش های موشکی خود را هم با آنها هماهنگ کنیم، یک بازی جدیدی است که مانند هسته ای می تواند پایان ناپذیر باشد بنابراین طرف غربی به بهانه هسته ای به دستاوردهای موشکی و نظامی ما هم احاطه و برای خنثی سازی آن هم می تواند برنامه های متعددی را برنامه ریزی کند. کدام یک از کشورهای ۱+۵ حاضرند ذره ای درباره توانمندی نظامی خود نه تنها مذاکره حتی اطلاعات کوچکی را بدهند، چه برسد به این که توافق کنند که بسیاری از اقدامات خود را زیرنظر آن انجام دهند.

به نظر پذیرش بند مربوط به موشک، در قطعنامه شورای امنیت اقدام بسیار اشتباهی بود که صورت گرفت و باید هرچه سریع تر نسبت به اصلاح ان اقدام کرد. نباید این موضوع را مشمول مرور زمان کنیم که بعدا برویم جلو و بگوییم ما حالا طور دیگری رفتار می کنیم. باید نسبت به اصلاح آن فورا اقدام کنیم و اعتراض خود را اعلام کنیم و در مجاری رسمی هم این اعتراض را ثبت و عدم قبول داشتن خود نسبت به این بند را صریحا و محکم اعلام و تلاش کنیم بلافاصله اصلاح شود.

  • سرباز گمنام
۰۳
مرداد
۹۴


می‌شد حدس زد که سینمای ایران برای روزهای بعد از توافق هسته‌ای خواب‌های فراوانی دیده است. از جدی‌تر شدن سیاست تولید مشترک تا اندیشیدن به بازارهای جهانی برای توزیع فیلم‌های ایرانی و ارتباط وثیق‌تر با جشنواره‌ها. اما کسی نمی‌توانست حدس بزند که مدیران سینمای ایران به توافق هسته‌ای، به عنوان فرصتی برای نشان دادن چراغ سبز جهت بازگشت فیلمسازان خارج نشینی چون «بهمن قبادی» نگاه می‌کنند!

گشودن آغوش برای کارگردانی که هیچ ابایی از نشان دادن روابط عریان جنسی ندارد.


می‌شد حدس زد که سینمای ایران برای روزهای بعد از توافق هسته‌ای خواب‌های فراوانی دیده است. از جدی‌تر شدن سیاست تولید مشترک تا اندیشیدن به بازارهای جهانی برای توزیع فیلم‌های ایرانی و ارتباط وثیق‌تر با جشنواره‌ها. اما کسی نمی‌توانست حدس بزند که مدیران سینمای ایران به توافق هسته‌ای، به عنوان فرصتی برای نشان دادن چراغ سبز جهت بازگشت فیلمسازان خارج نشینی چون «بهمن قبادی» نگاه می‌کنند!

گروه فرهنگی-رجانیوز: می‌شد حدس زد که سینمای ایران برای روزهای بعد از توافق هسته‌ای خواب‌های فراوانی دیده است. از جدی‌تر شدن سیاست تولید مشترک تا اندیشیدن به بازارهای جهانی برای توزیع فیلم‌های ایرانی و ارتباط وثیق‌تر با جشنواره‌ها. اما کسی نمی‌توانست حدس بزند که مدیران سینمای ایران به توافق هسته‌ای، به عنوان فرصتی برای نشان دادن چراغ سبز جهت بازگشت فیلمسازان خارج نشینی چون «بهمن قبادی» نگاه می‌کنند!
 
به گزارش رجانیوز، تا قبل از گفتگوی «حجت الله ایوبی» با «وال‌استریت ژورنال» پازل «سینمای بعد از توافق ایران» با شیبی ملایم داشت تکمیل می‌شد. ماجرا هم از اظهارنظر آقای «علی جنتی» در اختتامیه بخش بین الملل جشنواره‌ی فجر آغاز شد و از همین اظهارنظر بود که زلف سینمای ایران جدی‌تر از قبل و به صورت رسمی از سوی شخص اول فرهنگ کشور به مذاکرات گره خورد: «امیدوارم با این توافق نهایی ایران و قدرت‌های جهانی در زمینه برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران و رفع برخی محدودیت‌های بین المللی، جهشی چشمگیر در سینمای ایران رخ دهد و به‌تبع آن این جشنواره نیز شاهد استقبالی شگرف باشد.»
 
این روند با همین شیب ملایم ادامه داشت تا اینکه بعد از انجام توافق هسته‌ای، رئیس تازه منصوب شده‌ی بنیاد سینمایی فارابی –علیرضا تابش- در یادداشتی با لحن ذوق‌زده نسبت به فرصت‌های پیش رو اظهارنظر کرده و نوشته بود: «توافق هسته‌ای، فرصت بی‌نظیری در مقابل فرهنگ و هنر ما و بطور اخص «سینمای ایران» گشوده است که با هوشمندی باید از آن بهره بُرد. در این برهه و در بعد بین‏‌الملل باید جهت‏‌گیری سینما به سمت پروژه‌‏های چند ملیتی و تولید مشترک باشد و با حمایت‌های هوشمندانه از فعالان خلاق و با انگیزه در بخش خصوصی، بر تولید مشترک سینمایی تأکید ویژه کرد و محصول این سینمای نجیب را در بستر پیام و تصویر واقعی ایران به جهانیان نشان داد.»
 
البته سیاست تولید مشترک که در یادداشت تابش پیشنهاد شده است، پیش از این هم در دولت‌های مختلفی در دستور کار قرار گرفته و البته در بیشتر موارد ناکام مانده و به تولید آثار توقیف‌شده‌ای چون «ازدواج موقت» (رضا سرکانیان) و «یک خانواده محترم» (مسعود بخشی) و «نیلوفر» (سابین ژمایل) ختم شده بود، اما با این حال، از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم، سیاست «تولید مشترک» با سایر کشورها به عنوان یک راهبرد مورد توجه سازمان سینمایی قرار گرفت و از همین رو، قابل پیش بینی بود که مدیران سینمایی دولت یازدهم، روی توافق هسته‌ای به عنوان یک فرصت در جهت تقویت این راهبرد حساب باز کنند.
 
اما روز پنجشنبه گفتگویی از «حجت‌الله ایوبی» با روزنامه‌ی آمریکایی «وال استریت ژورنال» در رسانه‌های وطنی منتشر شد که ظاهراً حکایت از ورود سازمان سینمایی به فاز جدیدی از «سینمای بعد از توافق» دارد. فاز جدیدی که حاوی توهم برخی مدیران سینمایی پیرامون ماهیت توافق و اشتباه گرفتن آن با یک انقلاب نرم است!
 
 
«ایوبی» در این گفتگو به خبرنگار «وال استریت ژورنال» گفته است: ««اگر قبل از این سینمای ایران می‌توانست از پنجره وارد دنیا بشود با توجه شرایط فعلی می‌توان از درب اصلی وارد شد. ما تمام فیلمسازان را به کار کردن تشویق می کنیم. مخصوصا کسانی که در زمان دولت قبلی کار نکردند.»
 
او در مورد شرایط جعفر پناهی هم گفته است: «جعفر پناهی یک مورد خاص است چون تنها فیلمساز ایرانی است که مشکل قضایی دارد و دولت و وزارت ارشاد کاری از دستش برنمی‌آید. از طرف خودم و دستگاه قضایی به دنبال راه حلی هستیم تا به شکل قانونی راه حلی برای مورد آقای پناهی پیدا کنیم.»
 
اما جالب‌ترین بخش این گفتگو آنجاست که خبرنگار آمریکایی در مورد «بهمن قبادی» از «ایوبی» می‌پرسد: «درب برای همه هنرمندان ایرانی باز است و من می‌دانم که بهمن قبادی مشکلی نخواهد داشت اگر به ایران بیایید و در ایران فیلم بسازد.»
 
به نظر می‌رسد در یک نگاه خوش‌بینانه، از آنجا که «حجت‌الله ایوبی» پیش از مسئولیت سینمایی خود، رابطه‌ی چندانی با سینما نداشته و چندان اهل تماشای فیلم‌ نبوده، باید فرض کرد که او فیلم «فصل کرگدن» به کارگردانی «بهمن قبادی» را پیش از این ندیده است که در غیر این صورت، نادیده گرفتن ساخت این فیلم از سوی «بهمن قبادی» و نشان دادن چراغ سبز برای بازگشت او، حقیقتاً تأسف‌آور جلوه می‌کند. فیلمی که حتی با فاکتور گرفتن حساسیت‌های انقلابی، از جهت اخلاقی و به واسطه‌ی استفاده از الهه‌ی روابط نامشروع در سینما –مونیکا بلوچی- و داشتن سکانس‌های فراوان روابط عریان جنسی، به شدت فیلم زننده‌ای محسوب می‌شود. بگذریم از اینکه فیلم چه تصویری از انقلابی نشان می‌دهد که امثال «ایوبی» تربیت شده‌ی آن، حقوق‌بگیر آن و مدیر رسمی‌اش هستند.
 
در چنین شرایطی سوال اینجاست که بازه‌ی تحریف «جذب حداکثری» مدیران پیرامون جذب هنرمندان شبه‌روشنفکر تا کجاست؟ تا کی سوءاستفاده از این کلام رهبری ادامه خواهد داشت؟ یعنی این «جذب حداکثری» حتی شامل حال «بهمن قبادی» که لنز دوربین فیلم‌هایش بی‌سابقه‌ترین سکانس‌های غیراخلاقی یک فیلم فارسی زبان را ثبت کرده هم می‌شود؟ همان کسی که هیچ یک از بازیگران سینمای ایران به علت کثرت سکانس‌های غیراخلاقی در فیلمش حاضر به بازی در آن نشدند؟ یعنی آقایان که مدت‌هاست حساسیت‌های انقلابی خود را کنار گذاشته‌اند، دیگر حتی به نشان دادن روابط عریان جنسی هم حساس نیستند و یا اینکه برای نشان دادن خوی جنتملنی و «اسلام رحمانی» خود پیش خبرنگاران آمریکایی، حاضر به صدور چنین گاف‌هایی می‌شوند که خدایی ناکرده متهم به ذره‌ای حساسیت مذهبی و انقلابی نباشند؟
 
علاوه بر این، در حالی که «ایوبی» و همکارانش از سوی عالی‌ترین مقام نظام توصیه به حمایت از جناح مومن فرهنگی شده‌اند، بیشترین وقت خود را به پای امثال «جعفر پناهی» و پیدا کردن راه حلی برای حل مشکل او گذاشته‌اند. و البته جای تعجب است که چرا نام «مخملباف» در این گفتگو نیامده و چرا «ایوبی» اهتمام خود را صرف حل مشکل او -که اخیرا برای بهاییان فیلم می‌سازد- نمی‌کند؟ به خصوص که تجربه‌ی دو سال اخیر نشان می‌دهد هر فیلمسازی که در دولت قبلی از دایره حمایت بیرون مانده، قابلیت اینکه زیر چتر حمایتی «ایوبی» قرار بگیرد را خواهد داشت. می‌خواهد «بهمن قبادی» باشد یا «جعفر پناهی» و یا حتی «محسن استادعلی مخملباف».
 
البته فرجام تلخ گره زدن زلف سینمای ایران به توافق هسته‌ای، خیلی زودتر از آنچه که سازمان سینمایی انتظار داشته باشد، رخ عیان می‌کند و در این صورت مدیران سینمایی خواهند ماند و انتظاراتی که بیهوده بالا رفته است. اما اینکه مدیر سینمایی جمهوری اسلامی در گفتگو با یک روزنامه آمریکایی شرم دارد از اینکه از خط قرمزهای واضح اخلاقی مردم کشورش دفاع کند و زیر بار حمایت از «بهمن قبادی»‌ها نرود، نکته‌ای است که جای تأمل فراوان دارد. و اگرنه خواب بازگشت به وطن سینماگران دلالی که با پائین تنه‌شان فیلم می‌سازند و از فحش دادن به جمهوری اسلامی کسب روزی می‌کنند، قطعا خوابی تعبیرناشدنی است. چه آنکه آنهایی که فکر می‌کنند به جای توافق هسته‌ای، انقلاب شده و لس‌آنجلسی‌ها قرار است در تهران به زودی کنسرت برگزار کنند، نیز خیلی زود از خواب بیدار خواهند شد.
  • سرباز گمنام
۰۳
مرداد
۹۴
طی سخنانی در شورای روابط خارجی آمریکا

کری:هیچ چیز در «برجام» بر مبنای اعتماد نیست/ضروری باشد از زور استفاده خواهیم کرد/با شکایت یک کشور تحریم ها برمی گردد/حالا منطقه را علیه ایران متحد خواهیم کرد

وزیر خارجه آمریکا با حضور در شورای روابط خارجی آمریکا به گفتگو درباره مذاکرات هسته‌ای ایران پرداخت و به سوالات «ریچارد هاس» مجری این نشست پاسخ داد.


خبرگزاری فارس: کری:هیچ چیز در «برجام» بر مبنای اعتماد نیست/ضروری باشد از زور استفاده خواهیم کرد/با شکایت یک کشور تحریم ها برمی گردد/حالا منطقه را علیه ایران متحد خواهیم کرد

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس،‌ جان کری در ادامه اقداماتش برای قبولاندن «برجام» به سیاستمداران و مردم آمریکا،‌ امروز جمعه با حضور در شورای روابط خارجی آمریکا درباره مذاکرات هسته‌ای ایران سخنرانی کرد.

در ابتدای این نشست «ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا از کری پرسید: «از نظر شما ما از توافق هسته‌ای با ایران چه به دست آورده‌ایم و ایران چه به دست آورده است؟».

وزیر خارجه آمریکا جواب داد: «ما در حال کسب ایمنی و امنیت برای اسرائیل و منطقه‌ هستیم که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد».

وزیر خارجه آمریکا در این سخنرانی با اشاره به «برجام» گفت: «موضوع آن نیست که پس از 15 سال چه اتفاقی خواهد افتاد موضوع آن است که اگر ما این توافق را نپذیریم فردا چه اتفاقی می‌افتد».

دیپلمات ارشد آمریکایی در ادامه درباره مفاد «برجام» و جمع بندی مذاکرات هسته‌ای تصریح کرد:‌«هیچ چیزی در این توافق بر اساس و مبتنی بر اعتماد نیست. هیچ چیز. ما ساده لوح نیستیم».

جان کری با تاکید بر اینکه توافق کنونی مانع دستیابی ایران به سلاح اتمی خواهد شد، گفت: «اگر ما خواهان عقب راندن ایران هستیم، ما باید علیه ایرانی که سلاح اتمی ندارد این کار را انجام دهیم. با توافق کنونی طی 10 سال آینده، زمان گریز هسته‌ای یک سال یا بیشتر خواهد بود».

وزیر خارجه دولت اوباما باز هم در ادامه ادعاهای آمریکایی ها درباره ماهیت برنامه هسته‌ای ایران گفت که ما بر اساس این توافق، اطلاعات کافی از برنامه هسته‌ای این کشور و به دسترسی های خاص دست یافتیم و برای سالها برنامه هسته‌ای آنها با محدودیت هایی همراه شده است.

کری با اشاره به مفاد «برجام» افزود: ما یک قرار و مدار و ترتیبات بی نظیری داریم که بر اساس آن یکی از کشورها(یکی از اعضای گروه 1+5) می‌توانند به شورای امنیت سازمان ملل رجوع کرده و برای بازگرداندن تحریم‌ها رای‌گیری انجام دهند.

وزیر خارجه آمریکا در ادامه با برشمردن محسنات «برجام» برای متحدان ایالات متحده گفت: اکنون ما این توانایی را خواهیم داشت که منطقه خلیج فارس و اسرائیل را برای به عقب راندن و مقابله با ایران متحد کنیم.

دیپلمات ارشد آمریکایی با هشدار به کنگره این کشور گفت اگر ما توافق هسته‌ای ایران را تایید نکنیم و آن را رد کنیم، بدون داشتن هرگونه جایگزینی، به خانه اول بازمی‌گردیم.

جان کری همچنین ادعا کرد: من به شما نمی‌گویم که ایران تقلب نخواهد کرد چون من این موضوع را نمی‌دانم اما ما این توانایی را داریم که بدانیم آنها در حال انجام چه کاری هستند.

او بار دیگر این موضوع تکراری را مطرح کرد که با «برجام» و جمعبندی مذاکرات هسته‌ای ایران، منطقه، اسرائیل و جهان امن‌تر شده است.

وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا با هشدار درباره «جایگزین های موجود در قبال مذاکرات هسته‌ای ایران» گفت: اکنون انتخاب از بین ایجاد یک سیستمی است که به ما آگاهی و دانش(درباره برنامه هسته‌ای ایران) می‌دهد یا رفتن به جنگ است.

ریچارد هاس از وزیر خارجه آمریکا سوال کرد: آیا شما روی این موضوع شرط‌بندی و حساب کرده‌اید که ایران به طور قابل ملاحظه‌ای تغییر خواهد کرد؟ جان کری در پاسخ گفت که : نه این طور نیست البته من می‌گویم که طی 15 سال آینده، کشورها تغییر می‌کنند.

مجری سرشناس این نشست از میهمان دیپلمات خود پرسید آیا شما اماده کار با کنگره هستید؟ وزیر خارجه آمریکا تصریح کرد که ما با کنگره تا هر آنجایی که ممکن است، همکاری خواهیم کرد.

جان کری در ادامه باز هم با تکرار تهدیدهای مقامات آمریکایی در قبال ایران گفت: رئیس‌جمهور این موضوع را مشخص و تصریح کرده که ایران به سلاح هسته‌ای نخواهد رسید و اگر ضروری باشد او از نیروی نظامی(برای این منظور) استفاده خواهد کرد.

در ادامه این نشست، مجری گفت که با توجه به مذاکرات هسته‌ای، آیا اکنون ایران را باید مشمول و شامل دیپلماسی منطقه‌ای درنظر گرفته شود. جان کری پاسخ داد: با این توافق، ایران آماده صحبت و مذاکره درباره موضوعات منطقه‌ای است.

دیپلمات ارشد آمریکایی باز هم ادعای تکراری مقامات این کشور را تکرار کرد و گفت : آنچه ایران را به میز مذاکره آورد، تحریمها بود و موضوع همیشه رفع تحریم‌ها بوده است.

وزیر خارجه آمریکا در این نشست به مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 در وین اشاره کرد و گفت: «به تیم ایرانی گفتم که شعار مرگ بر آمریکا نه تنها کمک‌کننده نیست، بلکه کاملا احمقانه است».

جان کری در بخش دیگری از این سخنرانی تصریح کرد که با این توافق خاورمیانه‌ای که اکنون روی شعله‌های آتش است، قابل مدیریت‌تر می‌شود.

وزیر خارجه آمریکا در بخش دیگری از این سخنرانی به نسبت مفصل خود گفت: جایگزین توافق، این است که ندانیم آنها چه می‌کنند و ایران دوباره قابلیت ساخت بمب پیدا کند. آنوقت است که همه می گویند باید بمبارانشان کنیم.

این سخنرانی در حالی انجام شده که وی روز گذشته با حضور در نشست کمیته روابط خارجی بیش از 4 ساعت به سوالات سناتورهای آمریکایی درباره مذاکرات هسته‌ای ایران پاسخ داده بود.

انتهای پیام/

  • سرباز گمنام
۰۳
مرداد
۹۴
رشد عقلانی و زندگی دیجیتالی کودکان

  روابط جنسی زودهنگام کودکان را دریابید/ کودکانی که به بلوغ می رسند!

روابط جنسی زودهنگام کودکان را دریابید/ کودکانی که به بلوغ می رسند!

نوجوانانی که تعاملات اجتماعی را در پس ارتباطات مجازی شان پیگیری می کنند، حرفی برای زدن با عمو و عمه، دایی و خاله، پدربزرگ و مادربزرگ ندارند. همه فضای حرف هایشان با همسن و سال ها فقط مهارت ها و موفقیت های فضای دیجیتال است.
گروه اجتماعی فرهنگ نیوز، سید عبدالرسول علم الهدی: کودک امروز، چه می کند؟ این سوال می تواند یک سوال مبنایی در مورد سبک زندگی هر شخص و گروه و جامعه ای باشد. پاسخ به این سوال رویکردها و اولویت های زندگی انسان ها را مشخص می کند.
در این یادداشت به دنبال زندگی کودک هستیم که در جامعه امروز ایران، بیشتر صرف چه امری می شود؟ به عبارت دیگر هر کسی که به زندگی یک کودک نگاه کند چه چیزی می بیند؟ خوردن و خوابیدن، بازی کردن، ارتباطات گروهی و اجتماعی، با مادر بودن، ...
 
معمولا گفته اند سنین کودکی از 6سال تا 12سال است که در این سنین انسان در حال گذار از زندگی نباتی به سمت زندگی انسانی و یافتن تمایزات اصلی انسان از دیگر جانداران است. به نظر می رسد مهمترین امری که انسان در این سنین به آن می پردازد، امر یادگیری است که توسط فعالیت بازی، آموزش و ارتباطات اجتماعی انجام می شود. یادگیری سبب تکامل عقل، جامعه پذیری و رشد شخصیتی و هویتی کودک شده و روش های مختلفی برای آن در این سنین به کار گرفته می شود.
 
با این مقدمه، به مصرف اصلی کودکان امروز نگاه کنیم، چه ابزار و وسیله ای در امر بازی و یادگیری بیشتر وقت ایشان را مشغول کرده؟ وقتی تماشای تلویزیون، کار با کامپیوتر، گشت و گذار در اینترنت، بازی با ایکس باکس و تبلت، ارتباط گیری در وایبر و تلگرام بیش از 6ساعت از وقت روزانه بچه ها را می گیرد؛
وقتی در میهمانی ها و جلسات خانوادگی، با صحنه جدا نشستن کودکان از یکدیگر و ارتباط گرفتن با هم از طریق شبکه های مجازی مواجه می شویم؛
وقتی والدین، تیزهوشی بچه هایشان را مهارت های ایشان در کار با گوشی همراه و تبلت دانستند؛
وقتی تفاخر بچه ها نسبت به هم مدل های تبلت ها و گوشی هایشان شد؛
وقتی حتی ادبیات گفتاری بچه ها با یکدیگر با زبان بازی clash رخ داد، ...
ظاهرا سهم پرداختن به فناوری های ارتباطی مجازی و رسانه های دیجیتال (تلویزیون، اینترنت، کامپیوتر، تبلت و موبایل و ایکس باکس و ...) در زندگی روزانه بچه ها بسیار زیاد است که می تواند اثرات خاصی بر فرآیندهای یادگیری و شکل گیری هویتی کودکان داشته باشد.
 
این واقعیت در توجه به فلسفه رسانه های دیجیتال و فضای مجازی، سوالاتی را به ذهن متبادر می کند:
آیا ذهنیت های شکل گرفته در ایشان از واقعیات بیشتر به سمت حقیقت است یا نسبیت؟
آیا فردیت ها گسترش پیدا می کند یا جمع گرایی ها و از خودگذشتگی برای جماعت؟
آیا جوانان آینده می توانند تعاملات اجتماعی سازنده و مناسب داشته باشند؟
آیا این کودکان می توانند لذت تجربه معنوی و ارتباط با خدا را درک کنند؟
آیا این کودکان می توانند در زندگی، خردورزی و عقلانیت داشته باشند یا ترجیح می دهند در همان عالم تخیل و توهم زندگی کنند؟
آیا ارزش های اخلاقی حیا، عفت، صبر، عفو و گذشت در نسل آینده گم می شود؟
می توان برای فهم کلی از این سوالات به تغییر ساخت بازی کودکان و یادگیری آنها توجه کرد. بچه هایی که برای رسیدن به به روزترین بازی های الکترونیک با هم رقابت می کنند دیگر لذت بازی در کوچه و خاک را نمی چشند، لذت زمین خوردن و کثیف شدن را نمی چشند، لذت عرق ریختن از دویدن را نمی چشند، لذت دعوا کردن و کتک خوردن را نمی چشند، لذت قهرها و آشتی های آنی را نمی چشند، آنوقت با چه کودکانی مواجه می شویم؟ با نوجوانانی افسرده و دل خسته، که جسم آنها نیز از دندان گرفته تا انگشت دستان و مهره گردن ضعیف شده است. جسمانی آفتاب ندیده و گشنه از ویتامین های مورد نیاز برای رشد کودک؛کودکانی که با قهرمان های کارتونی خود همبازی اند و رفتارهای برآمده از توهم های مجازی شان، بازی هایشان را شکل داده.
 
نوجوانانی که تعاملات اجتماعی را در پس ارتباطات مجازی شان پیگیری می کنند، حرفی برای زدن با عمو و عمه، دایی و خاله، پدربزرگ و مادربزرگ ندارند. همه فضای حرف هایشان با همسن و سال ها فقط مهارت ها و موفقیت های فضای دیجیتال است. به صورت افراطی متکی به والدین هستند، از عقل معاش هیچ نمی فهمند و اساسا یاد نگرفته اند که چگونه و به چه اندازه خرید کنند!، با روابط جنسی خیلی زود آشنا می شوند و مفاهیم اخلاقی همچون حیا و ایثار و گذشت و عفو از خطای دیگران را نمی فهمند. زود خشمگین می شوند و در برابر مشکلات و ناملایمات صبر و تحمل ندارند؛    
 
 
بنابراین رشد همه جانبه ای در کودکان رخ نخواهد داد، هویت های نامتعادل و پاره پاره ای از احساسات و عقلانیت شکل می گیرد، ذهنیت ها نسبت به مفاهیم دینی و حقیقت ماوراءی دور افتاده و ارزش های اخلاقی را درک نمی کند، دیگر درخواست کودکان داشتن کتاب و دفتر و مداد و پاک کن نیست، بلکه داشتن بهترین تبلت های با صفحه کلیدهای جدا خواهد بود والبته افتخار مدارس هم، تمام دیجیتالی شدن نظام یادگیری کودکان می شود.
 
و گرفتاری خانواده ها، فکر کردن به اینکه بچه هایشان فیلم های خارجی کمتر ببینند، تلفن همراه را با خود در توالت نبرند، موقع خواب همه ابزارهای دیجیتال اتاقشان را خاموش کنند یا ارتباط سالم در فضای مجازی داشته باشند.
بنابراین با پدیده جدیدی در کودکان امروز مواجه شده ایم که از آن به عنوان «کودکانِ کُودن مدرن» می توان نام برد.
 
اجمالا برای رهایی از گسترش این پدیده چند پیشنهاد برای خانواده ها ارائه می گردد:
 
1.      قرار نیست کودکان با هر ابزار دیجیتالی آشنا شده و کار کنند، پدر و مادر گوشی های هوشمند خود را به راحتی دست فرزند خود ندهند.
2.      لطفا حداقل هر سه روز یک بار برای ارتباط کودکان با طبیعت، ایشان را به پارک و باغ و کوه ببرند.
3.      لطفا خانواده ها برای یادگیری هنرهای خطاطی و نقاشی و معرق و ... (هنرهای سنتی ایرانی) هزینه کنند.
4.      لطفا خانواده ها در مهمانی ها به بچه ها توجه کنند و ایشان را به حرف آورند.
5.      برای آموزش فلسفه به کودکان وقت بگذارند.
6.      برای قرائت و حفظ قرآن در دوران کودکی وقت بگذارند.
7.      والدین همه ابزارهای دیجیتال را برای کودکان شان تهیه نکنند.
  • سرباز گمنام
۰۳
مرداد
۹۴

به گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، وزیر امور خارحه کشورمان در پاسخ به سخنان امروز وزیر امور خارحه آمریکا در جلسه شورای روابط خارجی ضمن تاکید بر اینکه صرفا به دلیل اشاره ناقص آقای کری به برخی نکات مطروجه در مذاکرات ناگزیر باید نکاتی را مطرح کنیم ؛ اظهار داشت :‌

1-همان‌گونه که بارها اعلام کرده‌ایم مقاومت مردم ایران در برابر فشارهای مختلف بین‌المللی برای کنار گذاشتن برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای و پیگیری حقوق خود بر مبنای ان‌پی‌تی که در حماسه سیاسی انتخابات سال 92 با حضور 73 درصدی مردم  در انتخابات متبلور شد، در نهایت آمریکا را وادار ساخت که راه تقابل را کنار گذاشته و تمرکز خود را بر حل و فصل موضوع از طریق گفتگو قرار دهد، موضوعی که آقای کری امروز به نحوی به آن اشاره کرد.

2- اما متاسفانه امروز نیز وزیر خارجه آمریکا یک بار دیگر از طناب پوسیده «توان آمریکا برای استفاده از نیروی نظامی» سخن گفت. آقای کری به خوبی می‌داند که در طول مذاکرات بی‌فایده بودن این تهدیدات تو خالی علیه ملت ایران و مقاومت مردم ایران در برابر این گونه اقدامات را بارها شنیده است.  علاوه بر اینکه این حرف‌ها مربوط به قرن گذشته است و امروز مخالف قواعد آمره حقوق بین الملل است، بلکه حتی خود ایشان و دیگر مقامات آمریکایی نیز بارها اذعان کرده‌اند که این تهدیدها هیچ تاثیری در اراده مردم ایران نداشته و وضعیت را به ضرر آنها تغییر خواهد داد.  لذا بهتر است آمریکایی‌ها عادت دیرینه خود را فراموش کنند و زبان تهدید و تحریم علیه این مردم بزرگ را یک بار و برای همیشه کنار بگذارند که و بی‌جهت مصداق این مصرع معروف حافظ نشوند که عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری!

3- در ارتباط با شعار مردم ایران نسبت به سیاست های دولت آمریکا، در طول مذاکرات بارها به آقای کری تاکید کردم که مردم ایران بزرگوار و فهیم‌اند و بی دلیل نسبت به اقدامات دیگران عکس‌العمل تند نشان نمی‌دهند. شما به دنبال علت بگردید و نه معلول. علت خشم مردم ایران سیاست‌های آمریکا در طول بیش از 60 سال گذشته در کودتا علیه یک حکومت دمکراتیک و حمایت از دولت کودتا در 1332، پشتیبانی همه جانبه از رژیم پهلوی، حمایت از رژیم صدام حسین در جنایات بی شمار علیه مردم ایران و عراق از جمله استفاده از سلاح های شیمیایی و اقدامات خصمانه دیگر علیه ملت ایران من‌جمله اتهامات بی اساس علیه برنامه هسته‌ای صلح آمیز ایران و تحمیل تحریم های ظالمانه و کور علیه این مردم است.

4- متاسفانه اقای کری در سخنان امروز خود تعهدات برجام را با مفاد قطعنامه 2231 خلط کرد. در متن برجام به روشنی آمده است که مفاد قطعنامه به عنوان مفاد برجام تلقی نمی شود و لذا در توافق ایران و 1+5، مفاد قطعنامه موضوعیت ندارد. برخی مواردی که ایشان در مورد اقدامات منطقه ای جمهوری اسلامی ایران و حمایت ایران از متحدین منطقه‌ایش که در صف مقدم مبارزه با داعش و افراط قرار دارند، مطرح کرد هیچگونه ارتباطی به توافق ندارد و لذا همان گونه که در بیانیه مورخ   29 تیر ماه (20 جولای ) وزارت خارجه بیان شده است جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم و افراط در منطقه از کلیه امکانات خود بهره‌برداری خواهد کرد.

5- سیاست جمهوری اسلامی ایران پیرامون مسائل منطقه‌ای و ارتباط با آمریکا کاملا روشن است و دولتمردان کشور در کنار ارتش، سپاه و نیروهای مسلح و در چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری در موضوعات مختلف یک سیاست واحد را دنبال می‌کنند و تفاوتی بین نظامیان و غیر نظامیان وجود ندارد.  تلاش برای اختلاف انداختن بین مسئولین جمهوری اسلامی ایران به دلیل دقت و هوشیاری مقامات کشور و مردم هوشمند ایران محتوم به شکست است. مسئولین آمریکایی نیز که نتیجه این دسته بندی‌های ساختگی را قبلاً دیده‌اند بهتر است اشتباهات گذشته خود را دوباره تکرار نکنند.

  • سرباز گمنام
۰۲
مرداد
۹۴


حسن روحانی روز چهارشنبه  31 تیر 1393 در جلسه هیأت دولت گفت: « حتی آنهایی که احساس می کنند ما باید نیرومندتر و قدرتمندتر حتی در بخش نظامی و دفاعی باشیم، آنها هم باید فضا را (بعد توافق وین ) بهتر ببینند. در فضایی که امروز بوجود آمد قدرت دفاعی ما هم تقویت بیشتری خواهد شد، شرایط ما در منطقه نیز تقویت خواهد شد.»

ادعای عجیب روحانی : بعد از توافق وین قدرت دفاعی ما تقویت خواهد شد!!!؟؟


حسن روحانی روز چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۳ در جلسه هیأت دولت گفت: « حتی آنهایی که احساس می کنند ما باید نیرومندتر و قدرتمندتر حتی در بخش نظامی و دفاعی باشیم، آنها هم باید فضا را (بعد توافق وین ) بهتر ببینند. در فضایی که امروز بوجود آمد قدرت دفاعی ما هم تقویت بیشتری خواهد شد، شرایط ما در منطقه نیز تقویت خواهد شد.»

گروه سیاسی - رجانیوز: حسن روحانی روز چهارشنبه  ۳۱ تیر ۱۳۹۳ در جلسه هیأت دولت گفت: « حتی آنهایی که احساس می کنند ما باید نیرومندتر و قدرتمندتر حتی در بخش نظامی و دفاعی باشیم، آنها هم باید فضا را (بعد توافق وین ) بهتر ببینند. در فضایی که امروز بوجود آمد قدرت دفاعی ما هم تقویت بیشتری خواهد شد، شرایط ما در منطقه نیز تقویت خواهد شد.»

این صحبت های در حالی بیان شده است که در قطعنامه اخیر شورای امنیت درباره مذاکرات هسته ای که برجام را پذیرفته است کلیه فعالیت‌های هسته‌ای و نظامی متعارف ایران باید تحت نظارت شورای امنیت سازمان ملل قرار گیرد. شاید برای فعالیت های هسته‌ای مساله‌ای نباشد اما اینکه تعاملات نظامی متعارف با اطلاع شورای امنیت باشد به معنای اطلاع داشتن آمریکا و سایر کشورهای متخاصم بوده و این مساله از نظر امنیتی کار صلاحی نیست. در بند ۵ بیانیه مستقل که در پیوست B آمده است، تاکید می‌کند «تمامی کشورها، مشروط به اینکه شورای امنیت پیشاپیش بر مبنایی مورد به مورد، تصمیم به تصویب بگیرد، باید در این فعالیت‌ها مشارکت داشته و اجازه آن را صادر کنند» به عبارت دیگر تمامی کشورها در تعاملات نظامی متعارف با ایران نیازمند تایید شورای امنیت به صورت مورد به مورد هستند.



همچنین این قطعنامه به مساله موشکی ایران صراحتا پرداخته است که به بند ۳ از بیانیه مستقل ضمیمه برمی گردد. در این بند آمده «از ایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز پذیرش برجام» و یا تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمع‌بندی مبسوط» را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد» این عبارت به معنای سرریز شدن پرونده هسته‌ای به مسایل موشکی است. همچنین این درخواست از ایران مستلزم یک مکانیزم نظارت می‌باشد تا شورای امنیت بتواند از انجام شدن این بند اطمینان حاصل کند. لذا می توان انتظار داشت که یک مکانیزم نظارتی برای آزمایشات موشکی ایران در نظر گرفته شود.



از دیگر موارد مطرح شده در قطعنامه شورای امنیت ایجاد ممنوعیت در فروش تسلیحات توسط ایران استبطوریکه در بند ۶ بخش b از کشورهای عضو خواسته شده است تا «بایستی تمهیدات لازم را جهت جلوگیری از تأمین، فروش یا انتقال تسلیحات یا مواد مرتبط از خاک ایران، توسط اتباع یا کشتی‌ها و هواپیماهای تحت پرچم خود به عمل آورند» این بند به معنای این است که ایران نمی تواند متحدان خود در منطقه را تجهیز کند. متحدانی مانند سوریه، عراق و یا حزب الله لبنان. معنای دیگر این عبارت سرریز شدن مساله هسته‌ای ایران به حوزه سیاست‌های منطقه‌ای ایران است.



حال با توجه به تمامی این موارد مهم ذکر شده در قطعنامه شورای امنیت که متن آن با مشارکت تیم مذاکره کننده هسته ای نوشته شده است و امضاء گردیده است چگونه می توان به تقویت موضع دفاعی کشور پس از تصویب این قطعنامه امید داشت.

همچنین همه این موارد در حالیست که حسن روحانی در دی ماه ۱۳۹۳همزمان با برگزاری رزمایش محمد رسول الله ارتش با بیان اینکه برخی تنها اقتدار را برد موشک می‌دانند گفت: «ارتش، بسیج، نیروهای مسلح اقتدار ما هستند قبول، اما اگر در کشور ما انواع سلاح و امکانات نظامی داشته باشیم ولی برای گندم نیازمند به دیگران باشیم این اقتدار حاصل نمی‌شود» و دولت یازدهم در دو سال گذشته بودجه صنایع نظامی کشور را به شدت کاهش داده است بطوریکه صنایع نظامی حتی برای اداره نمودن کارخانجات نظامی و ادای حقوق پرسنل خود دچار مشکلات جدی و عدیده ای شدند و بسیاری از پروژه های حساس صنایع نظامی کشور متوقف گردیده است.
 

  • سرباز گمنام
۰۲
مرداد
۹۴

برنامه غنی سازی دارای دو دوره محدودیت هشت ساله و پس از هشت ساله خواهد بود که در هر دوره محدودیت های مشخصی بر غنی سازی اعمال خواهد شد. یعنی پس از پایان هشت سال، محدودیت ها به طور کامل برداشته نمی شود بلکه صرفا برخی از محدودیت ها کاهش می یابد و پس از هشت سال نیز برنامه غنی سازی ایران محدود خواهد بود.

برنامه غنی سازی دارای دو دوره محدودیت هشت ساله و پس از هشت ساله خواهد بود که در هر دوره محدودیت های مشخصی بر غنی سازی اعمال خواهد شد. یعنی پس از پایان هشت سال، محدودیت ها به طور کامل برداشته نمی شود بلکه صرفا برخی از محدودیت ها کاهش می یابد و پس از هشت سال نیز برنامه غنی سازی ایران محدود خواهد بود.

گروه بین الملل-رجانیوز: در حالی که عنوان می شود محدودیت های حاصله از توافق وین به دوره ای هشت ساله محدود می شود اما بررسی ها حاکی از آن است که این سخن چندان با واقعیت انطباق ندارد.

 

به گزارش رجانیوز بررسی ها حاکی از آن است که دوران محدودیت برنامه غنی سازی هشت ساله نیست و پس از هشت سال صرفا در دو زمینه تحقیق و توسعه بر روی IR-۶و IR-۸ و ساخت IR-۶ و IR-۸ محدودیت ها کمتر خواهد شد. از سوی دیگر در متن توافق هیچ سخنی از پایان محدودیت های برنامه غنی سازی در سال هشتم یا سال دهم یا پانزدهم یا حتی فراتر از آن به میان نیامده است و این اظهارات خلاف صریح متن توافق نهایی می باشد.

 

در همین خصوص دکتر ظریف در سخنرانی خود در مجلس شورای اسلامی چنین عنوان کرد:

 «در بحث دوران محدودیت ها، تاکید برخط قرمز مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه محدودیت غنی سازی و به ویژه تحقیق و توسعه غنی سازی می‌بایست زیر ده سال باشد، اصلی ترین محور مورد اختلاف و از دعواهای عمده در آخرین دور مذاکرات بود که تا لحظات آخر ادامه یافت. نهایتا همان طور که در متن برجام مشاهده می شود دوره هشت سال محدودیت برای برنامه غنی سازی و تحقیق و توسعه غنی سازی صراحتا ذکر شده است و پس از آن ایران برنامه طبیعی خود به سمت تجاری و صنعتی شدن را با یک شیب معقول و منطقی طی خواهد کرد».

 

از سوی دیگر پیش از این مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام در تاریخ ۲/۴/۹۴ ضمن رد محدودیت های بلند مدت فرموده بودند:

«ما برخلاف اصرار امریکایی‌ها محدودیتهای بلند مدت ۱۰، ۱۲ ساله را قبول نداریم و مقدار سالهای مورد قبول محدودیت را به هیئت مذاکره کننده گفته‌ایم»

 

اما آن چه از سخنان محمد جواد ظریف چنین برداشت می شود که دوران محدودیت برنامه غنی سازی ‌ـ‌همان گونه که در خطوط قرمز نظام ترسیم شده بودـ هشت ساله است و محدودیت های ده سال و دوازده ساله پذیرفته نشده است. برای روشن شدن درستی یا نادرستی سخن فوق چاره ای جز مراجعه به متن توافق نداریم.

 

در بخش «مقدمه و مفاد عمومی» توافق نهایی چنین آمده است:

 « طرح بلندمدت ایران شامل برخی محدودیت‏‌های مورد توافق در مورد همه‏ فعالیت‏‌های غنی‏ سازی اورانیوم و فعالیت‌های مرتبط با غنی‏ سازی اورانیوم، از جمله برخی محدودیت‌های مشخص در برخی فعالیت‌های خاص تحقیق و توسعه، برای هشت سال نخست و به دنبال آن، با یک ضرباهنگ معقول، تکامل تدریجی به سمت مرحله‏ بعدی فعالیت‏‌های غنی‏ سازی‏ ایران برای اهداف منحصراً صلح‏ آمیز، به نحو موصوف در پیوست ۱ خواهد بود.»

 

همان گونه که ملاحظه می شود متن فوق می گوید برنامه غنی سازی ایران در دوره هشت سالهِ نخست محدودیت های مشخصی را خواهد داشت و پس از این هشت سال نیز با یک تکامل تدریجی به سمت مراحل بعد خواهد رفت. در متن فوق هیچ سخنی از پایان محدودیت ها پس از سال هشتم به میان نیامده است. دلالت متن فوق این است که برنامه غنی سازی دارای دو دوره محدودیت هشت ساله و پس از هشت ساله خواهد بود که در هر دوره محدودیت های مشخصی بر غنی سازی اعمال خواهد شد. یعنی پس از پایان هشت سال، محدودیت ها به طور کامل برداشته نمی شود بلکه صرفا برخی از محدودیت ها کاهش می یابد و پس از هشت سال نیز برنامه غنی سازی ایران محدود خواهد بود.

 

با مراجعه به تعهدات ایران در زمینه غنی سازی و تحقیق توسعه این مسئله به نحو روشن تری معلوم می شود. طول دوره مهمترین محدودیت های غنی سازی و تحقیق و توسعه غنی سازی به شرح زیر است:

 

۴.     برای یک دوره ۱۰ ساله، ظرفیت غنی سازی به ۵۰۶۰ دستگاه سانتریفیوژIR-۱  محدود خواهد شد.

۵.     تا ۱۵ سال ایران حق ندارد بیش از ۳.۶۷% غنی سازی کند.

۶.     تا ۱۵ سال ایران حق ندارد بیش از ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده به صورت UF۶ نگهداری کند.

۷.     به استثنای موارد زیر ایران در طول دوره ده ساله حق ساختن سانتریفیوژ نخواهد داشد:

a.      در صورتی که تعداد سانتریفیوژهای انبار شده از نسل اول به زیر ۵۰۰ تا کاهش پیدا کند می تواند به میزانی که کاهش یافته سانتریفیوژ از نسل اول بسازد.

b.     پس از هشت سال می تواند سالانه ۲۰۰ سانتریفیوژ IR_۶ و IR_۸ بدون روتور بسازد و زیر نظر آژانس انبار کند.

c.      پس از ده سال می تواند سالانه ۲۰۰ سانتریفیوژ IR_۶ و IR_۸ به طور کامل بسازد و زیر نظر آژانس انبار کند.

۸.     ایران برای ۱۰ سال فقط بر روی چهار نسل IR_۸,IR_۶,IR_۵,IR_۴  می تواند تحقیق و توسعه داشته باشد.

۹.     ایران برای ۱۰ سال حق ندارد بر روی سایر روشهای غنی سازی مثل غنی سازی لیزری، دیفیوژن گازی و ... تحقیق و توسعه انجام دهد.

۱۰.برای ۱۰ سال تحقیق و توسعه بر روی IR_۴ فقط به صورت تک دستگاهی و زنجیره ده تایی از آن مجاز است.

۱۱.برای ۱۰ سال تحقیق و توسعه بر روی IR_۵ فقط به صورت تک دستگاهی  آن مجاز است.

۱۲.پس از هشت و نیم سال ایران می تواند تحقیق و توسعه بر روی IR_۸ و IR_۶ را حداکثر در زنجیره های ۳۰ تایی آزمایش کند.

 

همان گونه که ملاحظه می شود دوره محدودیت برای ظرفیت غنی سازی و تحقیق توسعه ده ساله و برای سطح غنی سازی و ذخیره اورانیوم غنی شده ۱۵ ساله است و محدودیت هیچ یک از این محورها هشت ساله نیست. تنها در دو مورد پس از هشت سال محدودیت ها کاهش می یابد اما پایان نمی یابد:

 

۱.     پس از هشت و نیم سال اجازه داده می شود تحقیق و توسعه در زنجیره سی تایی IR_۸ و IR_۶ انجام شود.

۲.     در سال نهم اجازه ساخت سالانه ۲۰۰ سانتریفیوژ IR_۸ و IR_۶ بدون روتور داده می شود.

 

بنابراین کاملا روشن است که دوره محدودیت برنامه غنی سازی ایران هشت ساله نیست.

 

اما نکته مهمتری که از نگاه عموم مردم و نخبگان پنهان مانده این است که دوره محدودیت ایران حتی ده ساله یا پانزده ساله نیست. با مطالعه متن و ملاحظه این که «برای یک دوره ده سال ظرفیت غنی سازی ایران ۵۰۶۰ دستگاه از نسل اول خواهد بود» چنین برداشت می شود که پس از پایان دوره ده ساله ایران می تواند بدون محدودیت و در مقیاس صنعتی و نه کارگاهی غنی سازی کند. اما این برداشت صدرصد نادرست است. زیرا اگر ۱+۵ پذیرفته باشد که ایران پس از پایان دوران ده و پانزده ساله می تواند در مقیاس صنعتی برنامه غنی سازی داشته باشد باید در متن توافق به صورت کاملا شفاف به این امر اشاره شود. در حالی که هیچ جای توافق به این مطلب اشاره نشده است. در هیچ جای توافق ذکر نشده است که پس از طی دوران ده ساله یا پانزده ساله، محدودیت ها برداشته می شود و ایران می تواند بدون محدودیت غنی سازی را در مقیاس صنعتی دنبال کند.

 

ممکن است خواننده هوشمندی اشکال کند که همین که گفته شده است «ظرفیت غنی سازی ایران برای ده سال ۵۰۶۰ سانتریفیوژ از نسل اول خواهد بود» دلالت می کند که پس از ده سال محدودیتی در کار نیست. در پاسخ باید گفت:

 

 اولا اگر ۱+۵ پذیرفته بود که محدودیت ها پایان خواهد یافت باید ولو در حد یک خط به آن تصریح می کرد در حالی که چنین چیزی در متن نیامده است.

ثانیا صرف تصریح به پذیرش محدودیت ده از سوی ایران دلالتی بر این که دوره محدودیت ایران فقط ساله است ندارد. تنها دلالت این مطلب این است که ایران برای ده سال محدودیت بر ظرفیت غنی سازی را پذیرفته است. این سخن به این معنی نیست که ۱+۵ هم پایان محدودیت ها پس از ده سال را پذیرفته است. پذیرش محدودیت برای ده سال از سوی ایران هیچ دلالتی بر پذیرش پایان محدودیت از سوی ۱+۵ پس از ده سال ندارد و لازمست جداگانه به آن تصریح شود.

 

یادمان باشد آمال و آرزوهای ما یک چیز است و متن این سند بین المللی چیزی دیگر. همه ما دوست داریم و آرزومندیم صنعت هسته ای ما یک روز هم محدود نشود اما با این آرزوها نمی توان واقعیت توافق نهایی را تغییر داد یا از پذیرش واقعیت آنچه رخ داده طفره رفت.

 

نتیجه گیری

بر اساس دلایل فوق روشن شد که محدودیت های اصلی غنی سازی هیچیک هشت ساله نیست و پس از هشت سال فقط در دو مورد محدویت کاهش می یابد. این دو مورد عبارتند از:

۱.     تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای  IR-۶و IR-۸ در زنجیره سی تایی

۲.      ساخت سالانه ۲۰۰ سانتریفیوژ از نسل  IR-۶ و IR-۸ آن هم بدون روتور.

در متن توافق هیچ سخنی از پایان محدودیت ها در سال هشتم یا سال دهم یا پانزدهم یا فراتر از آن نیامده است و اظهارات وزیر محترم امور خارجه خلاف صریح متن توافق نهایی می باشد.

  • سرباز گمنام
۰۲
مرداد
۹۴

خطیب جمعه تهران تاکید کرد:شورای عالی امنیت که امروز از جانب مجلس عهده دار این امانت است، باید در متن توافق دقت کند و تا کار از کار نگذشته برای رفع نگرانی‌هایی که در مورد توافق وجود دارد،چاره‌جویی کند

گروه سیاسی - رجانیوز: حجت الاسلام کاظم صدیقی در خطبه های امروز نماز جمعه تهران با اشاره به توافق هسته ای ایران و ۱+۵ گفت: ما به حق ولایتمدار هستیم و ولی امر خود را نایب امام زمان می دانیم. تقدیر ایشان از تیم مذاکره کننده یک باطنی دارد. ایشان از اول هم حامی بودند هم تیم را تایید کردند و هم از زحمات طولانی مدت آنان تقدیر کردند.

به گزارش رجانیوز به نقل از مهر وی ادامه داد: امید آن داریم که هم تیم هسته ای قدر خود را بداند و هم نسبت به نواقصی که احیانا در این توافق است اقدام کنند.

بازگو کردن واقعیت توافق و بررسی آسیب ها و خطرات احتمالی آن ضروری است

حجت الاسلام صدیقی با بیان اینکه راه انتقاد از توافق باید باز باشد، گفت: منتقدین باید آزاد باشند و دوستانه و مخلصانه نقدهای خود را بازگو کنند چرا که این ملت، ملت بصیری هستند و از ما طلب دارند. ما سر خون شهدای ملت به این نوع موقعیت ها دست پیدا می کنیم و به این سمت ها می رسیم. مردم ولی نعمت ما هستند و ما چیزی مخفی از مردم نداریم لذا بازگو کردن واقعیت این توافق و بررسی آسیب ها و خطرات احتمالی آن ضروری است.

شورای عالی امنیت ملی تا کار از کار نگذشته است برای نگرانی ها چاره جویی کند

خطیب جمعه تهران افزود: شورای عالی امنیت ملی که امروز از جانب مجلس شورای اسلامی عهده دار این امانت است، باید در متن دقت کنند و تا کار از کار نگذشته است نگرانی هایی که بعضی از صاحب نظران منصف دارند در مورد آنها چاره جویی کنند و مقاومت لازم را در فرصت بعدی اعمال کنند.

وی با اشاره به بیانات احیاگر مقام معظم رهبری در روز عید فطر گفت: این توافق عده ای را بر آن داشته بود که گذشته های دشمنان را از بین ببرند و هویت استکباری دشمنان قسم خورده دین خدا و اسلام را توجیه کنند و چهره کریه آنان را بزک کنند ولی رهبری با صراحت و شفافیت اعلام فرمودند ما با آمریکا ۱۸۰ درجه فاصله دیدگاه داریم. ما در تقابل با استکبار جهانی هستیم.

حجت الاسلام صدیقی افزود: هویت دین با بی دینی هیچگاه سازگاری ندارد، عقل با ظلم امکان سازش ندارد، فریب با صداقت نمی سازد، خشونت با رأفت نمی سازد. این تفاوت و تقابل میان ما و دنیای استکبار یک تفاوت فطری و یک تقابل قرآنی است و جز خط قرمزها است.

خطیب جمعه تهران مقابله با رجزهای آنان بعد از توافق را ضروری دانست و گفت: بعد از توافق صحبت های نامربوطی را از صدر تا ذیلشان به زبان آوردند. «گفتند ما ملت ایران را تسلیم کردیم، ما آنان را از دستیابی به سلاح اتمی باز داشتیم.»

وی تاکید کرد: ملتی که مسیر انبیا را در پیش گرفته است و منتظر ظهور منجی بشریت است، در این ۳۶ سال در برابر آمریکا قدرت نشان داد و هرگز تسلیم نشد لذا خواب تسلیم این ملت در برابر قدرت های بزرگ را استکبار به گور خواهد برد.

مسئله توافق نباید موجب شکاف در متن مردم و وحدت داخلی شود

حجت الاسلام صدیقی با تاکید بر اینکه مسئله توافق نباید موجب شکاف در متن مردم و وحدت داخلی شود، خاطرنشان کرد: نخبگان و کسانی که مسئولیت پیگیری این مسائل را دارند، رهبری مکرر در مکرر نقد دلسوزانه را روا می دانند لذا باید نقدها منصفانه باشد، توهین، تهمت دور از شأن مردم و آحاد نخبگان ما است و قلم بدستان و روزنامه ها باید رعایت این مسئله را بکنند؛ اما در آن طرف هم خیلی شتابزدگی، دستپاچگی، هیجان زدگی و تحریک روحیه ها که تمام درها رو به ما باز شده است نباید باشد.

خطیب جمعه تهران تاکید کرد: شرایط اقتضا می کند که ما با احتیاط حرکت کنیم و قدم به قدم مسائل را ارزیابی و مشکلات را بررسی کنیم و راههای اجرایی و رصد کردن عهدشکنی های دشمن را در برنامه های خود بگنجانیم.

وی در بخش دیگری از خطبه های امروز نماز جمعه تهران با اشاره به بارندگی های اخیر گفت: نسیم های رحمت بعد از ماه مبارک رمضان جای شکر دارد اما در اثر بی توجهی برخی از مسئولین تعدادی از مومنین را در این سیل ها از دست دادیم. مگر هواشناسی قدرت علمی کافی را ندارد؟ مگر نمی شود این مسائل را پیش بینی کرد؟ مگر نباید ستاد بحران آمادگی لازم را داشته باشد؟

برای مسئولان توفیق بیداری، به روز بودن و به داد مردم رسیدن را خواستاریم

حجت الاسلام صدیقی ضمن تسلیت به خانواده های داغدیده افزود: برای مسئولان توفیق بیداری، به روز بودن، به داد مردم رسیدن و پیشگیری کردن از حوادث را از خداوند منان درخواست دارم.

خطیب جمعه تهران همچنین با اشاره به مسئله عراق تصریح کرد: عراق جزو مواردی است که میان ما و آمریکا است.

وی تاکید کرد: ما همیشه حامی ملت ها و دولت های برآمده از آحاد مردم بوده ایم اما آمریکا و استکبار جهانی به دنبال تجزیه عراق و مقابله با دولت قانونی اش بوده است. در سوریه و یمن هم همین گونه عمل کرده است و با سیاهکاری ها، ظلم ها، ددمنشی ها و دغل ها و فریب هایی که آمریکا برای حفاظت از اسرائیل با دلارهای کشورهای منطقه انجام داده است، مردم مسلمان را به جان هم انداخته و بدنبال قطعه قطعه کردن سرزمین های کشورهای اسلامی است.

حجت الاسلام صدیقی خاطرنشان کرد: هر حکومت مستبدی که در منطقه پایگاه مردمی ندارد آمریکا آن را زیر چتر حمایتی خود گرفته، هم سلاح هایش را به خورد آنان می دهد و هم سرمایه های آنان را می بلعد و هم با دست آنان این منطقه را به آشوب و خون می‌کشد. از خداوند منان نابودی استکبار و خنثی شدن این توطئه ها را خواستاریم و نجات مردم یمن، سوریه و مردم عراق را از پروردگار منان طلب می کنیم.

  • سرباز گمنام
۰۲
مرداد
۹۴


کری در بخش دیگری از اظهاراتش صفحه‌ای پرینت گرفته شده از متن یک خبر را در دست گرفت و گفت که در این خبر یکی از اعضای سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شین‌بت) از توافق هسته‌ای دفاع و آن را ضامن عدم دست‌یابی ایران به سلاح دانسته است. وزیر خزانه‌داری آمریکا نیز گفت دارایی‌های بلوکه شده ایران در خارج از مرزهای این کشور ۱۰۰ میلیارد دلار است که تهران با توافق فعلی به ۵۰ میلیارد دلار از آن دسترسی خواهد داشت.

به گزارش فارس، «جان کری»، وزیر خارجه، «ارنست مونیز»، وزیر انرژی و «جک لو»، وزیر خزانه‌داری آمریکا روز پنجشنبه در نشستی در کمیته روابط خارجی سنا از نتایج پایانی مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ دفاع کردند.

سناتور «باب کورکر»، رئیس‌کمیته روابط خارجی مجلس سنا در ابتدای این نشست به اقدام کنگره برای وضع برخی تحریم‌ها علیه ایران اشاره کرد و گفت کنگره هنگام وضع تحریم‌هایی که ایران را پای میز مذاکره کشاند، به قوه مجریه اختیار داد تحریم‌ها را تعلیق و یا کشورها و موسسات را از اجرای آنها معاف کند.



«کورکر»، سپس از اظهارات مقامات دولت آمریکا که گفته‌اند گزینه جایگزین توافق هسته‌ای فعلی جنگ است، انتقاد کرد و گفت که گزینه سوم که توافق بهتر با ایران است، نیز وجود دارد.

این سناتور ارشد آمریکایی در ادامه خاطرنشان کرد واشنگتن هرگز نباید فراموش کند که با چه کشوری در حال مذاکره است.

وی دولت ایران را «سرکش» خواند و از چشم‌انداز موجود در سند وین برای رفع تحریم‌ها علیه ایران انتقاد کرد و گفت مطابق این توافق، ایران به میلیاردها دلار درآمد دست پیدا خواهد کرد.

«کورکر» در ادامه خاطرنشان کرد موضوع ابعاد احتمالی برنامه هسته‌ای ایران یا PMD هیچ تأثیری بر رفع تحریم‌ها علیه این کشور نخواهد داشت.

 



رئیس کمیته روابط خارجی سنا از عدم تحویل سند مربوط به توافقات محرمانه بین ایران و آژانس به کنگره نیز انتقاد کرد.

«باب کورکر» خطاب به «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا گفت: «ایران در این توافق شما را سرکیسه کرده است.»

پس از اظهارات «کورکر» سناتور «بن کاردین»، نماینده ارشد دموکرات مدعی شد واشنگتن در توافق هسته‌ای به دستاوردهایی فراتر از مولفه‌های چارچوب لوزان دست یافته است.

این سناتور ارشد بر نقش ایران در امنیت آمریکا در منطقه تأکید کرد و گفت: «این یک توافقنامه خیلی مهم است.»

جان کری: دانش هسته‌ای ایران را با بمباران و تحریم نمی‌توان نابود کرد
 

وزیر خارجه آمریکا در ابتدای سخنان خود به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران در گذشته اشاره کرد و گفت که زمان گریز هسته‌ای قبلاً برای ایران بین ۲ تا ۳ ماه بود اما با توافق فعلی به یک سال افزایش یافته است.

رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا انتقاداتی که معتقدند توافقی بهتر با ایران امکان‌پذیر بوده را رد کرد و با بیان اینکه امکان عقد توافقی با ایران که منجر به تسلیم این کشور بشود وجود ندارد، گفت: «تسلیم ایران، خیالبافی است، ساده و صریح بگویم.»

وزیر خارجه آمریکا بهترین راه حل برای جلوگیری از گسترش برنامه هسته‌ای ایران را مهار این برنامه با توافق هسته‌ای خواند.

 



کری همچنین گفت: « واقعیت این است که ایران به دانش چرخه سوخت هسته‌ای دست یافته، چه این را دوست داشته باشیم و چه خیر؛ و دانش را نمی‌توان بمباران کرد یا با تحریم از بین برد.»

وزیر خارجه آمریکا در بخش دیگری از اظهاراتش با خاطرنشان کردن اینکه تحریم‌ها نتوانسته جلوی پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را بگیرد، گفت: «اگر ما به سمت فسخ این توافق قدم برداریم، جهان با ما هم‌قدم نخواهد شد.»

کری خاطرنشان کرد در صورتی که توافق فعلی رد شود ایران با سرعتی دو برابر سرعت قبلی برنامه هسته‌ای خود را پیش خواهد برد.

رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا با متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم و انجام اقدامات مخرب در خاورمیانه گفت که «برنامه‌های گسترده‌ای» برای مهار این اقدامات و فعالیت‌های ایران دارد. او علاوه بر این از ادامه فشار بر ایران برای آزادی افرادی که «اتباع آمریکایی زندانی در ایران» خواند، خبر داد.

 



 وزیر خارجه آمریکا مدعی شد با اعمال تحریم‌های جدید غیر هسته‌ای، توافق نقض نمی‌شود.

کری مدعی شد بسیاری از مفاد توافقنامه هسته‌ای با ایران با گذشت زمان منقضی نمی‌شوند. او تأکید کرد از آنجا که ایران عضو پیمان ان‌پی‌تی است برخی از این مفاد، ابدی هستند.

وزیر خارجه آمریکا گفت توافق با ایران تنها به مسئله هسته‌ای محدود بوده چرا که مذاکره‌کنندگان می‌دانستند در صورتی که وارد مباحث دیگر شوند، بر سر هیچ مسئله‌ای توافق حاصل نخواهد شد.

کری تأکید کرد واشنگتن با کشورهای حاشیه خلیج فارس، همکاری گسترده‌ای برای محدود کردن توان هسته‌ای ایران خواهد داشت.

وی در انتقاد از کسانی که ایران را با کره شمالی مقایسه می‌کردند گفت ایرانی‌ها مواد لازم برای ساخت بمب هسته‌ای را داشتند اما همانند این کشور آزمایش اتمی انجام ندادند.

«کری» گفت ایران از اعضای ان‌پی‌تی است اما کره شمالی از این معاهده خارج شده است.

 



وزیر خارجه آمریکا مدعی شد کشورهای حاشیه خلیج [فارس] هم از مفاد توافق وین استقبال کرده‌اند و آن را دارای مولفه‌های لازم برای جلوگیری از دست‌یابی ایران به سلاح‌های اتمی دانسته‌اند.

کری در بخش دیگری از اظهاراتش صفحه‌ای پرینت گرفته شده از متن یک خبر را در دست گرفت و گفت که در این خبر یکی از اعضای سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شین‌بت) از توافق هسته‌ای دفاع و آن را ضامن عدم دست‌یابی ایران به سلاح دانسته است.

کری در ادامه گفت: «فکر کنم حداقل او ساده‌لوح نبوده باشد

مونیز: این توافقی نبود که ایران می‌خواست

 



وزیر انرژی آمریکا نتایج پایانی مذاکرات هسته‌ای ایران را برای واشنگتن و متحدان این کشور «خوب» توصیف کرد و افزود این توافق، ایران را از توانمندی هسته‌ای دور کرده است.

وزیر انرژی آمریکا خاطرنشان کرد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند پس از اطلاع‌رسانی ۲۴ روزه قبلی به تمامی «سایت‌های مشکوک» ایران دسترسی داشته باشد.

مونیز در بخش دیگری از اظهاراتش پس از بیان اینکه این توافق بر اعتماد مبتنی نیست، گفت: «می‌توانم به شما اطمینان بدهم که این توافقی نبود که ایران می‌خواست.»

وزیر انرژی آمریکا اضافه کرد ایران ذیل توافق فعلی، سانتریفیوژهای کمتری خواهد داشت.

مونیز در بخش دیگری از اظهاراتش خاطرنشان کرد در صورت حمله رژیم صهیونیستی به ایران،واشنگتن حامی ایران نخواهد بود.

جک لو: ایران به ۵۰ میلیارد دلار از دارایی‌هایش دسترسی خواهد داشت.

وزیر خزانه‌داری آمریکا تحریم‌ها اعمال‌شده علیه ایران را «موثرترین نظام تحریم‌ها» در تاریخ خواند و گفت: «ایران به یک چاله اقتصادی عمیق افتاده که بیرون آمدن از آن سالها طول می‌کشد.»

«لو» نیز مانند جان کری، تلاش برای دستیابی به تسلیم گسترده‌تر این را «اشتباه» خواند.

وزیر خزانه‌داری آمریکا اضافه کرد دارایی‌های بلوکه شده ایران در خارج از مرزهای این کشور ۱۰۰ میلیارد دلار است که تهران با توافق فعلی به ۵۰ میلیارد دلار از آن دسترسی خواهد داشت.

 



جک لو همچون دیگر مقامات آمریکایی مدعی شد که «همین تحریم‌ها بود که توانست پس از سال‌هاف ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و برنامه هسته‌ای آنها را به عقب براند.»

وی افزود: «پول‌هایی که بناست پس از توافق وارد ایران شود، در حقیقت پول‌های خود این کشور است که بلوکه شده ولی تأکید می‌کنم که تا وقتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اجرای تعهدات ایران را تأیید نکند، کاهش تدریجی تحریم‌های ایران آغاز نخواهد شد.»

وزیر خزانه‌داری آمریکا که سرپرست نهاد آمریکایی وضع‌کننده و ناظر بر تحریم‌های ایران است در ادامه گفت: «هیچ یک از تحریم‌های ایران به صورت فوری برداشته نمی‌شود بلکه این روندی تدریجی خواهد بود ... علاوه بر این تحریم‌های مربوط به حقوق‌بشر و حمایت ایران از تروریسم کماکان برجای خود باقی خواهد بود و حتی می توانیم در این دو حوزه، تحریم‌های جدیدتری هم اعمال کنیم.»

لو ادامه داد: «مطمئناً ما در خصوص رفتار حقوق‌بشری ایران و حمایت این کشور از تروریسم، نگرانی‌هایی داریم ولی اگر در این مرحله از مذاکرات، بخواهیم به خاطر نگرانی‌های غیرهسته‌ای خود، تحریم‌هایی را که به دلائل هسته‌ای اعمال شده‌اند را ادامه دهیم، جامعه جهانی این امر را قبول نخواهد کرد.»

  • سرباز گمنام
۰۲
مرداد
۹۴

رجوع به بند 9 قطعنامه 1929نشان می دهد واقعیت چیز دیگری است و از اساس ادعای آقایان ظریف و عراقچی صحت ندارد چرا که در هیچ قسمت از این قطعنامه حرفی از «اقدام نظامی» یا «اقدامات قهرآمیز» به میان نیامده و این قطعنامه از کشورها نخواسته تا به خاطر موشک های بالستیک ایران دست به چنین اقداماتی بزنند یا مجوز برای این کار نیز صادر نکرده است، بلکه نهایت مطالبه این بند از قطعنامه 1929 از کشورهای جهان برای ایجاد محدودیت موشک های بالستیک ایران، به کار گیری« تدابیر لازم برای ممانعت از انتقال فناوری یا کمک‌های فنی به ایران» است.

رجوع به بند ۹ قطعنامه ۱۹۲۹نشان می دهد واقعیت چیز دیگری است و از اساس ادعای آقایان ظریف و عراقچی صحت ندارد چرا که در هیچ قسمت از این قطعنامه حرفی از «اقدام نظامی» یا «اقدامات قهرآمیز» به میان نیامده و این قطعنامه از کشورها نخواسته تا به خاطر موشک های بالستیک ایران دست به چنین اقداماتی بزنند یا مجوز برای این کار نیز صادر نکرده است، بلکه نهایت مطالبه این بند از قطعنامه ۱۹۲۹ از کشورهای جهان برای ایجاد محدودیت موشک های بالستیک ایران، به کار گیری« تدابیر لازم برای ممانعت از انتقال فناوری یا کمک‌های فنی به ایران» است.

امیرحسین ثابتی- رجانیوز: یکی از ادعاهای پرتکرار طی روزهای گذشته توسط آقایان عراقچی و ظریف دفاع از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و مقایسه محدودیت های موشکی آن با قطعنامه ۱۹۲۹ بوده است، بگونه ای که در پس این قیاس یک پیروزی بزرگ برای ایران نتیجه گیری شده است.
 
در این باره آقای عراقچی تا کنون در سه نوبت به ترتیب در گفتگو با خبر ساعت ۱۴ شبکه اول سیما، گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما و نشست خبری در وزارت خارجه و آقای ظریف هم در گزارش به نمایندگان در صحن علنی مجلس ضمن تشریح محدودیت های تسلیحاتی و موشکی ایران بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، اعلام کرده اند این محدودیت ها در مقایسه با قطعنامه ۱۹۲۹ که سال ۱۳۸۹ علیه ایران صادر شد بسیار کمتر است و یک دستاورد برای کشور محسوب می شود زیرا بر اساس بند نهم قطعنامه ۱۹۲۹، شورای امنیت از همه کشورها خواسته بوده که تدابیر لازم برای محدودیت موشک های بالستیکی ایران را  اتخاذ کنند، به گونه ای که این روند حتی می توانسته تا «اقدام نظامی» علیه ایران نیز منجر شود.
 
 
به عنوان نمونه آقای عراقچی در برنامه گفتگوی ویژه خبری روز دو شنبه در این باره اعلام کرد:
 
«در قطعنامه های گذشته شورای امنیت به خصوص قطعنامه ۱۹۲۹  که من از همه محققین و کارشناسانی که این روزها درباره قطعنامه جدید کار می کنند، بررسی می کنند و اعلام نظر می کنند می خواهم به آن رجوع کنند و خیلی دقیق بخوانند چه قطعنامه ای علیه ما در آن سال  صادر شده و چه ابعاد خطرناکی داشته و بعد ببینند که این الان به چی تبدیل شده، در بند ۹ آن قطعنامه می گوید که تمام فعالیت های موشک های بالستیکی که قابلیت حمل سلاح کلاهک هسته ای داشته باشند برای ایران ممنوع است و این کار را تحت ماده ۴۱ انجام داده. یعنی Decides that Iran shall not  وقتی شورای امنیت می گوید Decide  shall  «تصمیم می گیرم که باید»، یا «تصمیم می گیرم که نباید»، این یک تصمیم الزام آور برای همه کشورهاست. در قطعنامه ۱۹۲۹ می گوید تصمیم میگیرم که ایران نباید کار روی موشک های بالستیکی با قابلیات حمل کلاهک هسته ای داشته باشد که البته ما هیچ وقت وقعی نگذاشتیم. قبلی ها را قبول نداشتیم و این را هم نپذیرفتیم ولی قطعنامه به ما هو قطعنامه یک بند بسیار خطرناکی بوده.
 
در ادامه همان بند می گوید از همه کشورها می خواهد که از هر ابزاری که می توانند استفاده بکنند یعنی موظفند از هر ابزاری که می توانند استفاده کنند که جلوگیری کنند از فعالیت های موشکی ایران. و این یک مجوز بسیار خطرناکی بود که شورای امنیت داده بود که می توانست حتی مجوز "اقدام به کار نظامی" علیه ایران باشد.»
 
 
جالب آنکه این ادعا را وزیر امور خارجه نیز در صحن علنی مجلس در گزارش به نمایندگان تکرار کرد و گفت بر اساس بند ۹ قطعنامه ۱۹۲۹ کشورهای دیگر می توانستند به خاطر موشک های بالستیک ایران «اقدامات قهرآمیز» انجام دهند.
 
این در حالی است که رجوع به بند ۹ قطعنامه ۱۹۲۹نشان می دهد واقعیت چیز دیگری است و از اساس ادعای آقایان ظریف و عراقچی صحت ندارد چرا که در هیچ قسمت از این قطعنامه حرفی از «اقدام نظامی» یا «اقدامات قهرآمیز» به میان نیامده و این قطعنامه از کشورها نخواسته تا به خاطر موشک های بالستیک ایران دست به چنین اقداماتی بزنند یا مجوز برای این کار نیز صادر نکرده است، بلکه نهایت مطالبه این بند از قطعنامه ۱۹۲۹ از کشورهای جهان برای ایجاد محدودیت موشک های بالستیک ایران، به کار گیری« تدابیر لازم برای ممانعت از انتقال فناوری یا کمک‌های فنی به ایران» است:
 
 
Decides that Iran shall not undertake any activity related to ballistic missiles capable of delivering nuclear weapons, including launches using ballistic missile technology, and that States shall take all necessary measures to prevent the transfer of technology or technical assistance to Iran related to such activities
 
 شورای امنیت تصمیم می‌گیرد که ایران نباید هیچ یک از فعالیت‌های مربوط به موشک‌های بالستیکی را انجام دهد. موشک‌هایی که قادر به حمل و پرتاب سلاح های هسته‌ای باشند و از جمله پرتاب‌هایی که با استفاده از فناوری موشک بالستیک انجام می‌گیرد و این که کشورهای جهان می‌باید همه تدابیر لازم برای ممانعت از انتقال فناوری یا کمک‌های فنی به ایران در رابطه با این فعالیت‌ها را اتخاذ کنند.
 
 
لذا از آنجایی که در تدین و امانتداری تیم مذاکره کننده فعلی کشورمان بنا بر تصریح رهبر معظم انقلاب تردیدی نیست،  مشخص است که ارائه این اطلاعات نادرست به مخاطبان نه از روی عمد بلکه از روی عدم اطلاعات یا دقت کافی بوده است لذا همین بررسی ساده مشخص می شود که آگاهی آقایان ظریف و عراقچی پیرامون قطعنامه گذشته تا چه اندازه نادرست بوده و بر همین اساس، امروز تصور می کنند که با قبول محدودیت ۸ ساله برای موشک های بالستیک جمهوری اسلامی ایران طبق قطعنامه ۲۲۳۱، کشور به به یک دستاورد بزرگ رسیده است! این در حالی است که از اساس پیش فرض ها و اطلاعات هر دو بزرگوار در این باره نادرست بوده و متاسفانه این اطلاعات غلط تاکنون ۴ بار توسط آنها در بخش های مختلف خبری و به صورت زنده و حتی در صحن علنی مجلس نیز بیان شده است.
 
نکته جالب توجه دیگر همانطور که آقای عراقچی نیز تاکید کرده، این است که در گذشته جمهوری اسلامی ایران به هیچ یک از مفاد قطعنامه های ظالمانه و غیر حقوقی شورای امنیت توجهی نکرده و ضمن نپذیرفتن آنها هیچ گاه خود را ملزم به رعایت مفاد آنها نیز ندانست لذا حق دور زدن تحریم ها و نقض آنها را برای خود و بسیاری از هم پیمانانش در منطقه و جهان محفوظ می دانست اما با پذیرش قطعنامه ۲۲۳۱ که مفاد آن توسط تیم مذاکره کننده هسته ای جمهوری اسلامی ایران طی سلسله مذاکرات نزدیک به دو سال با ۵+۱ پذیرفته شده و امروز به یک سند رسمی بین المللی تبدیل گشته است، دیگر ایران نمی تواند ادعا کند بخشی از مفاد آن را قبول  داشته و بخشی را قبول ندارد چرا که برای تک تک جملات آن مذاکره رسمی میان طرفین صورت گرفته است و این بار برخلاف قطعنامه های گذشته، رضایت ایران نیز برای تهیه متن نهایی لحاظ گشته است.
 
در هر صورت، آنچه که نگرانی های منتقدان توافق وین را بیشتر می سازد تنها منحصر به همین یک مورد و قبول محدودیت های ۸ ساله برای توان موشکی کشور نیست، بلکه موارد متعدد دیگری نیز وجود دارد که به خاطر ضعف عملکرد تیم مذاکره کننده کشورمان هزینه آن را باید برای سالهای طولانی نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران متقبل شوند. ان شاالله در آینده نکات بیشتری از این دست بیان خواهد شد.
  • سرباز گمنام
۰۲
مرداد
۹۴

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از خبرگزاری فرانسه، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا -- برای دفاع از توافق هسته ای ایران که آن را توافقی خوب برای همه دنیا نامید، ساعاتی پیش در کمیته روابط خارجه سنا حاضر شد.


وی گفت: واقعیت این است که توافق وین، برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران، از همه روش هایی که از آن سخن می گویند قوی تر، جامع تر و پایدارتر است. کری افزود این توافقنامه، در صورت اجرا، ایران را تا ابد تحت موشکافی دقیق قرار خواهد داد و جهان را در اطمینان یافتن از اینکه فعالیت های هسته ای این کشور به طور کامل صلح آمیز باقی می ماند، یکپارچه می کند؛‌ ما بر این باوریم که این توافق، توافقی خوب برای جهان است، توافقی خوب برای آمریکا و همه متحدان و دوستان ما در منطقه است و فکر می کنیم این توافق، سزاوار حمایت شماست.


اما کری با سیل انتقاد های جمهوری خواهان در کمیته روابط خارجی روبه رو شد؛ کمیته ای که زمانی ریاست آن را به عهده داشت.


باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی سنا که معتقد است توافق وین، راه ایران را برای رسیدن به قدرت هسته ای هموار می کند گفت: من بر این باورم که شما فریب خورده اید؛ با همه احترامی که برای شما قائلم، می گویم که گول خورده اید و مردم آمریکا، بهای آن را خواهند پرداخت.


جیمز ریش، سناتور جمهوری خواه نیز هم صدا با کورکر گفت: هر کسی که اعتقاد دارد این توافق نامه، توافقی خوب است، در واقع به خیل ساده لوح ترین مردمانی که روی زمین زندگی می کنند، ملحق شده است.


کری در نخستین حضورش در سنا، پس از تصویب قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره توافق هسته ای ایران، با استقبال گروهی از فعالان ضد هسته ای روبه رو شد که تی شرت هایی به تن داشتند که روی آنها نوشته شده بود:‌ صلح با ایران.


ولی در کمیته روابط خارجی، با انبوهی از پرسش های جمهوری خواهان روبه رو شد. همه اعضای کمیته، از جمله رند پل و مارکو روبیو که قرار است در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نامزد شوند نیز در نشست روز پنجشنبه این کمیته حضور داشتند.


روبیو گفت: این قرارداد، توافق شما با ایران است. وی گفت در این توافق، هیچ اشاره ای به نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران نشده است. وی افزود: رئیس جمهور بعدی هیچ الزام اخلاقی یا قانونی ندارد که با این توافق، همسو باشد. زمانی که مدت ریاست جمهوری اوباما به پایان برسد، توافق نیز از بین خواهد رفت.


انتهای پیام /

  • سرباز گمنام
۰۲
مرداد
۹۴


غلط‌های ترجمه‌ای توافق وین

دو خطای فاحش تنظیم متن توافق هسته ای چیست؟

 آیا متن منتشر شده‌ی غیر رسمی وزارت خارجه عمداً «نادرست»

 ترجمه شده است؟

متاسفانه توافق نهایی نیز همانند توافقنامه ژنو و بیانیه لوزان دارای غلط¬های فاحش و بی دقتی‌های ترجمه‌ای است. برخی از آنها در این نوشته بیان خواهد شد./. قابل قبول نیست توافقی به این مهمی که از آن به عنوان رخداد قرن یاد شده است آن هم زمانی که همه توجه ها به نتیجه این توافق معطوف است از سر بی دقتی و بی مبالاتی ترجمه شود. از آنجایی که نویسنده تمایلی به بیان نظر نهایی خود ندارد قضاوت را به خواننده واگذار می کند و وارد بررسی ترجمه متن می شود.

گروه سیاسی- رجانیوز: در قراردادهای بین المللی­ای که کشورهای طرف مذاکره، زبان متفاوتی دارند، لازم است متن قرارداد به زبان اصلی هر کشور نوشته شود و قید گردد که تمامی این نسخه‌ها اعتباری یکسان دارند. زیرا  همواره کشورها در مذاکرات تلاش می‌کنند متن قرارداد را به نفع خودشان تنظیم کنند، بنابراین از عبارات و واژه‌ها به بهترین شکل برای تحقق منافعشان استفاده می‌کنند و چون هر کشوری به زبان بومی خود بیشتر از سایر زبان‌ها مسلط است، هرگز زبان بومی خود را رها نمی کند و اجازه نمی‌دهد متن صرفا به زبان طرف مقابل نوشته شود تا طرف مقابل از این فرصت برای تحقق منافعش حداکثر استفاده را به عمل بیاورد.

به گزارش رجانیوز، البته این پیشنهادی نیست که از جانب نویسنده ارائه شده باشد بلکه امری است که در قراردادها و توافقنامه های بین المللی رخ داده است.  به عنوان مثال در معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای ـ­ان پی تی ـ که ایران نیز عضو آن است ـ این قاعده لحاظ شده است. ماده یازدهم ان پی تی تصریح می کند:

«این پیمان، متن انگلیسی، روسی، فرانسه، اسپانیولی و چینی آن که همگی از اعتبار یکسانی برخوردارند، در آرشیو دولت‌های امانت‌دار محفوظ خواهند بود. نسخه‌های تایید شده این پیمان، باید توسط دولت‌های امانت‌دار به دولت‌های امضاکننده و ملحق شده به آن ارسال شود.»

 

در هیچیک از سه توافق هسته‌ای صورت گرفته در دولت یازدهم این قاعده رعایت نشده است و این فرصت مناسب به طرف مقابل واگذار شده است. بنابراین تنها متن انگلیسی توافقنامه‌ی ژنو، بیاینه‌ی لوزان و توافق نهایی معتبر است و متن فارسی آنها هیچ ارزش و اعتبار حقوقی ندارد.

 

اگرچه متن فارسی این توافقات به لحاظ حقوقی بی ارزش است اما به لحاظ سیاسی و اجتماعی بسیار مهم است. زیرا بخشی از برداشت و ارزیابی مردم ایران ـ‌اعم از نخبگان و عموم مردم‌ـ از این توافقها بر اساس متن فارسی آنها می باشد. از این رو فارغ از بی اعتباری حقوقی آن، از جهت تاثیری که در قضاوت و برداشت ملت ایران از نتایج توافق دارد بسیار حائز اهمیت است.

 

متاسفانه ترجمه توافق ژنو، بیانیه لوزان و توافق نهایی دارای غلطهای فاحشی است. نمی توان وقوع چنین خطاهای فاحشی را به پایین بودن سطح سواد تیم مذاکره کننده نسبت داد و این فرض، فرضی نامعقول و دور از ذهن است. زیرا نه کلمه هایی که غلط ترجمه شده اند کلمات دشواری هستند و نه سطح دانش انگلیسی تیم پایین است. متهم کردن مترجمین به بی دقتی و سمبل کاری آن هم در ترجمه سندی با این درجه از اهمیت نیز بسیار دور از ذهن است. قابل قبول نیست توافقی به این مهمی که از آن به عنوان رخداد قرن یاد شده است آن هم زمانی که همه توجه ها به نتیجه این توافق معطوف است از سر بی دقتی و بی مبالاتی ترجمه شود. از آنجایی که نویسنده تمایلی به بیان نظر نهایی خود ندارد قضاوت را به خواننده واگذار می کند و وارد بررسی ترجمه متن می شود.

 

اشکالات ترجمه ای

به نظر می‌رسد وزارت خارجه برای شانه خالی کردن از ایراداتی که بر متن ترجمه وارد است، آن را با عنوان «ترجمه غیر رسمی توافق» منتشر کرده است. ولی باید گفت از تیمی که دو سال درگیر گفتگو بر سر این توافق بوده و قاعدتا بر سر تک تک موارد، ساعت ها گفتگو کرده قابل قبول نیست که نداند دقیقا بر سر چه مسئله ای مذاکره کرده و معنای دقیق کلمات مورد قبول در توافق چه بوده است. به هر صورت به هیچ وجه انتشار ترجمه ای با این اشتباهات از سوی وزارت امور خارجه پذیرفته نیست.

از آنجایی که متن توافق نهایی مفصل و طولانی است استخراج تمام غلطها و بی دقتی های ترجمه ای امری زمان بر و نیازمند اظهار نظر متخصصین مختلف فنی، اقتصادی و ... می باشد. در این مقاله فقط ترجمه دو کلمه «lifting» و «E۳/EU+۳» بررسی و غلط بودن ترجمه آنها اثبات می شود. اتفاقا هر دو کلمه به بحث تحریمها ‌ـ‌که امروزه بسیار مورد توجه است‌ـ مربوط می شود. در متنی که توسط وزارت خارجه منتشر شده کلمه «lifting» به «لغو» و عبارت «E۳/EU+۳» به «۱+۵» ترجمه شده است.

ممکن است این اشکال مطرح شود که وجود دو غلط ترجمه ای، در یک متن ۱۶۰ صفحه ای قابل اغماض است و این گونه دقت نظرها از سر خرده گیری و نادیده گرفتن نکات مثبت می باشد. در پاسخ باید گفت اگرچه موضوع این مقاله صرفا دو کلمه می باشد اما باید توجه داشت که کلمه «lifting» ۲۳ بار و عبارت «E۳/EU+۳» ۸۳ بار در کل توافق تکرار شده است. از این مهمتر این که به خاطر کلیدی بودن دو کلمه فوق، ترجمه غلط آنها بخش زیادی از توافق را دچار مشکل خواهد کرد و نتایج کاملا متفاوتی را در بر خواهد داشت که در ادامه این امر روشن خواهد شد.

 

۱.      بررسی ترجمه «lifting»

 

کلمه «lifting» ۲۳ بار در متن اصلی توافق و ضمیمه های آن تکرار شده است. در ترجمه وزارت خارجه این کلمه به معنای «لغو» ترجمه شده است. برای مثال در اوایل متن انگلیسی در بخش «PREAMBLE AND GENERAL PROVISIONS» چنین آمده است:

 

This JCPOA will produce the comprehensive lifting of all UN Security Council sanctions as well as multilateral and national sanctions related to Iran’s nuclear programme, including steps on access in areas of trade, technology, finance and energy.

 

ترجمه وزارت خارجه از این جمله چنین است:

«این برجام موجب لغو جامع کلیه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین تحریم‌های چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران و نیز شامل گام‌هایی برای ایجاد دسترسی در حوزه‌های تجارت، فناوری، مالی و انرژی خواهد شد.»

مطابق ترجمه وزارت خارجه، توافق نهایی موجب لغو همه تحریمهای شورای امنیت، همه تحریمهای چند جانبه که در این جا منظور اتحادیه اروپاست و تحریمهای ملی که اصلی ترین آن امریکاست می شود. اما زمانی که در متن توافق به تعهدات اروپا مراجعه می کنیم ملاحظه می کنیم تنها بخشی از تحریمها لغو و بخشی دیگری از تحریمها صرفا تعلیق می شود. همچنین در بخش تعهدات امریکا صحبت از توقف اجرای بخشی از تحریمهای مرتبط با هسته ای و لغو تعدادی از فرمانهای اجرایی رئیس جمهور است. متن تعهدات اروپا و امریکا دلالتی بر لغو همه تحریمهای مرتبط با هسته ای ندارد.

در خصوص تحریمهای اتحادیه اروپا در ضمیمه پنجم بند ۱۶.۱ توافق چنین آمده است: «اتحادیه اروپا مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ را لغو و مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ را تعلیق خواهد نمود.» همچنین در بند ۲۰ همین ضمیمه آمده است هشت سال پس از روز توافق «اتحادیه اروپا اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد نمود.»

 

در خصوص تحریمهای امریکا در بند ۱۷.۱ ضمیمه پنجم تصریح می شود «امریکا در روز اجرای توافق اقدام به متوقف نمودن اعمال تحریمهای اشاره شده در بخش های ۴.۱ تا ۴.۵ و ... خواهد کرد.»

 

همان گونه که ملاحظه می شود مطابق توافق، اتحادیه اروپا صرفا بخشی از تحریمهای مرتبط با هسته ای را لغو و بخش دیگری از آنها را تعلیق خواهد کرد. همچنین امریکا اجرای بسیاری از تحریمهای مرتبط با هسته ای صرفا متوقف خواهد نمود و هیچ سخنی از لغو آنها نشده است.

اگر ترجمه وزارت خارجه از کلمه «lifting» را درست فرض کنیم این سوال مطرح می شود که چرا در ابتدای توافق گفته شده همه تحریمهای مرتبط با هسته­ای شورای امنیت، اتحادیه اروپا و امریکا لغو خواهد شد اما در جاهای دیگر متن این حرف نقض شده و گفته شده بخشی از تحریمهای مرتبط با هسته ای اتحادیه اروپا صرفا تعلیق و بخشی از تحریمهای مرتبط با هسته­ای امریکا صرفا متوقف می شود؟ آیا صدر و ذیل توافق با یکدیگر تناقض چنین واضحی دارند؟ آیا ممکن است در یک سندی با این اندازه از اهمیت، ۱+۵ دو تعهد کاملا متناقض به ایران داده باشند؟ اگر این کلمه صرفا یک بار در متن ذکر شده بود احتمال بسیار بسیار اندکی می رفت که ۱+۵ چنین شیطنتی را مرتکب شده و تیم مذاکره کننده کشورمان هم متوجه این شیطنت نشده باشند. اما مسئله این است که کلمه «lifting» ۲۳ در این متن تکرار شده است. وزارت خارجه نیز هر ۲۳ بار به لغو ترجمه کرده است. روشن است که چنین فرضی به هیچ عنوان قابل قبول نیست. در زمینه لغو تحریمها ۱+۵ دو تعهد متفاوت و متناقض نداده است و ریشه این مشکل نه در متن اصلی که در ترجمه غلط کلمه «lifting»  به «لغو» می باشد.

 کلمه «lifting» معنایی اعم از لغو و تعلیق دارد یعنی هم شامل لغو و هم شامل تعلیق می شود. به عبارت دیگر  «lifting» هم در مورد لغو به کار می رود و هم در مورد تعلیق. نزدیکترین معادلی که می توان در فارسی برای آن پیدا کرد کلمه «برداشتن» است. یعنی وقتی گفته می شود همه تحریمهای مرتبط با هسته ای «lift» می­شود یعنی همه تحریمهای مرتبط با هسته­ای برداشته می شود. حال این برداشتن می تواند به صورت لغو باشد یا به صورت تعلیق. از این رو زمانی که در متن به نحو کلی صحبت از تعهدات امریکا و اروپا و شورای امنیت راجع به تحریمها می باشد از کلمه «lifting» استفاده می شود که هر سه تعهد لغو، تعلیق و توقف اجرا را شامل می شود. بنابراین ترجمه «lifting» به لغو نتیجه جز نسبت دادن یک تعهد ناروا به ۱+۵ و ایجاد تصور و امید کاذب در مخاطب فارسی زبان نخواهد داشت و چنین خطاهایی به هیچ عنوان از سوی وزارت خارجه قابل قبول نیست.

 

 

۲.      بررسی ترجمه «E۳/EU+۳»

عبارت «E۳/EU+۳» در تمامی موارد به «۱+۵» ترجمه شده است. پیش از بررسی ترجمه «E۳/EU+۳» ذکر چند نکته لازم است:

طرف گفتگوی ایران در مذاکرات هسته ای شش کشور امریکا، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان می باشند. از یک جهت این شش کشور به سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان و سه کشور غیر اروپایی امریکا، چین و روسیه تقسیم می شوند. همچنین از جهت دیگر این شش کشور، به ۵ کشور عضو دائم شورای امنیت و یک کشور آلمان تقسیم می شوند. در خصوص نامگذاری گروه متشکل از این شش کشور بین اروپا و امریکا اختلاف نظر دارند؛ اروپایی ها برای این که یک هویت مستقل و اعتباری برای خود قائل شوند این گروه را E۳+۳  می نامند یعنی سه کشور اروپایی به اضافه سه کشور دیگر. ولی امریکائیها از این گروه با عنوان ۱+۵ یاد می کنند؛ یعنی پنج کشور عضو دائم شورای امنیت و آلمان. در کشور ما نیز از این شش کشور با نام ۱+۵ یاد می شود. بنابراین «E۳+۳» و «۱+۵» دو نام و عنوان متفاوت برای شش کشور طرف مذاکره ایران هستند. در هر سه توافق ژنو، لوزان و توافق نهایی از این شش کشور با نام «E۳+۳» یاده شده و در هیچ جای این سه توافق عبارت ۱+۵ استفاده نشده است.

کلمه EU نیز که به فروانی در هر سه توافق وجود دارد و در توافق نهایی ۴۴ بار به صورت تنها به کار رفته مخفف اتحادیه اروپا می باشد. ترجمه «E۳+۳»  به ۱+۵ هیچ اشکالی ندارد زیرا صرفا دو نام متفاوت برای شش کشور مقابل ایران  هستند و هیچ اشکال حقوقی ایجاد نمی کند و بنابراین موضوع بحث این مقاله نمی باشد. بحث بر سر «E۳/EU+۳» می باشد. وزارت خارجه این عبارت را نیز به ۱+۵ ترجمه کرده است. اما همان طور که ملاحظه می شود در این عبارت پس از E۳ کلمه EU آمده است. در این عبارت هم صحبت از E۳ یعنی سه کشور اروپایی است و هم EU یعنی اتحادیه اروپا. بنابراین روشن است نمی توان با نادیده گرفتن EU یا اتحادیه اروپا، عبارت «E۳/EU+۳» را معادل«E۳+۳» دانست و آمدن EU در کنار E۳ را از سر تفنن یا ناشی از اشتباه تایپی ـ آن گونه که یکی از اعضای تیم مذاکره کننده در پاسخ به این سوال در کمیسیون امنیت ملی مجلس پس از توافق ژنو بیان کرده بود‌ـ دانست و با چشم پوشی از آن عبارت «E۳/EU+۳» را به ۱+۵ ترجمه کرد. در متن توافق نهایی و ضمیمه­های آن ۸۳ بار از عبارت «E۳/EU+۳» استفاده شده است. همچنین از عبارت «E۳+۳» ۳ بار و از عبارت «EU and E۳+۳» نیز فقط ۲ بار استفاده شده است.

دلیل این تفاوت چیست؟ آیا می توان گفت اینها همگی مترادف هستند و نویسنده توافق برای خسته نشدن مخاطب یک معنا را با عبارتهای متفاوت بیان شده است؟ آیا می توان همانند یکی از اعضای تیم مذاکره کننده این تفاوت را به غلط تایپی نسبت داد؟ به نظر نویسنده طرح چنین فرضیه هایی درباره یک سند بین المللی به سخره گرفتن شعور مخاطب می باشد.

این تفاوت ها همگی از سر دقت و به خاطر بار حقوقی متفاوت آنهاست. در این توافق زمانی که صحبت از تنظیم یک قطعنامه برای تصویب در شورای امنیت بوده است فقط از عبارت «E۳+۳» استفاده شده است و به هیچ وج از دو عبارت «E۳/EU+۳» یا عبارت « EU and E۳+۳» استفاده نشده است. زیرا طرح و تصویب قطعنامه در شورای امنیت ارتباطی با اتحادیه اروپا ندارد و همان پنج عضو دائم این کار را خواهند کرد.

اما مواردی که از لغو تحریم‌ها صحبت می شود از عبارت «E۳/EU+۳» استفاده می شود. زیرا بخشی قابل توجهی از تحریمها مربوط به اتحادیه اروپاست و این عبارت می خواهد بگوید سه کشور اروپایی در مذاکرات به نمایندگی از اتحادیه اروپا شرکت دارند و بنابراین آنها به نمایندگی از اتحادیه اروپا راجع به تحریمهای وضع شده از سوی اتحادیه اروپا تصمیم خواهند گرفت. اگر سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان از جانب اتحادیه اروپا نمایندگی نداشتند نمی توانستند راجع به اتحادیه اروپا تصمیم بگیرند و حداکثر می توانستند راجع به تحریمهایی که توسط کشور خودشان وضع شده است اظهار نظر کنند. بنابراین اگر در این موارد به جای «E۳/EU+۳» از عبارت «E۳+۳» استفاده می شد این توافق الزامی برای اتحادیه اروپا در مورد لغو یا تعلیق تحریمهای مرتبط با هسته ای که آن اتحادیه وضع کرده است ایجاد نمی کرد.

اما در مواردی که صحبت از مشارکت در پروژه های همکاری در زمینه صلح آمیز هسته ای است نه از عبارت «E۳/EU+۳» و نه از عبارت «E۳+۳» استفاده می شود بلکه به جای آن از عبارت  «EU and E۳+۳» استفاده می شود. برای مثال در نمونه زیر که راجع به همکاریهای مشترک است این عبارت استفاده شده و ترجمه وزارت خارجه نیز صحیح است.

The EU and E۳+۳ countries and Iran, in the framework of the JCPOA, will cooperate, as appropriate, in the field of peaceful uses of nuclear energy and engage in mutually determined civil nuclear cooperation projects as detailed in Annex III, including through IAEA involvement.

«اتحادیه اروپایی، کشورهای گروه ۱+۵ و ایران در چارچوب این برجام، به نحو مقتضی در زمینه مصارف صلح آمیز انرژی هسته‏‌ای همکاری کرده و در طرح‌های مربوط به همکاری‌های هسته‌ای صلح آمیز که مشترکاً توسط طرفین تعیین می‌شوند، از جمله از طریق مشارکت آژانس، تعامل خواهند کرد»

یعنی هم سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان و هم سه کشور امریکا، روسیه و چین و هم اتحادیه اروپا در طرح های هسته ای ایران مشارکت می کنند. زیرا در این مسئله سایر کشورهای اروپایی نیز تمایل دارند از مشارکت با ایران درآمد کسب کنند و معنایی ندارد که سه کشور اروپایی بخواهند به نمایندگی از اتحادیه اروپا از این مشارکت سود کنند.

 

نتیجه گیری

متاسفانه در تنظیم توافق هسته ای دو خطای فاحش صورت گرفته است. اول این که متن توافق صرفا به زبان انگلیسی نوشته شده است و از تنظیم همزمان این توافق به زبان فارسی که همانند متن انگلیسی آن ارزش حقوقی داشته و قابل استناد و ارجاع باشد خودداری شده است و این خطا قابل گذشت نیست. از این خطا مهمتر و قابل سرزنش­تر ترجمه عمدا نادرست این متن به فارسی خصوصا در یک سری از کلمات کلیدی و حساس است. اگر بتوان از خطای اول چشم پوشی کرد از خطای دوم به هیچ عنوان نمی توان صرفنظر کرد و چنین رفتاری شایسته ملامت و سرزنش و مستوجب سرافکندگی عاملان آن می باشد.

  • سرباز گمنام
۰۲
مرداد
۹۴

یعنی اگر همان روند ادامه پیدا می کرد می شد تا سال 94 کار تست و تایید صنعتی IR8 را به پایان برسانیم و در یک بازه 3 ساله تعداد 3 هزار سانتریفیوژ نسل هشتم را تولید کنیم. این کار شدنی بود چرا که ما تجربه ساخت IR2M را داشتیم و با استفاده از آن تجربه این کار امکان پذی بوده است.

یعنی اگر همان روند ادامه پیدا می کرد می شد تا سال ۹۴ کار تست و تایید صنعتی IR۸ را به پایان برسانیم و در یک بازه ۳ ساله تعداد ۳ هزار سانتریفیوژ نسل هشتم را تولید کنیم. این کار شدنی بود چرا که ما تجربه ساخت IR۲M را داشتیم و با استفاده از آن تجربه این کار امکان پذی بوده است.

مصطفی ظاهری - رجانیوز: روز گذشته پس از صحبت های دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در مجلس شورای اسلامی به سراغ دکتر فریدون عباسی از دانشمندان هسته ای که سابقه ریاست این سازمان را نیز عهده دار هستند رفتیم و مصاحبه تفصیلی در خصوص اظهارات فنی ای که آقای صالحی داشتند برای شفاف سازی بیشتر کردیم که در ادامه شرحی از این مصاحبه خواهد آمد و متن کامل مصاحبه نیز را در اینجا می توانید مطالعه کنید.

دکتر فریدون عباسی در پاسخ به اظهارات آقای صالحی در خصوص هزینه فایده بودن در خصوص سانتریفیوژها گفت: «بحث اول، بحث اثبات فناوری بوده است. یعنی ما یک انتقال تکنولوژی از خارج به داخل کشور داشتیم. ما یک سری مدارک فنی را گرفتیم که این ها ناقص بود و متخصصین و مهندسین ما، این مدارک را کامل کردند و در نهایت توانستند یک دستگاه سانتریفیوژ با کمک آن مدارک بسازند و بعبارتی به کپی برداری یک دستگاه خارجی بپردازند که خود این کپی سازی نیازمند به این بود که سطح تکنولوژی در فنی مهندسی و ساخت و تولید در کشور پیشرفت کند که اگر این پیشرفت حاصل نمی گشت ما قادر به مهندسی معکوس این دستگاه سانتریفیوژ نبودیم بطوریکه قطعات آن کپی، مونتاژ و در نهایت پایدار و تکرار پذیر نماییم. »

وی در ادامه در خصوص برنامه نسل های مختلف سانتریفیوژ کشور اظهار داشت: «همچنین برنامه ریزی که در طراحی و ساخت نطنز انجام شد برای تعداد ۴۸ هزار دستگاه P۱ بود. در مدارک و مستندات فنی که در فرآیند انتقال تکنولوژی به ایران وارد شد، که در نهایت در تولید به متوسط سو ۱.۵ این دستگاه های نسل اول رسیده اند. پس سو درست این دستگاه ها ۱.۵ هست نه ۱. حالا ما اگر فرض را بر این بزاریم که اگر این دستگاه ها سو ۲ داشتند، این ۵۰ هزار ماشین تقریبا سالی ۱۰۰ هزار سو را به ما می داد که ما برای یک راکتور ۱۰۰ مگاوات نوع بوشهر بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار سو در سال نیاز داریم. تفکری که در ابتدا نطنز را طراحی کرده و سراغ ماشین های P۱ رفته، نگاهی به این مقدار سو داشته که با این تعداد ماشین و این مدل بتواند با یک سایت مانند نطنز بتواند یک راکتور هزار مگاواتی را تغذیه کند

وی در ادامه در خصوص برنامه غنی سازی در فردو افزود: «حال ما فردو را با ماشین نسل یک پر کردیم هر چند توانمندی اینکه فردو با نسل ۲ پر شود وجود داشت ولی ما چون نمی خواستیم در فردو حساسیتی برای آژانس ایجاد کنیم و خواهان تعامل سازنده با آژانس بودیم صرفا یک تعداد از ماشین های نسل اول خودمان را برای افزایش ظرفیت تولید اورانیوم غنای ۲۰ درصد اختصاص دادیم. یعنی تولید ۲۰ درصد را از نظر جرمی ۳ برابر کردیم. بعبارتی دیگر حدود ۱۰ تا ۱۱ هزار ماشین نسل اول در حال فعالیت بودند و تعداد حدود ۶ هزار سانتریفیوژ نسل اول هم در حالت خاموش بودند تا اینها مستهلک نشوند و اکر آسیبی در جایی وارد شد اینها برای جایگزینی آماده باشند. البته ۱۰۰۰ ماشین نسل دوم هم نصب شد.»

دکتر عباسی در ادامه در خصوص برنامه نسل های جدید سازمان انرژی اتمی گفت: « میزان سو سانتریفیوژ IR۲M بین ۵ تا ۶ هست که ما در زنجیره اول ۱۶۴ تایی سو ۵.۳ بصورت پایدار گرفته بودیم. برنامه ما ۱۰۰۰ ماشین بود که اجرا کردیم. ما این ها را به نظارت آژانس نصب کردیم ولی چون دنبال تقابل نبودیم آنها را موقتا راه اندازی نکردیم. ما بدنبال تعامل با آژانس بودیم. همه اینها در حالیست که IR۴ هم جواب داده بود بطوریکه بالای ۱۰۰ ماشین از آن نصب شده بود و به مدت حدود ۲ سال برای تست کار می کرد و جواب مثبت گرفته بودیم.

به غیر از اینها نوع دیگری از سانتریفیوژ هم در دست کار بود که به آنها سانتریفیوژ های "زیر بحرانی" (Sub Critical ) می گویند که سو آن ۵ بوده و تولید آن خیلی راحت تر بود که به نتیجه رسیده بود. این ماشین ها ارتفاع کوتاه حدود ۶۰ تا ۷۰ سانتیمتر دارند و در نطنز بصورت سه طبقه روی همدیگر قرار می گرفتند. ما می توانستیم بخشی از فردو را اختصاص بدهیم به ماشین ها. فاز تحقیقاتی این ماشین به پایان رسیده بود و ما می خواستیم یک زنجیره پایلوت ۱۶۴ تایی از این سانتریفیوژ را تولید کنیم که جزء برنامه های آتی ما برای سال ۱۳۹۲ به بعد محسوب می گردید.

همچنین ما تا اول مرداد ۱۳۹۲ نمونه اول ماشین سانتریفیوژ سو ۱۶ را هم به پایان رسانده بودیم که البته گازدهی نکرده بودیم و ماشین سو ۲۴ هم مراحل پایانی به دور رسیدن را طی میکرد. یعنی مشکلات مکانیکی آن حل شده بود  برنامه ما برای آینده این بود که سایت فردو با ماشین بالای ۲۰ سو پر شود چرا که سقف فردو خیلی بلند است و هر کسی ادعا کند که فردو برای تحقیقات است که امروز من از سوی آقای صالحی شنیدم؛ این حرف صحت ندارد.»

وی در ادامه در خصوص این صحبت آقای صالحی که « فردو در بهترین شرایط ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ ماشین در خود جای می‌دهد» گفت: « نه. فردو ماشین نسل یک را به تعداد ۲۸۰۰ دستگاه در خود جای می دهد. این یک حرف کارشناسی نشده است. ابعادی که من از ماشین سو بالای ۲۰ سراغ دارم اینگونه نیست که به این تعداد برای نسل هشتم کم شود. الان دقیقا خاطرم نیست. ولی فردو قابلیت بین ۲ هزار تا ۲۵۰۰ دستگاه نسل هشتم را دارد. یعنی ارزش فردو با ماشین نسل هشتم برابری می کند با ۴۸ هزار ماشین نسل اول در نطنز.»

این دانشمند هسته ای در ادامه در پاسخ به اظهارات صالحی در خصوص مبنای تحقیق و توسعه ای بودن فردو اظهار داشت: «این صحبت اصلا صحت ندارد. این تصورات برخی اشخاص هست که فردو را از ماموریت اصلی خارج کرده بودند.

ببینید در مقطع زمانی چند کار بصورت همزمان رخ داد و می بایست بر روی آن تحقیق شود که این توسط دشمن انجام گرفته یا جهالت دوست؟


همزمانی که کاربری فردو را به کار تحقیقاتی عبث در بیابان تغییر دادند.

در آن موقع انحرافی در برنامه غنی سازی ما ایجاد شده بود که از یک طرف دشمن خرابکاری صنعتی کرده بود. مواد منفجره در ماشین کار گذاشته بود و ویروس هم کار کرده بود و خرابکارهای داخلی را هم شناسایی کرده و آموزش داده بودند. از چند جنبه به ماشین های P۱ حمله کردند که این یک نکته است. از طرفی هم مدیریت وقت (مدیریت وقت سازمان انرژی اتمی و آن کارخانه) دستور داده بود و فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ متوقف شده بود. یعنی از یک طرف دشمن می خواهد همان ۶۰۰۰ هزار سانتریفیوژ را به روش های مختلف نابود کند و از طرفی دیگر مدیریت وقت فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ را متوقف کرده است.

یعنی یک جریانی همزمانی که دشمن بنا به نابودی همه سانتریفیوژهای کشور را دارد، فعالیت کارخانه ساخت سانتریفیوژ را متوقف کردند یا میزان تولید را به شدت کاهش دادند. وقتی شما فعالیت خط تولید کارخانه را متوقف کرده و تیراژ را بشدت کاهش می دهید هزینه تمام شده دستگاه ها بسیار گران خواهد شد چرا که شما هزینه پرسنل و تجهیزات و نگهداری کارخانه را خواهی داشت ولی خروجی بسیار ناچیزی دارید و بعد از آن رفتند فغان برآوردند که این ماشین گران است. این مثل خودرو هست. وقتی شما تیراژ تولیدتان را کاهش می دهد قیمت تمام شده شما افزایش پیدا خواهد کرد.

یک برنامه حساب شده می تواند وجود داشته باشد که از یک طرف دشمن به شما حمله می کند و از سویی شما سطح فعالیت کارخانه را کاهش می دهید و یا کاملا متوقف می کنید و وقتی علت را جویا می شوی می گویند نسل جدید در حال تولید است و این در حالیست که هنوز فرآیند تولید نسل جدید طی نشده است؛ اینکه اینها پایدار و تکرار پذیر شده باشند. تست شده باشند و گاز تزریق شود تا بررسی شود ترکیب گاز با روتور ناخالصی ایجاد نکند و این نیازمند زمان و کار کردن بود. متاسفانه این کار صورت گرفت.

حال از سوی دیگر فردو را هم از ماموریت تولید خارج کردند و به ماموریت تحقیقاتی به زعمخودشان مشغول کردند. توجه کنید آنجا محلی برای تحقیق نیست. کسی ۴، ۵ دستگاه سانتریفیوژ را نمی برد ۸۰ متر زیر زمین تا بر روی آنها کار تحقیقاتی کند. تجهیزات خیلی گرانقیمت همراه این نیست که نشود این را در جای دیگر نگهداری کرد. ما الان سالهاست در اصفهان و نطنز روی زمین و چند محل دیگر در کشور مشغول این کار هستیم و مشغول کار تحقیقاتی بر روی دستگاه های سانتریفیوژ هستیم و چون ما این کار را در جاهای مختلف توزیع کردیم دیگر این ها آسیب پذیر نیستند. پس لزومی ندارد جایی را که می توان تولید پایدار با یک هدف راهبردی برای ما داشته باشد را ما تبدیل به یک مرکز تحقیقاتی بکنیم. این یک اشتباه بود.

وی در ادامه در خصوص اظهاراتی که رئیس سازمان انرژی اتمی در مجلس در خصوص بازطراحی راکتور اراک داشتند گفت: « این همان صحبت قبلی است. بگذارید من یک شرح مختصر فنی بدهم.

اصل این راکتور یک گنبدی است که این کف آن عمق حدود ۱۰ متری دارد و در حفره ای که وجود دارد یک استوانه فلزی کار گذاشته می شود که جنس آن فولاد با درجه هسته ای است. فولاد معمولی که در صنایع دیگری چون نفت و نیرو بکار می رود نیست. فولاد خاصی است که گرید هسته ای دارد. حدود ۴، ۵ سال طول کشیده است که این محفظه اصلی راکتور با این فولاد خاص و با دقت های لازم تراشکاری و جوشکاری شده بود ساخته شود و در محل خود نصب شود. حالا قرار است این محفظه که سرمایه ملی ماست از محل خود خارج شود.

بازطراحی به این معناست. محفظه سه تیکه هست که با جرثقیل از محل خارج می شود و با تریلی از نیروگاه خارج می شود. قبلا کفته بودند که این قلب راکتور می بایست منهدم شود و یا به خارج از کشور انتقال یابد که البته در خصوص سرنوشت آینده این قلب نمی دانم چه تصمیمی گرفته اند. به هر حال این محفظه از راکتور خارج می شود و محفظه جدیدی جایگزین می شود که تعداد مجتمع های سوختش از تعداد ۱۵۰ به تعداد ۷۵، ۷۶ عدد کاهش می یابد و نوع سوخت آن نیز تغییر می یابد. سوخت قبلی اورانیوم طبیعی بود و در حالت جدید اورانیوم چند درصد غنی شده است. تنها موردی که ذکر شده این است که این راکتور بصورت آب سنگین حفظ شده است درصورتیکه دیگر لزومی ندارد که آب سنگین در این راکتور استفاده شود. چرا که دیگر سوخت آن غنی شده است و اینکار صرفا برای این انجام شد که اذهان عمومی کمی از این مسئله شاد باشند که مثلا ما راکتور آب سنگینمان حفظ شده درصورتیکه این مشخصات راکتور جدید با آن راکتور قبلی تفاوت اساسی دارد. یعنی راکتوری که ما می توانستیم با سوخت طبیعی راه اندازی کنیم که جدا از برنامه غنی سازی کشور و مستقل باشد و بتونیم در آن شبیه سازی ها و طراحی های خودمان را تست کنیم و توان فنی مهندسی کشور را در آن آزمایش کنیم. بتوانیم آزمایش های قدرتی انجام دهیم بدون اینکه قدرتش بالا باشد و آماده باشیم برای ساخت سوخت راکتورهای ۳۶۰ مگاوات و ۱۰۰۰ مگاوات.

حالا اگر راکتور اراک هم راه اندازی می شد و سوخت ایرانی در داخلش بکار برده می شد با روش های خیلی هوشمندانه که به آن رسیده بودیم، بعد از ۲ سال، ۳ سال از فعالیت این راکتور می توانستیم در دنیا ادعا کنیم که کاملا سوخت را تولید می کنیم، آزمایش هم کردیم و صحت آزمایش ها را هم با عدد و رقم نشان می دادیم. یعنی به یک کشور پیشرفته در آزمایش و تولید سوخت تبدیل می شدیم که متاسفانه این جریان فکری که الان حاکم است این فرصت ها را سوزاند. فرصت هایی که با فعالیت شبانه روزی دانشمندان ما ایجاد شده بود گرفته شد وگرنه ما تا الان راکتور اراک را راه اندازی کرده بودیم و شرایط انجام انواع و اقسام آزمایش ها در آنجا برای دانشمندان ما میسر گشته است.»

دکتر عباسی در پاسخ به ادعای ۵، ۶ ساله صالحی در بازطراحی و برنامه آتی آنان اظهار داشت: « تا آن موقع این افرادی که این حرف ها را می زنند بر مسند مسئولیت و پست مدیریت نیستند و متاسفانه در کشور ما پاسخگویی در مسئولین وجود ندارد. وقتی مسئولی از مسند قدرت خارج شد، پاسخگوی حرف ها و اعمال گذشته خود نیست. این ها همان افرادی هستند که در مسئولیت های قبلی خود چه در دانشگاه و چه آژانس یک کلمه نگفتند که این راکتور اشکال دارد. هیچوقت صحبتی نکردند. همیشه وجیه المله می خواهند باقی بمانند و همیشه بدبنال منفعت طلبی اند. امروز هم بدنبال منفعت طلبی اند. فردا هم اگر نظام اجرایی کشور عوض شود و تصمیم دیگری بگیرند، این افراد برای اینکه در قدرت باقی مانده و در صحنه باشند؛ جهتشان را عوض می کنند. آن روزی که فردو از تحقیقات خارج شد و به تولید که ماموریت اصلیش است بازگشت؛ همین افراد بودند که اعلام کردند که با این تصمیم کاملا موافقیم. این ها در جلسات ثبت شده است. صدا ها ثبت شده است. امروز باد از جهت دیگری می وزد و این حرف ها را می زنند درصورتیکه راکتور اراک اگر می خواست تبدیل به چنین راکتوری بشود، چرا در آن مقطع زمانی نگفتند. چرا آن موقع که مسئول بودند تغییر ندادند. مگر مسئولین کشور حرف منطقی را نمی پذیرفتند؟ چرا آن موقع نگفتند؟ این ها سوال برانگیز است افرادی که ظاهرا می گویند اینها متخصص هستند و خیلی هم بر روی آنها تبلیغ می شود ولی در موقعی که باید حرف بزنند، نمی زنند. حداقل می نوشتند به من می دادند و من اجرا می کردم. من را توجیه می کردند. می گفتند این راکتور بدرد نمی خورد.

من توجه شما را جلب می کنم به یک مقاله ای که امریکایی ها آن را منتشر کردند. یک مقاله ای در سال ۲۰۱۵ توسط آقایان علی احمد و الکساندر گلاسر از دانشگاه پرنستون امریکا منتشر شده که در آن آمده است این پیشنهادیست برای راکتور IR۴۰ ایران تا تبدیل شود به راکتوری که پلوتونیوم کمتری تولید کند. خلاصه این مقاله را که شما مطالعه کنید می بینید همین حرف هایست که در تلویزیون ما زده می شود که آن را امریکایی ها تهیه کرده اند و ۳ سال قبل یعنی در سال ۲۰۱۲ امریکایی ها یک سفارشی را دادند به یک موسسه نوروژی با نام Norwegian Defence Research Establishment تا راکتور Heavy water ایران را به یک راکتور نزدیک به عدم اشاعه تبدیل کنند. ۳ سال بعد یک مقاله ای نیز از دانشگاه پرینستون امریکا منتشر می شود که وقتی خروجی آن ها بررسی می شود متوجه می شویم این همان بازطراحی است که برای راکتور اراک ایران انجام شده است.

من قبلا تذکر دادم که این یک گاف سیاسی است که این راکتور را می خواهیم بازطراحی کنیم و میزان پلوتونیوم خروجی آن را کاهش دهیم.

وی در خصوص اظهارات آقای صالحی در خصوص مسئله پلوتونیوم در اراک گفت: « مگر پلوتونیوم صرفا برای تولید بمب اتمی است؟

اصلا ۱۰ کیلوگرم پلوتونیوم در آن تولید شود. سوخت آن نگهداری می شود. ما سوخت آن را باز نمی کردیم. از سوی تحت نظارت دوربین ها و بازرسان آژانس نیز است. بعد ما اگر تصمیم می گرفتیم که بازیافت اورانیوم انجام بدهیم حتما این را به آژانس اطلاع می دادیم. همچنین گرم پلوتونیوم ما تحت نظارت آژانس بود. شما که نمی توانید پلوتونیوم ببرید پنهان کنید. ما این فرصت را از دانشمندانمان گرفتیم که می توانستند با سوخت پلوتونیوم کار کنند. چون در برنامه های آتی ما این بود که پلوتونیوم را با اورانیوم ترکیب کنیم تا سوخت های آلیاژی تولید کنیم. چرا که انرژی هسته ای آینده از سوخت های پلوتونیومی حاصل می شود و اورانیوم رو به اتمام است. پلوتونیوم به میزان خیلی زیادی در راکتورهای هسته ای دنیا تولید شده و آن را انبار کردند. مگر همه آنها تبدیل به بمب شده است؟ نه اینگونه نیست. همین الان برخی از راکتورهای دنیا از پلوتونیوم بعنوان سوخت استفاده می کند.»

ایشان در خصوص ارسال پلوتونیوم به خارج از کشور نیز افزودند:« ما هیچ چیزی را که برای کشور سرمایه راهبردی محسوب می گردد را نباید از کشور خارج کنیم. چه اورانیوم و چه پلوتونیومی که خروجی فعالیت راکتور خواهد بود. ما می گوییم بنا بر ساخت سلاح نداریم و شما می توانید بر آن نظارت کنید. آژانس می بایست وظیفه نظارتی خود را انجام دهد. از نظارت امتناع نمی کنیم. ما چیزی را فراتر از NPT نباید می پذیرفتیم. متاسفانه این تفکری که در کشور اجرائیات را اداره می کند و به مذاکرات می رود اصلا باور کرده که داشته خلاف می کرده است. وقتی کسی با باور خلاف به مذاکرات برود؛ وقتی طرف مقابل به او بگوید تو خلاف می کنی به طرف مقابل می گوید بله من خلاف می کنم پس بیایید کمک کنید تا من شفاف بشوم. دائم خودش را تعدیل می کند.

این ها با شرطی رفتند که انگار ما داشتیم کار بر روی سلاح انجام می دادیم که مواد را یکجا بازرسی می کردند و بعد بر روی تکنولوژی و سلاح با آژانس مذاکره کنیم. یعنی از موضع ضعف به مذاکرات رفتند و شروع از ژنو به این صورت بوده است. انگار سنگ افتاد در چاه، حالا عقلای ممکلت این سنگی را که عده ای در چاه انداخته اند را باید در بیاوردند.

وی در پاسخ به این اظهار عدم داشتن هزینه فایده در ساخت اراک و هزینه یک میلیارد دلاری آن گفت: «حتما کسانی که در ابتدا تصمیم گرفتند این راکتور را بسازند، چه در بحث انتقال تکنولوژی آن از خارج، چه در بحث تغییر طراحی هایی که انجام شده، محاسباتی که انجام شده و بومی سازی که انجام گرفته؛ همگی هدفدار بوده است. ما در جهتی پیش رفتیم که در آن هم آموزش نیروی انسانی بوده و هم ارتقاء سطح فنی و مهندسی و ساخت تولید کشور بوده است. کشور برای بدست آوردن این ها هزینه می کند.

در جواب ایشان من یک جمله را بصورت کامل می توانم بگویم و آن اینکه راکتور اراک هیچ چیزی برای این مملکت نداشت همینکه بخش خصوصی شجاعت پیدا کرد که بیاید و بگوید ما می توانیم تجهیزات راکتور ۱۰۰۰ مگاواتی را بسازیم. چطور شرکت های فنی مهندسی بخش خصوصی می آیند با یکدیگر پیوند پیدا می کنند و کنسرسیومی را تشکیل می دهند و مدیریت یک کار بزرگ را در کشور عهده دار می شوند و می گویند ما می توانیم تجهیزات راکتور ۱۰۰۰ مگاوات می سازیم. چرا که تجهیزات راکتور ۴۰ مگا وات را ساختند و دیدند دولت هم حمایت می کند. دولت می خواهد، حمایت می کند، نظارت می کند و مشورت هم می دهد. شرکت های داخلی ما با استانداردهای هسته ای آشنا شدند و این ها بزرگترین دستاورد راکتور اراک است. متاسفانه این ها جز توجیه جریان موجود هیچ هنری ندارند و در حال انتحار علمی هستند.»

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه در خصوص بازطراحی اراک تصریح کرد « باید بررسی شود در بازرسی چه جاهایی می خواهد تغییر یابد. بالاخره مخزن که تغییر خواهد یافت. هزینه هایی که شده و بتون هایی که ریخته شده دیگر خاصیت قبلی را ندارند. سیستم قبلی برای ۴۰ مگاوات طراحی شده بود ولی در طراحی فعلی ماکزیمم ۲۰ مگاوات توان از راکتور گرفته خواهد شد.

همه چیز این راکتور over دیده شده، یعنی کارهایی که سیستم تاسیسات، سیستم ایمنی، سیستم های cooling، سیستم های حفاظ سازی و بعبارتی تمام تجهیزات و تاسیسات برای راکتور ۲۰ مگاواتی خیلی زیاد است چرا که برای راکتور ۴۰ مگاواتی پیش بینی شده اند و بعبارتی دیگر این هم یعنی دور ریختن سرمایه کشور. شاید بتوان گفت ۵۰ درصد هزینه ای که شده را ما در آنجا بلا استفاده می گذاریم و چون تجربه اول ما بوده حتی مهندسین ما ضرایب ایمنی را هم بیشتر کرده بودند.»

دکتر فریدون عباسی در انتها در خصوص این صحبت آقای صالحی که در ۱۰ سال آینده ایران به توان ساخت سانتریفیوژ نسل هشتم و ششم میرسد گفت: « این ها به اصلاح قیاس به نفس است. توان خودشان، مدیریت خودشان و مجموعه افرادی که اطرافشان هستند را نگاه می کنند و این زمان ها را می دهند. در صورتی که ما در کمتر از ۱۸ ماه ماشین سو ۱۶ را به نتیجه رساندیم و از تجربه آن در سو ۲۴ استفاده کردیم و اگر همان روند ادامه پیدا می کرد ما در کمتر از یکسال تعدادی از ماشین را ساخته بودیم و مورد آزمایش قرار می دادیم و خط تولید را برای اینها طراحی می کردیم. بستگی دارد چقدر نیروها با انگیزه باشند. وقتی نیروهای با انگیزه را از سازمان انرژی اتمی بیرون می کنند و مدیریت آنجا را دست آدم های غیر متخصص می سپارند و وقتی مدیر ارشد آنجا به جای پرداختن به کارهای تخصصی خود به کارهای دیگری مشغول است خیلی بیشتر از ۸ سال طول می کشد تا اینکه یک ماشین سانتریفیوژ را تولید کنند ولی اگر نه مدیریت را جهادی کنیم و تکنوکرات ها را کنار بگذاریم و افراد دلسوز دوباره به سیستم برگردند و سایر ظرفیت های بکار گرفته نشده را استفاده کنیم مطمئنا در خیلی سال های کمتری می توانیم سانتریفیوژهای سو بالای ۲۰ را طراحی کنیم و در یک بازه ۵ ساله بتوانیم یک کارخانه خوب برای غنی سازی داشته باشیم. یعنی اگر همان روند ادامه پیدا می کرد می شد تا سال ۹۴ کار تست و تایید صنعتی IR۸ را به پایان برسانیم و در یک بازه ۳ ساله تعداد ۳ هزار سانتریفیوژ نسل هشتم را تولید کنیم. این کار شدنی بود چرا که ما تجربه ساخت IR۲M را داشتیم و با استفاده از آن تجربه این کار امکان پذی بوده است. »
  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴

پخش زنده از شبکه خبر هم اکنون ساعت 22:34


شب پنج شنبه - 1394/5/1


جلسه بررسی نتایج مذاکرات هسته ای 5+1 در مجلس سنای آمریکا


جان کری : این بازرسی ها اطلاعات گسترده ای به ما برای (حمله احتمالی)می دهد.


  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴

به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در پیامی شهادت فرمانده عملیات سپاه بدر شهید شجاع و خط‌شکن، سردار ابو منتظر المحمداوی را به فرمانده سپاه بدر و مردم مسلمان عراق تبریک و تسلیت گفت.

 

متن کامل پیام به شرح زیر است: 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

برادر مجاهد سردار هادی العامری فرمانده شجاع سپاه بدر

سلام بر شما و سلام بر تمامی مجاهدان سپاه پرافتخار بدر عراق اسلامی

 

شهادت سردار غیرتمند و خط‌شکن سپاه اسلام، شهید ابومنتظر المحمداوی را به شما و همه رزمندگان بدر و حشد الشعبی و دیگر قوای جبهه مقاومت اسلامی عراق تبریک و تسلیت عرض می‌کنم.

 

این سردار خستگی‌ناپذیر که از 15 سالگی به عشق جهاد علیه کفر و شرک با هجرت از عراق به رزمندگان دفاع مقدس در برابر تجاوز صدام عفلقی پیوست و پس از 8 سال جنگ، این جهاد مقدس را تا نابودی طاغوت بغداد و سپس پاکسازی سرزمین «رافدین» از لوث وجود ارتش آمریکا و استقرار امنیت در عراق عزیز ادامه داد. او که پس از دستیابی به این پیروزی بزرگ، رسالت خود را پایان یافته ندانست و تعرض پیاده نظام صهیونیزم، یعنی تکفیری های جنایتکار به حریم حرم اهل بیت در شام را تحمل نکرد و مبارزات شهادت طلبانه با دشمنان اسلام ناب محمدی (ص) را در دفاع از حرم حضرت زینب (س) سامان داد و با تجاوز داعش وحشی به عراق، میدان دار نبرد با این آنها شد؛ اینک با شهادت خود به الگو و اسطوره ای بزرگ برای جوانان امت اسلام بدل گشته است.

 

درس بزرگ این فخر عراق و امت اسلامی که در طول سی و پنج سال مبارزه مستمر، از نوجوانی تا لحظه شهادت حتی یک روز لباس جهاد را از تن به در نکرد، این است که باید تا آخرین نفس، تا آخرین نفر و تا آخرین قطره خون ایستاد و حتی یک لحظه نباید از مبارزه با ظلم غفلت کرد؛ یعنی «کُلّ یُومٍ عاشُورا».

 

درس بزرگ‌تر این شهید جاوید که در هیچ کدام از جبهه های مبارزه با کفر در منطقه غایب نبود، به همه ما و جوانان امت اسلام این است که، جهاد ما مکتبی است و مرز جغرافیایی نمی‌شناسد. همان گونه که امام و مقتدایش علی (ع) فرمود: «کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» ایستادگی و مبارزه در برابر ظلم و کفر وظیفه ماست و انجام این وظیفه ایران، عراق، شام، فلسطین و ... نمی‌شناسد؛ یعنی «کُلّ أرضٍ کَربَلا».

 

ابومنتظر عزیز پر کشید و بالا رفت و اینک در حلقه یاران شهید خود با ابومحمد طیب، ابو فدک بصری، ابوظاهر، ابونازک، اسماعیل دقایقی، ابوحسین نعیمی، ابوطارق بصری، ابومیثم صادقی، ابومنتظر ناصری و ... میهمان امام خود، حسین بن علی (ع) است.

و اینک این ماییم و این درس های مانده از این شهید بزرگوار.

 

پیروزی های درخشان و باور نکردنی شما در جبهه های دیالی، سلیمان بیگ، آمرلی، تکریت، العوجه، بیجی و سایر نقاط نشان داد که غلبه بر تکفیری‌ها و تروریست های خشن دست پرورده استکبار، برای نیروهای مردمی ولایت مدار نه تنها شدنی، بلکه سهل و روان است.

 

همان گونه که نیروهای مردمی انقلاب اسلامی در ایران در سال های آغازین انقلاب توانستند شرق و غرب ایران را از لوث وجود تروریست های دست پرورده آمریکا و شوروی پاکسازی کنند و امنیت را به ایران اسلامی برگردانند، مجاهدان غیور و ولایتمدار عراق نیز با همت و مدیریت خوب و مخلصانه شما، عراق عزیز را از عوامل دشمن پاکسازی خواهند کرد و امنیت و آرامش را برقرار خواهند نمود.

 

البته برای کسب موفقیت نهایی باید توصیه جنگی امیرالمؤمنین (ع) را جدی بگیریم که فرمود: «اِرْمِ بِبَصَرِکَ اَقْصَی الْقَوْمِ»؛ عمق لشکر جانیانی که امروز به اسم تکفیری به جان امت اسلام افتاده‌اند تا هم از مسلمانان بکشند و هم میان آنان تفرقه اندازند، اسرائیل و آمریکا هستند. ستاد نظریه پردازی و تولید ایدئولوژی داعش «حیفا» است و قرارگاه میدانی عملیاتی داعش در منطقه سفارت آمریکا در بغداد است.

 

آنها هستند که در پی سقوط مزدورشان صدام، به دنبال جایگزینی برای او هستند؛ آنها از رسیدن پای جوانان ایرانی و عراقی و سوری به مرزهای فلسطین اشغالی به شدت هراسناکند، لذا جوانان سرخورده اروپا را به وادی تکفیر کشیده و روانه قتلگاه می‌کنند، تا شاید چند صباحی مسلمانان را به یکدیگر مشغول کنند و اسرائیل را از آتش قهر جوانان غیور عراق و شام دور نگه دارند؛ ولی اطمینان داریم که این توطئه‌ها بی نتیجه خواهد بود و جریان مقاومت همچنان به پیشروی خود ادامه خواهد داد و با پاکسازی تکفیری های پیاده نظام صهیونیزم، خود را به مرز فلسطین خواهد رساند.

 

بدون شک شهادت یک خدمتگذار خللی در اراده آهنین مردان بدر و خیبر ایجاد نمی‌کند. رزمندگان سلحشور و جوانان غیرتمند «رافدین»، جای خالی ابومنتظر را پر خواهند کرد و جهان همچون گذشته شاهد پیروزی های درخشان سپاه پر افتخار بدر و حشد الشعبی و نیروهای جهادی مقاومت عراق خواهد بود. ان شالله دیری نخواهد پایید که شما و رزمندگان با صلابت سپاه بدر را در آستانه بیت المقدس زیارت خواهیم کرد.

 

مسبب اصلی تمام قربانیانی را که در جنگ با شاه و صدام و منافقین و تکفیری‌ها دادیم و تمام زجرهایی که امت اسلام طی یک قرن اخیر کشیده است، آمریکا و انگلیس و فرزند شوم آنها در منطقه، رژیم صهیونیستی است. ان شالله با استمرار پیروزی های درخشان شما به زودی اندوهِ دل امت اسلام از این همه مرارت و سختی، با آزادی مسجد الاقصی تسلی خواهد یافت.

 

برادر مجاهد ابوحسن، از شما فرمانده ارزشمند میدان های سخت می‌خواهم سلام این سرباز کوچک و همه بسیجیان ایران اسلامی را به رزمندگان خط مقدم برسانید.

 

بسیجیان ایران مرتباً برای اعزام به جبهه های عراق به ما مراجعه می‌کنند و گاهی برای آمدن به آنجا و جنگیدن در کنار شما اشک می‌ریزند، ولی ما پیوسته به آنها گفته‌ایم و می گوییم که عراق حبیب ما پر از رزمندگان شجاع است و نیاز به رزمنده ایرانی ندارد، ولی آماده باشید که به زودی نوبت شما هم خواهد رسید، تا همه به سوی هدف بزرگ حرکت کنیم و نماز تاریخی را به امامت امام خامنه ای عزیز در مسجد الاقصی بخوانیم.

وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (انفال 8)

سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی

رئیس سازمان بسیج مستضعفین

  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴

 

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی مدعی شد که توافق میان ایران و شش قدرت جهانی نه تنها مانع بروز جنگ نخواهد شد بلکه می‌تواند جنگ هسته‌ای را به دنبال داشته باشد.

به گزارش گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی مدعی شد که توافق میان ایران و شش قدرت جهانی نه تنها مانع بروز جنگ نخواهد شد بلکه می‌تواند جنگ هسته‌ای را به دنبال داشته باشد.

وی دراین باره گفت: یک توافق خوب محدودیتهایی را بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال کرده و باعث عقب نگه داشتن زیرساختهای هسته‌ای ایران خواهد شد. چنین توافقی باعث پایان دادن به تهاجم و تروریسم ایران خواهد شد. این یک جایگزین مناسب خواهد بود.

پیش از این نیز نخست وزیر رژیم صهیونیستی در دیدار با ماتئو رنتسی ، نخست وزیر ایتالیا ، توافق با ایران را توافقی بد توصیف کرده و ضمن مقایسه آن با پرونده هسته ای کره شمالی مدعی شد استقبال جامعه بین المللی از توافق هسته ای ایران اشتباه است.

وی مدعی شده بود: امروز نیز به ما می گویند همه دنیا از این توافق بد حمایت می کند. این صحیح نیست. اسرائیل و بسیاری از کشورهای عربی با این توافق مخالفند.

  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴

اعضای ستاد بحران زمان سیل مرخصی بودند!

وطن امروز

اعضای ستاد بحران زمان سیل مرخصی بودند!

با این نگاه خوشبینانه فقط باید به آمار رسمی جان‌باختگان حادثه اشاره کنیم که تا این لحظه ۸ نفر برای کرج است. یعنی ۲ ساعت تاخیر، جان ۸ نفر را گرفته است؛ به عبارتی در هر ۱۵ دقیقه، یک نفر!
به گزارش فرهنگ نیوز ، جاده چالوس یکطرفه است و راه برای نیروهای امدادی باز نیست... صداهایی برای درخواست کمک از رودخانه کرج می‌شنویم اما به دلیل نبود سیستم روشنایی، امدادرسانی با کندی پیش می‌رود... برخی اعضای ستاد مدیریت بحران در مرخصی هستند... ظرفیت بیمارستان شهید مدنی کرج پر شده و هلال‌احمر در حیاط این بیمارستان چادر زده است... مردم راه را بسته‌اند!

اینها اظهارات محمدتقی ایرانی، فرماندار کرج در نخستین ساعت‌های وقوع سیل در جاده چالوس-کرج است. مرور این اظهارات نشان می‌دهد استان البرز و شهر کرج برای مقابله با بحران‌ها و حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله دچار ضعف‌های اساسی است و نه‌تنها بخشی از مردم آموزش‌های لازم را برای پرهیز از ازدحام و تجمع دریافت نکرده‌اند بلکه مدیران مرتبط با مدیریت بحران هم فرهنگ، توانایی و علم کافی برای مدیریت این حوادث ندارند و با وقوع هر حادثه، به جای درس گرفتن از کاستی‌ها و اشکالات، مرتکب خطاها و سهل‌انگاری‌های تازه‌تری می‌شوند. طبق اعلام فرماندار کرج، تعداد زیادی از مردم کرج برای نجات دادن اقوام و بستگان خود راهی جاده چالوس شده بودند.

این موضوع نشان می‌دهد اولا، مردم کرج اعتمادی به نهادهای شهر و استان برای امدادرسانی فوری و ضربتی ندارند، ثانیا آنها هنوز نمی‌دانند که شلوغی و ازدحام و ترافیک، کار را برای نجات انسان‌هایی که شاید آخرین لحظه‌های زندگی خود را می‌گذرانند سخت و سخت‌تر می‌کند. واقعیت این است که بخشی از مردم هنوز هم در حادثه‌هایی مثل تصادف، نزاع و حتی سیل، علاقه بسیاری به تجمع و ازدحام در محل‌های حادثه دارند تا هم راه را برای رسیدن امدادگران ببندند و هم به تماشا بنشینند و از نتیجه حادثه مطلع شوند. آری! نتیجه حادثه سیل اخیر در جاده چالوس کرج کشته و مجروح شدن ده‌‌ها انسان بود به علاوه ۸۰ دستگاه خودرو که به گفته مدیرکل بحران استان البرز، همراه با سیل رفتند و فقط نیمی از آنها تا این لحظه یافت شدند.

ثانیه‌ها... دقیقه‌ها...!
در بحران‌ها و حوادث طبیعی و غیرمترقبه، بیش از اینکه ساعت‌ها و نیم‌ساعت‌ها به کار بیاید و مهم باشد، ثانیه‌ها و دقیقه‌هاست که برای نجات جان انسان‌ها اهمیت دارد اما در حادثه سیل جاده چالوس، ۲ ساعت از طلایی‌ترین و بهترین زمان‌ها برای نجات حادثه‌دیدگان از دست رفت. به عبارت دیگر با هر ۹۰ ثانیه تاخیر، یک خودرو گرفتار سیلاب شد و در خوشبینانه‌ترین حالت، طبق اعلام فرماندار کرج، باید تصور کنیم سرنشینان این خودروها توانسته‌اند خود را از خطر غرق شدن و مرگ نجات دهند و از خودروی سنگین‌وزنی که مقاومتی در برابر سیل نداشته است پیاده شوند! 

با این نگاه خوشبینانه فقط باید به آمار رسمی جان‌باختگان حادثه اشاره کنیم که تا این لحظه ۸ نفر برای کرج است. یعنی ۲ ساعت تاخیر، جان ۸ نفر را گرفته است؛ به عبارتی در هر ۱۵ دقیقه، یک نفر! حال اما اگر نگاه بدبینانه داشته باشیم و تصور کنیم که در هر خودرو به طور متوسط ۲ نفر حضور داشته‌اند و نتوانسته‌اند خود را نجات دهند، می‌توان گفت که در هر ۳ ثانیه، ۴ نفر غرق یا گرفتار بدترین شرایط در سیلاب شده‌اند. به سراغ ابوالقاسم باقری، مدیرکل بحران استان البرز می‌رویم. مجموعه او مطابق عنوان شغلی‌اش وظیفه و مسؤولیت هماهنگی تمام نهادهای امدادرسان استان را برعهده دارد. آنچه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی «وطن امروز» با این مقام استانی است.

گویا مشکلات و کمبودهایی برای امدادرسانی سریع به حادثه‌دیدگان سیلاب در جاده چالوس-کرج داشته‌اید.
بله! برای رساندن تجهیزات به نقاط بحران‌زده دچار مشکل بودیم اما در مجموع، کارها خوب پیش رفت. برق وصل شد، مخابرات تلفن‌ها را وصل کرد، بنیاد مسکن برآورد اولیه از خسارت‌های وارده به منازل و بناهای مسکونی داشته است. هلال‌احمر و نیروی انتظامی هم وظایف خود را به‌خوبی انجام داده‌اند.

یعنی چه که می‌گویید کارها به‌خوبی پیش رفت؟ ده‌ها نفر کشته و مصدوم شدند. شما حتی تجهیزات روشنایی هم نداشتید و در تاریکی تیر می‌انداختید!
ابتدای کار همین طور بود و برق و روشنایی نداشتیم. درست است، شب اول مشکلاتی برای امدادرسانی داشتیم اما حل شد.

شما خودتان مدیرکل بحران استان هستید. حتما می‌دانید که ساعت‌های اول را نباید از دست داد و طلایی‌ترین و حساس‌ترین زمان برای امدادرسانی و مدیریت بحران، همان دقیقه‌ها و ساعت اول است که اوج نیاز حادثه‌دیدگان به شمار می‌رود.
بله، درست است! ما هم در نخستین زمانی که امکانش بود به محل‌های حادثه رسیدیم.

آقای فرماندار گفته است که ما صدای درخواست کمک از سد کرج می‌شنیدیم اما امکان امدادرسانی نداشتیم.
نه! اینطور نبوده است.

یعنی آقای فرماندار اشتباه گفته است؟
خیر! ایشان درست می‌گوید.

پس صدای کمک خواستن مردم را می‌شنیده‌اید.
این موضوع مربوط به ۳۰ دقیقه اول حادثه بود که البته اهالی روستا خودشان به کمک حادثه‌دیدگان رفتند.

پس شما چکار می‌کردید؟
ما توانستیم ۲ ساعته به نقاط حادثه‌دیده برسیم.

به نظرتان ۲ ساعت خیلی دیر نیست؟ جان انسان‌ها در این مواقع به ثانیه‌ها و دقیقه‌ها گره خورده است نه به ۲ ساعت!
بالاخره جاده چالوس یکطرفه بود و ازدحام و ترافیک خودروها را هم باید به مشکلات آن شب اضافه کرد.

شما مدیرکل بحران هستید. مجموعه شما باید فکر همه چیز را می‌کرد. از دست‌اندرکاران مدیریت بحران انتظار می‌رود از قبل حادثه برای هر شرایطی آماده باشند، چراکه این مجموعه‌ها سال‌های سال حقوق و مزایا از بیت‌المال دریافت می‌کنند تا در چنین شرایطی در خدمت مردم جامعه باشند.
ما تمام تلاش خود را به کار گرفتیم و از همان ساعت‌های اول مشغول امدادرسانی و مدیریت حادثه شدیم.

احتمالا بسیاری از تلفات و خسارت‌های جانی هم مربوط به همان ۲ ساعت است که شما نتوانستید کاری انجام دهید و زمانی به محل رسیدید که شاید چند نفر جانشان را از دست داده و عده‌ای مفقود شده بودند. انتظار می‌رود که شما تجهیزات امدادرسانی مناسبی مانند بالگردهای مجهز، سیستم‌های روشنایی پیشرفته و نیروهای ضربتی و حرفه‌ای داشته باشید.
ما در بخش تجهیزات برای امدادرسانی در شب اول مشکلاتی داشتیم. با این حال، قبل از رسیدن ما نیروهای مردمی حضور داشتند و کمک می‌کردند.

گویا اعضای مدیریت بحران هم در مرخصی به سر می‌بردند و هنگام حادثه دسترسی به آنها وجود نداشته است. آیا شما هم در مرخصی بودید؟
خیر! ما حضور داشتیم. بنده و همکارانم در مدیریت بحران استان از همان ابتدا حاضر بودیم.

این را فرماندار کرج اعلام کرد که اعضای مدیریت بحران در مرخصی بودند.
بله! اعضای مدیریت بحران شهرستان کرج در مرخصی بودند اما نیروهای جایگزین آنها حضور داشتند و به محل حادثه احضار شدند. رفتن به مرخصی یک موضوع طبیعی است و پیش می‌آید دیگر!

اینها هرچند واقعیت‌های تلخی است اما انتظار می‌رود که درس عبرتی باشد برای حوادث و بحران‌های طبیعی بعدی.
صددرصد! قطعا همین‌طور است.

  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴
   بنفش‌خواری بی‌بی‌سی به سلامتی توافق!/ واکنش سردار سلیمانی به توافقنامه هسته ای

بررسی محتوایی روزنامه های پنج شنبه:

بنفش‌خواری بی‌بی‌سی به سلامتی توافق!/ واکنش سردار سلیمانی به توافقنامه هسته ای

مباحث هسته ای همچنان داغ است و دیروز نیز رئیس جمهور اظهاراتی در این باره داشت که برد ایران را در مذاکرات گوشزد کرد و روزنامه ها نیز این بخش از سخنان روحانی را پوشش داده اند.

به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، رئیس جمهور در سخنانی گفته که ایران در مذاکرات هسته ای 3 بر 2 بر حریف پیروز شده و مطبوعات نیز این بخش از سخنان وی را برد فوتبالی یا ورزشی هسته ای تعبیر کرده اند. برخی از روزنامه ها نیز واکنش های آمریکا را به مذاکرات پوشش داده اند.

رقص تحریم‌کنندگان در بازار پساتحریم/ بنفش‌خواری بی‌بی‌سی به سلامتی توافق!/ تحدید قدرت بازدارندگی ایران را جدی بگیرید

روزنامه جوان، در گزارشی به اوضاع اقتصادی ایران پس از رفع تحریم ها پرداخته و درباره عواقب و پیامدهای حضور شرکت های غربی و واردات کالاهای مصرفی هشدار داده است. جوان تیتر گزارش خود را "رقص تحریم‌کنندگان در بازار پساتحریم"، برگزیده:هنوز زیگمار گابریل با هیئتی 60 نفره از دست‌اندرکاران امور اقتصادی و تجاری از ایران نرفته خبرها از صف‌آرایی برای سفر هیئت 100 نفره پلیس بد مذاکرات – فرانسه – و هیئت تجاری ایتالیایی و طمع‌های انگلیسی و امریکایی حکایت دارد. آیا تحریم‌کنندگان در صف ورود به بازار ایران هستند و برای ما در اولویتند؟ به گزارش «جوان»، تحریم‌کنندگان دیروز که کشورها رااز همکاری با ایران منع کرده بودند، ‌اکنون به همپیمانانشان هم فرصت نمی‌دهند و با پشت سر گذاشتن آنها می‌خواهند بازار پرظرفیت ایران را انحصاری در اختیار بگیرند، البته ظاهراً میان اعضای گروه1+5 نوعی رقابت و نگرانی هم وجود دارد زیرا « لوران فابیوس» وزیرامور خارجه فرانسه آنقدر نگران بازار ایران است که چندی پیش گفته بود: « با وجود مواضع فرانسه در جریان مذاکرات هسته‌ای، اطمینان دارم شرکت‌های فرانسوی سهم منصفانه‌ای از بازار پس از تحریم ایران به دست خواهند آورد!» البته منظور او مواضع فرانسه در وین است زیرا در ژنو و لوزان فرانسه بیشتر یک پلیس بد بوده است...این روزها کشورهایی سراسیمه راهی ایران می‌شوند که در 12 سال گذشته به هر نحو به دنبال تحریم و ضربه زدن به اقتصاد ایران بودند، از تحریم خودرووتحریم‌های نفتی و بیمه‌ای گرفته تا خالی کردن منطقه گازی پارس جنوبی. ...ترکیب هیئت‌های تجاری همراه با آلمانی‌ها و احتمالاً فرانسوی‌ها نشان از سرمایه گذاری شرکت‌هایی ندارد که به توسعه اشتغال کمک کنند چراکه آنها بیشتر تمایل به همکاری در حوزه‌های پتروشیمی، خودرو، گاز ونیروگاهی دارند، به نحوی که این صنایع باسرمایه‌های سنگین و اشتغال بسیار کم فعال خواهند شد. 

در ادامه می خوانیم: در همین حال برخی از اعضای اتاق بازرگانی درباره نحوه برنامه‌ریزی دیدارهای هیئت آلمانی گلایه کرده و گفته‌اند: «دیدارها بدون حضور بخش‌های خصوصی بوده وتنها چند تن از اعضای اتاق ایران در آنجا حضور داشته‌اند.» یک عضو اتاق بازرگانی که نخواست نامش برده شود، در گفت‌وگو با «جوان» می‌گوید: «طراحی دیدارهای هیئت‌های خارجی به گونه‌ای است که نقش دولتی‌ها بسیار پر رنگ است وسطوح مذاکرات بیشتر درباره صنایع سنگین و دولتی است.» یک کارشناس اقتصادی درباره نگرانی نگاه غربی‌ها به بازارایران به عنوان یک بازار مصرفی می‌گوید: «بعید است کالاهای مصرفی خرد و قابل لمس در بازار ایران مد نظر غربی‌ها باشد زیرا آنها بهتر می‌دانند طی سال‌های اخیر توان خریدمردم وتقاضای خُرد با کاهش ارزش پول ملی کاهش یافته، لذا آنها به دنبال تقاضاهای بزرگتری که فقط دربخش اقتصاد دولتی دیده می‌شود، هستند. آنها به خوبی می‌دانند پول‌های سریع الوصول دست کیست و دولت چه عطشی برای خرج کردن دلارهای بلوکه شده دارد!»

"بنفش‌خواری بی‌بی‌سی به سلامتی توافق!"، عنوان گزارشی از جوان است که به سیاست مزورانه شبکه بریتانیایی بی بی سی فارسی در قبال توافق هسته ای و همراهی با دولت اشاره دارد: بی‌بی‌سی فارسی در یک هفته‌ای که از توافق هسته‌ای می‌گذرد، تمام قد پشت دولت ایران ایستاده و از طرفی با همان شدت به انتقاد از منتقدان هسته‌ای پرداخته است؛ نشانه‌ای که کاملاً نگران‌کننده است. چه چیزی در توافق با ایران هست که بی‌بی‌سی را اینچنین خوشحال و حامی دولت کرده است؟! و چرا بی‌بی‌سی، منتقدان هسته‌ای و به‌زعم او «عاملان تأخیر در توافق» را مورد هجمه رسانه‌ای قرار می‌دهد؟چرا مجریان بی‌بی‌سی در 23تیرماه روز اعلام جمع‌بندی مذاکرات یکسره بنفش‌پوش می‌شوند و منتقدان هسته‌ای داخلی را در کنار کسانی که به ادعای این رسانه مانع زودتر تمام شدن جنگ تحمیلی می‌شوند، عاملان بدبختی مردم ایران معرفی می‌کند. عکس‌های بنفش‌پوشی که یک هفته پس از توافق هنوز در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود.‌ می‌توان استنباط کرد توافق حتی جدای از محتوای آن، در ماهیت خود یک دستاورد برای غرب است؛ توافقی که فقط با نام بدون صفتش هم می‌تواند نظام سلطه را در میان افکار عمومی جهان به یک پیروزی نزدیک کرده باشد.  بی‌بی‌سی فارسی در یک هفته گذشته علاوه بر حمایت از توافق هسته‌ای، خود را در شمایل یک حامی دولت درآورده است. این شبکه رسانه‌ای حتی تلاش کرده از واژگان معمول حامیان دولت استفاده کند تا همرنگی را حفظ کرده باشد: «دلواپسان منطقه‌ای توافق هسته‌ای با ایران»! واژه دلواپسان از واژه‌های مورد علاقه حامیان دولت یازدهم است. گویی که چیز عجیبی کشف کرده باشند که نشانه حقانیت آنان باشد! معلوم نیست چگونه از یک واژه متداول و با مفهوم مشخص برای اثبات حقانیت خود بهره می‌برند؟!

در ادامه این مطلب می خوانیم:ی‌بی‌سی همه کینه‌های قدیمی و جدید خود را در تحلیل‌های هسته‌ای که گویا به دست یک یهودی صهیونیست نوشته شده رو می‌کند: «بلندپروازی اتمی تئوکرات‌های ایران چیزی نبود مگر یک برنامه پر هزینه، بحران‌آفرینی، ضدمردمی و ضدمحیط‌زیستی. این خطر هنوز به تمامی رفع نشده و تنها با دیده‌بانی مستمر و مقاومت مدنی مردم و فعالان حقوق بشر می‌تواند خنثی شود... توافق هسته‌ای نه بر اساس اعتماد میان نظام اسلامی و غرب بلکه بر اساس سوءظن امضا شد؛ سوءظن به ایدئولوژی و ساختار قدرت در یک نظام نفتی بسیجی اسلامگرا، مدرنیته‌ستیز، یهودی‌ستیز و زن‌ستیز که تنها با نظارت بین‌المللی و فشار جامعه مدنی می‌تواند مهار شود.» ..این رسانه در گزارش «آیت‌الله خامنه‌ای و جواد ظریف؛ دو نگاه متفاوت به رابطه ایران و امریکا» سعی می‌کند از اینکه به اعتقاد ظریف «رابطه با امریکا یا هر کشور دیگری ابزار است و باید در جهت منافع ملی به کار گرفته شود... اصل پیگیری منافع و اهداف ملی است» و سخنان رهبر انقلاب که «سیاست‌های ما و امریکا در منطقه 180 درجه اختلاف دارد، بنابر این چگونه می‌توان با‌آنها گفت‌وگو و مذاکره کرد» و مقابل هم قرار دادن برخی دیگر از  اظهارنظر‌های ظریف و رهبر انقلاب نتیجه بگیرد که ظریف (به زعم بی‌بی‌سی یک اسطوره ملی) یا رهبر انقلاب درباره رابطه با امریکا اختلاف نظر دارند و این موضوع مهمی است (؟!) اگرچه همه آنچه در گزارش بی‌بی‌سی به ظریف نسبت داده می‌شود، منش واقعی او نیست اما این حقیقت در گزارش مخفی می‌ماند که اصولاً مقایسه یک مسئول دولتی که در یک دوره خاص مسئولیت می‌پذیرد با رهبرانقلاب مقایسه‌ای است که محلی از اعراب ندارد. 

روزنامه جوان در یادداشتی با عنوان "تحدید قدرت بازدارندگی ایران را جدی بگیرید"، به اما و اگرهای فراوان قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل پرداخته که می تواند صنعت دفاعی و موشکی ایران را مورد محدودیت جدی قرار دهد: قطعنامه 2231 مصوبه دوشنبه گذشته شورای امنیت سازمان ملل را می‌توان یکی از مهم‌ترین اتفاقات پرونده 12 ساله هسته‌ای کشورمان به شمار آورد که اثرات آن می‌تواند تا سال‌ها گریبانگیر کشور شود و آسیب‌های فراوانی را با خود به همراه داشته باشد. حال در شرایطی که جمع‌بندی مذاکرات وین هنوز به تأیید مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی کشورمان و کنگره امریکا نرسیده، قطعنامه مورد اشاره به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسیده؛ قطعنامه‌ای که به گفته دولتمردان یازدهم نتیجه و ثمره مذاکرات وین حاوی نکات مبهم و چالش‌برانگیزی است که در ادامه به مهم‌ترین آن اشاره می‌شود.بر اساس متن قطعنامه، جمهوری اسلامی ایران به مدت هشت سال حتی اجازه تست و شلیک آزمایشی موشک‎های بالستیک و راهبردی خود که بخش مهمی از قدرت بازدارندگی کنونی کشور را تأمین می‎کند، نخواهد داشت؛ مسئله‌ای که با واکنش مقامات عالی نظامی و دفاعی کشور نیز مواجه شده است. در بند ۳ از بیانیه مستقل ضمیمه قطعنامه مذکور آمده: «از ایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز پذیرش برجام» یا تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمع‌بندی مبسوط» را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد». این عبارت به معنای گره خوردن پرونده هسته‌ای به مباحث نظامی و مسائل موشکی است. البته این امر مستلزم یک مکانیزم نظارت است تا شورای امنیت بتواند از انجام شدن این بند اطمینان حاصل کند و این یعنی آزمایشات موشکی ایران هم تحت مکانیزم نظارت فوق باشد.

در بخش های دیگر یادداشت آمده: ایران به مدت پنج سال حق خرید یا فروش سلاح را نخواهد داشت و بر همین اساس از این پس کشورهای غربی در صورت سند‌سازی مبنی بر فروش سلاح‌های ایران به کشورهایی نظیر عراق و سوریه به راحتی می‌توانند علیه ایران اقدامات تحریمی و حتی نظامی انجام دهند چراکه به زعم آنها ایران با چنین سندهای دست‌سازی قطعنامه شورای امنیت را نقض کرده است. نظارت‌های ویژه شورای امنیت سازمان ملل مسئله دیگری است که بر اساس آن تمامی فعالیت‌های هسته‌ای و نظامی متعارف ایران باید تحت نظارت این شورا قرار بگیرد. در بند ۵ بیانیه مستقل که در پیوست B آمده است، تأکید می‌کند: «تمامی کشورها، مشروط به اینکه شورای امنیت پیشاپیش بر مبنایی مورد به مورد، تصمیم به تصویب بگیرد، باید در این فعالیت‌ها مشارکت داشته و اجازه آن را صادر کنند». به عبارت دیگر تمامی کشورها در تعاملات نظامی متعارف با ایران نیازمند تأیید شورای امنیت به صورت مورد به مورد هستند. در بند ۱۱ و ۱۲ قطعنامه، سیستمی را پیش‌بینی کرده که در متن برجام نیز به همین شکل وجود دارد و برای هر کدام از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل این حق موسع را قائل شده است که با دستاویز قرار دادن هر «بهانه‌ای» و بدون ارائه مدارک و مستندات که نشان دهنده نارضایتی آنها از روند برجام باشد، از اجرای تعهدات سرباز زده و تحریم‌ها را به روال سابق بازگردانند. 

"تهدید «حمله به ایران» فقط در یک هفته پس از توافق!"، عنوان گزارشی است که به رجزخوانی مقامات آمریکایی پس از پایان مذاکرات هسته ای با ایران اشاره دارد: «تهدید نظامی» بعد از هر تفاهم و توافقی را باید یکی از رویه‌های ثابت دولتمردان ایالات متحده طی دو سال اخیر دانست به گونه‌ای که در هر مرحله‌ای از مذاکرات ایران با 5+1 در آذر ماه 92، فروردین ماه 94 و تیرماه 94 طرف‌های غربی – به خصوص امریکایی‌ها – زبان به تهدید و تحقیر جامعه ایرانی گشوده و تأکید کرده‌اند که توافق با ایران هیچ گاه مانعی برای حمله نظامی به کشورمان نخواهد شد. در یکی از آخرین تهدیدات باراک اوباما تنها چند روز پس از جمع‌بندی مذاکرات در وین در پاسخ به سؤال خبرنگار نیویورک تایمز که پرسید چرا ایرانی‌ها باید نگران پاسخ نظامی امریکا در صورت نقض توافق هسته‌ای باشند، ضمن تهدید نظامی ایران گفت: «چون ما می‌توانیم اگر بخواهیم و انتخاب کنیم ارتش آنها را از بین ببریم و من فکر می‌کنم آنها آمادگی و میل من برای اتخاذ اقدام نظامی در جایی که آن را برای امنیت ملی امریکا مهم بدانم، دیده‌اند.» پس از اوباما این بار ارنست جاش سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری با تأکید بر اینکه یکی از حسن‌های بازرسی از ایران، افزایش اطلاعات در مورد اهداف احتمالی و بالا رفتن دقت به هنگام اقدام نظامی در ایران خواهد بود تأکید می‌کند:«نکته کلیدی این است که (پس از توافق) گزینه نظامی تقویت هم می‌شود، چراکه طی این سال‌ها ما جزئیات بیشتری از برنامه هسته‌ای ایران جمع‌آوری خواهیم کرد.»روند تهدیدات امریکایی‌ها و متحدانش پس از لوزان تا به امروز ادامه داشته و طی روزهای اخیر هم استمرار داشته و همچنان به سیر خود ادامه می‌دهد. حال اگر بخواهیم سیاست‌های ایالات متحده امریکا طی 23 ماه اخیر را در گزاره‌ای خلاصه کنیم باید اینگونه بیان کرد که با تغییر رویکرد دیپلماسی کشورمان به واسطه روی کار آمدن دولت یازدهم، نوع مواجهه نظام سلطه با کشورمان هم دچار تغییراتی تاکتیکی شد با این توضیح که اگرچه راهبرد اصلی غرب همچنان حول مفاهیمی مانند «استحاله» و «براندازی» شکل می‌گرفت اما طرح کوتاه مدت آنها در کلیدواژه‌هایی مانند «توقف»، «تهدید»، «تحقیر» و «مداخله‌» معنا پیدا کرد. بدون تردید نوع مواجهه با چنین رویکردی باید در مفاهیمی مانند «موضعگیری قاطع و انقلابی» با حفظ منافع و مصالح نظام و انقلاب و همچنین «کمک به افزایش توان نظامی و دفاعی کشور» و «اعتماد و اطمینان داشتن به آن» معنا پیدا ‌کند.

اینک گشایش سیاسی/منتقدان توافق در جنگ با عراق هم شتاب کردند/ اصلاح‌طلبان مقصر شکستِ اصولگرایان میانه‌ هستند/ واکنش سردار سلیمانی به توافقنامه هسته ای: تغییری ایجاد نمی شود

روزنامه اصلاح طلب شرق، اظهارات روحانی را مورد توجه قرار داده و بخشی از سخنانی وی را که به آنانند که منتظر گشایش سیاسی و فرهنگی در دولت یازدهم بودند، نویدداده است، پررنگ کرده و در تیتری با عنوان "اینک گشایش سیاسی"، گزارشی پیرامون اظهارات روحانی منتشر کرده: «حسن روحانی» روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت با بیان اینکه «تا پیش از این سازمان ملل و شورای امنیت براساس نظر برخی منابع غیرموثق اعلام می‌کرد که جمهوری اسلامی ایران تخلف کرده و نمی‌تواند غنی‌سازی داشته باشد»، گفت: «اگرچه توافق ایران با کشورهای ١+٥ برای مدت‌زمانی مشخص محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند، اما بنا به اظهارنظر متخصصان لطمه‌ای به ادامه و پیشرفت این فناوری در کشور ما نخواهد زد». رئیس‌جمهوری با تأکید بر اینکه تصویب قطع‌نامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد یک رویداد کم‌نظیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «ایران به دنبال اثبات حق غنی‌سازی بود و امروز شورای امنیت سازمان ملل به‌صراحت حق غنی‌سازی کشور ما را پذیرفته است».  رئیس شورای‌عالی امنیت ملی افزود: «طرف مقابل مدعی است که براساس این توافق، ایران نخواهد توانست در کمتر از یک‌سال به بمب اتمی دست یابد، اما این ادعایی مضحک است. زیرا ملت ایران هیچ‌گاه به دنبال ساخت سلاح‌های کشتار جمعی نبوده و آن را خلاف اخلاق، فقه و فتوای رهبر معظم انقلاب می‌داند. رئیس‌جمهوری با بیان اینکه هم نقد منصفانه و هم بیان نقاط مثبت امری حائزاهمیت است، گفت: «ما در میدانی حضور داشتیم که یک طرف ایران و یک طرف دیپلمات‌های شش قدرت جهانی حضور داشتند. در این رقابت داور هم هم‌فکر و هم‌سوی با تیم رقیب بود و اگر می‌خواست سوت بزند به نفع آنها اقدام می‌کرد. در چنین مسابقه‌ای، تیم ایران پیروز شد». او افزود: «حتی در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی می‌گوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که سه گل زده و دو گل خورده‌ایم، حالا عده‌ای بگویند که می‌شد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گل‌های بیشتری زد. باید دید در مقابل چه تیمی بازی کرده‌ایم والا اگر در کنار گود نشسته و تماشاچی باشیم، می‌توانیم درخواست‌های بیشتری هم مطرح کنیم». 

در ادامه این گزارش آمده: رئیس‌جمهوری با بیان اینکه در دنیای پیچیده امروز روشن است که نباید در عرصه‌های مختلف به هیچ‌ طرفی صددرصد اعتماد کرد، گفت: «امروز شرایط کشور باید شرایط امید، نشاط و فضای بهتر در آینده برای کار و رونق اقتصاد باشد. کسانی که دنبال تولید و صادرات هستند، باید آینده را بهتر ببینند، کسانی که دنبال گشایش سیاسی و فرهنگی هستند، باید امیدوارتر باشند و آنهایی که دنبال رابطه بهتر کشور با همسایگان و مسلمانان منطقه هستند نشانه‌های آن را می‌توانند ببینند. اکنون فصل تحول، نشاط و امیدآفرینی در عرصه کار و اقتصاد فرا رسیده است». او افزود: «کسانی نیز که به قدرتمندشدن کشور در حوزه نظامی و دفاعی فکر می‌کنند، باید امید را پیش‌رو ببینند؛ چون بدون تردید موضع ایران در منطقه تقویت خواهد شد. اما این رخداد به ضرر هیچ‌یک از همسایگان و کشورهای مسلمان نخواهد بود، این توهمی است که اگر ایران قدرتمند شود، پس در امور داخلی دیگران دخالت می‌کند، ما مداخله را ناصحیح و غلط می‌دانیم و معتقدیم امور هر کشور باید به دست مردم آن کشور سپرده شود. البته ما از مظلوم و ستم‌دیده دفاع خواهیم کرد و در مبارزه با تروریسم که خطری برای منطقه و جهان است، تمام توان خود را به‌کار خواهیم گرفت». روحانی از ملت ایران خواست تا با روحیه قوی‌تر و مصمم و امید و نشاط بیشتر وارد فضای کار و فعالیت شوند، چراکه بدون حضور و مشارکت مردم در همه عرصه‌ها دولت موفق به پیشبرد امور نخواهد شد و برای هر گامی نیازمند همراهی دولت و ملت است.

روزنامه شرق به سخنان رئیس جمهور آمریکا نیز گریزی داشته و بخش های از سخنان وی را پوشش داده است. اوباما در چند روز گذشته بار دیگر نیز از گزینه نظامی و نابود کردن ارتش ایران حرف زده بود اما مشخص نیست چرا روزنامه های اصلاح طلب زمانی اظهارات اوباما را به صورت جدی پوشش می دهند که بتوان سخنان مثبت را از آن بیرون کشید. شرق در گزارشی با عنوان "منتقدان توافق در جنگ با عراق هم شتاب کردند"، اظهارات اوباما را در دیدار با کهنه سربازان پوشش داده و به نظر می رسد به صورت تلویحی با انتخاب چنین تیتری خواسته یا ناخواسته قصد داشته تا منتقدان داخلی ایران نسبت به توافق را نیز با کسانی مقایسه کند که به ادامه جنگ با عراق در زمان جنگ تحمیلی اصرار داشتند: او در نطق خود برای گروه «سربازان جنگ‌های خارجی» گفت که منتقدان این موافقت‌نامه «برخی از همان نوع ذهنیت‌ها و سیاست‌هایی را منعکس می‌کنند که در گذشته ما را ناکام گذاشته است». اوباما اضافه کرد: «سیاست‌مداران و صاحب‌نظرانی که فورا امکان حل اختلاف بر سر برنامه هسته‌ای ایران با توسل به دیپلماسی را رد می‌کنند، همان کسانی هستند که برای رفتن به جنگ با عراق عجله داشتند و می‌گفتند فقط چند ماه وقت می‌برد». آمریکا به دنبال سیاست‌های جنگ‌طلبانه جورج بوش در سال ٢٠٠٣ وارد جنگ با عراق شد، این جنگ به بهانه نابودی سلاح‌های کشتار جمعی در عراق و رابطه صدام حسین با القاعده انجام شد. روزنامه گاردین بعد از پایان جنگ در سال ٢٠١١ نوشت که ایالات متحده در این جنگ حدود ۷۵۰ میلیارد دلار هزینه کرد، چهارهزارو ٥٠٠ کشته و ٣٢ هزار مجروح داد. این جنگ آنچنان بر افکار عمومی آمریکا تأثیر گذاشت که موضوع بازگرداندن سربازان جنگ عراق به کشور جزء وعده‌های انتخاباتی باراک اوباما، کاندیدای دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری ٢٠٠٨ شد. اوباما در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری گفته بود که نه برای شروع جنگ‌های تازه بلکه پایان جنگ‌های کنونی رئیس‌جمهور خواهد شد. باراک اوباما روز گذشته از کنگره خواست توافق با ایران را رد نکند و خواستار «یک مسیر مسئولانه‌تر و هوشمندانه‌تر برای حفاظت از منافع ملی» شد. او در واکنش به منتقدان گفت که بهترین راه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای که خاورمیانه را تهدید می‌کند «نه کوفتن بر سینه‌ها» بلکه دنبال‌کردن «یک دیپلماسی قوی و منضبط» است. این در حالی است که ایران بارها تأکید کرده قصد دستیابی به سلاح هسته‌ای را ندارد و در مذاکرات به‌دنبال تعامل با جهان بوده است. بااین‌حال اوباما بارها گفته اگر کنگره توافق را تصویب نکند او آن را وتو خواهد کرد

شرق مصاحبه ای را با امیر محبیان، استاد دانشگاه و فعال اصولگرا، ترتیب داده است و از وی درباره موقعیت و مواضع راست سنتی یا اصولگرایان میانه رو، سوالاتی را پرسیده است. عنوان این مصاحبه "اصلاح‌طلبان مقصر شکستِ اصولگرایان میانه‌ هستند" است: اصولگرایان میانه قافیه را باخته‌اند یا نه؟ عرصه را - به‌ویژه در انتخابات - به تندروانشان واگذار کرده‌اند و خود به‌دنبالشان می‌دوند؟ بدنه اجتماعی‌شان چطور؟ آن را هم به نواصولگرایان و امثال پایداری واگذار کرده‌اند؟ جناح راست سنتی که عقبه اصلی اصولگرایی است از سال ٧٦ که با ناطق‌نوری و ٨٤ که با لاریجانی جلو آمد و نتوانست کامیاب شود چندپاره شده. در انتخابات ٩٢ مشخص بود که هژمونی خاصی - نه بر بدنه اجتماعی و نه بر سایر جریان‌های اصولگرا- ندارد. در آن انتخابات، ولایتی نماینده اصلی این طیف تلقی می‌شد اما درعین‌حال رقیبی بود برای نامزدهای طیف‌های دیگر اصولگرایی؛ طیف‌هایی که مشخصا بدنه اجتماعی قوی‌تری از راست میانه دارند. راست میانه به کجا می‌رود؟ این سؤالی است که با امیر محبیان، تحلیلگر سیاسی جناح راست، در میان گذاشته‌ایم. محبیان خود در طبقه‌بندی جریان اصولگرایی در رده میانه می‌گنجد... یک مسئله‌ای در فلسفه رفتارشناسی جامعه سیاسی ما وجود دارد که جریانات موجود مثل اصولگرایان و اصلاح‌طلبان رفتارهایشان تا حدودی متناظر با همدیگر است. مقصر اینکه بخشی از جریان میانه‌رو اصولگرا تضعیف شد، جریان اصلاح‌طلب است. به‌دلیل اینکه زمان انتخابات سال ٧٦ وقتی می‌خواستند رقیب خود را یعنی ناطق را بزنند، براساس تئوری دیو و دلبر کنتراستی ایجاد کردند و یک نقاب زشت و تندرو و مرتجع را به صورت اصولگرایان چسباندند.

محبیان در بخش های دیگر مصاحبه گفته: اصلاح‌طلبان، چهره یک اقلیتی را نقاب کردند و به صورت اکثریت زدند و این باعث شکست اصولگرایان شد و جواب هم گرفتند. نتیجه این شد که وقتی شما می‌آیید و می‌گویید که کل این جریان دیدگاهش این است و تفکر یک اقلیت را به‌عنوان یک اکثریت مطرح می‌کنید، عملا دارید دیدگاه اقلیت را تعمیم می‌بخشید و تقویت می‌کنید. آقای ناطق شکست خورد. در ارزیابی شکست، برداشت‌های مختلفی صورت گرفته است. من معتقد هستم که جریان اصولگرا مسیر را غلط نرفته بود، اما این درست است، در مارکتینگ سیاسی خود قوی عمل نکرد یعنی می‌توانست پیام‌های خود را خیلی به‌روزتر بگوید، حرف ناطق هم همین است. اصول آن غلط نبود من هنوز به آن اصول پایبند هستم و اعتقاد دارم، اما یک اشکال پیش آمد. سال ٧٦ که آن شوک به اصولگرایی وارد شد آنها آمدند بررسی کردند که اشکال چه بوده است و بعد به یک جمع‌بندی و دیدگاهی رسیدند که به نظر من اشتباه بود و اشتباه این نگاه بود که باعث شد رادیکال‌ها محوریت بگیرند و جایگاه پیدا کنند. تا پیش از آن اصولگرایان همیشه بر انتخاب اصلح تأکید می‌کردند... نه اصلاح‌طلبان و نه اصولگرایان به‌عنوان تشکل رأی قاطع را ندارند که برنده شوند. همان بدنه خاکستری تعیین‌کننده است. اینها براساس اولویت خودشان به یک سمتی می‌روند. باید دید که آنها به کدام سمت می‌روند. در یک زمانی گفتمان آزادی خاتمی آنها را جذب کرد و آنها به آن سمت رفتند. در یک مقطعی هم گفتمان احمدی‌نژاد انها را جذب کرد و به سمت او رفتند الان هم روحانی تا حدودی توانست آنها را جلب کند. نباید بگوییم اصلاح‌طلبان رأی دادند و روحانی رئیس‌جمهور شد؛ این مبنای طلبکاری بعدی می‌شود یا اصولگرایان این را بگویند. من معتقد هستم حرف اصولگرایان اگر درست زده شود، پذیرش دارد. به اندازه کافی و بیش از اصلاح‌طلبان ما گفتمان قابل‌عرضه داریم چون گفتمانمان متکی به دین است و دین هم خیلی چیزها را آماده کرده است که اینها باید تبدیل به برنامه، هویت و مأموریت مشخص شود.

شرق در بخش کوتاه دیپلماسی خود به ملاقات سردار سلیمانی و مسعود بارزانی اشاره می کند که سلیمانی در این ملاقات گفته که توافق هسته ای، در سیاست های منطقه ای ایران تغییری ایجاد نخواهد کرد. "مذاکره سردار سلیمانی با مسعود بارزانی": سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، چندی پیش در اربیل با مسعود بارزانی، رئیس منطقه کردستان عراق، دیدار و تأکید کرده که توافق‌نامه هسته‌ای هیچ تغییری در مواضع پیشین ایران ایجاد نمی‌کند. ‎او کردها را به تعامل و گفت‌وگو با دولت مرکزی ترغیب کرده و گفته است: دو طرف هیچ گزینه‌ای جز گفت‌وگو و توافق ندارند. بارزانی نیز حمایت ایران در جنگ اخیر داعش را فراموش‌نشدنی توصیف کرده است. 

خون‌هایی که فابیوس به ایران فرستاد هنوز قربانی می‌گیرد/ مجوز کشتار بیشتر هدیه اوباما به سعودی/ اسپانسرهای لاکچری!/ اگر ایران به نقض عهد آمریکا اعتراض کند دوباره تحریم می‌شود!

روزنامه سیاست روز در گزارشی به سفر لوران فابیوس، وزیرخارجه فرانسه در هفته آینده پرداخته؛ و عنوان گزارش خود را " خون‌هایی که فابیوس به ایران فرستاد هنوز قربانی می‌گیرد" انتخاب کرده است: لوران فابیوس وزیرامور خارجه فرانسه قرار است در چند روز آینده به تهران بیاید اما شنیدن نام فابیوس به جز خاطراتی که از طرفداری‌اش از سیاست‌های رژیم صهیونستی برای ما تداعی می‌کند یاد نامردی و بیماری‌ای که به ایران آورد را هم یادمان می‌آورد و متهم به صادرات فرآورده‌های خونی به ایران است که باعث مرگ و شیوع ایدز در کشورمان شد و تاکنون نیز غرامتی پرداخته نشده است. در تقویم کشورمان یکم تا هفتم مرداد هر سال به عنوان هفته ملی هموفیلی‌ها نامگذاری شده است، و بیماری هموفیلی با دریافت خون زنده است و این خون حیات بخش که آلوده شده بود در سال ۶۵ تاکنون جان انسانهای زیادی را گرفت و در آینده همچنان این رویه ادامه خواهد داشت. اما در همین هفته یعنی هفته هموفیلی قرار است مسبب این اتفاق ناگوار به کشور سفر کند. کسی که در دوران نخست‌وزیری‌اش یکی از مطلعین و مسببین صادرات فرآورده‌های خون‌های آلوده به برخی کشورهای جهان از جمله ایران بوده است. در دوران نخست‌وزیری فابیوس فرانسوی فرآورده‌های خون‌های آلوده به ویروس‌های خطرناک در فرانسه توزیع شد و انستیتو مریو فرانسه فرآورده فاکتورهای انعقاد خونی آلوده به ویروسHIV و هپاتیت را به برخی از کشورها مانند آلمان غربی، ایتالیا، آرژانتین، عربستان، عراق و ایران و... صادر کرد. این فاکتور در کمک به انعقاد خون بیماران مبتلا به هموفیلی مصرف می‌شود و در نتیجه سبکسری انستیتوی فرانسوی تعدادی از بیماران هموفیلی کشورهای دریافت کننده به ویروس HIVو بیماری ایدز و هپاتیت مبتلا شدند. در همان زمان سازمان انتقال خون ایران با شرکت فرانسوی "مریو" قرارداد واردات فرآورده‌های خونی برای مصرف پالایشگاه‌های داخلی انتقال خون منعقد کرده بود. پس از مصرف نخستین فرآورده‌های خونی این شرکت، گروهی از بیماران هموفیلی به بیماری‌های هپاتیت C و ایدز مبتلا شدند و پس از آن بود که گروهی از مبتلایان به این بیماری‌های خونی، از سازمان انتقال خون ایران شکایت کردند. 

در ادامه این گزارش می خوانیم: آلوده بودن این فاکتورها بر اساس گزارش‌ها از سوی نماینده این شرکت در ایران در نامه‌ای به مقامات این کشور فاش شد. همین گزارش‌ها به نقل از منابعی که نخواستند نامشان فاش شود حاکی از این بود که برخی از مقامات بهداشتی وقت ایران در پاسخ به این نامه نوشتند که آلودگی در خون‌ها وجود ندارد و مشخص نیست چرا گفته شده این خون‌ها آلوده است. سپس به دنبال مشخص شدن این موضوع که منشا آلودگی فرآورده‌های خونی در پرونده هموفیلی‌ها خارجی بوده است سازمان انتقال خون ایران در سال ۱۳۸۷ نسبت به شرکت فرانسوی شکایت کرد اما از آن زمان تاکنون شکایت از این شرکت به نتیجه نرسیده است. در این رابطه علی صابری حقوقدان شورای شهر تهران و وکیل پرونده بیماران هموفیلی در واکنش به سفر لوران فابیوس وزیر امور خراجه فرانسه به تهران که در دوران نخست وزیری خود یکی از مطلعین و مسببین صادرات فرآورده‌های خون‌های آلوده به برخی کشورهای جهان از جمله ایران بوده است به تسنیم عنوان کرد: ما به دلیل اینکه اراده‌ای در دولت برای پیگیری این پرونده ملی وجود ندارد تاکنون برنامه خاصی درباره مواجه با فابیوس نداشتیم. صابری در ادامه با بیان اینکه تاکنون ۳۰۰ میلیارد ریال به برخی خانواده‌های بیماران هموفیلی ایرانی که بر اثر فرآورده‌های آلوده خونی فرانسه دچار HIV شدند دیه پرداخت شده است ولی این دیه از بیت‌المال کشور بوده است و فرانسه هیچ غرامتی به ایران نداده است، گفت: این در حالی است فرانسه به بیماران کشورهای دیگر بر اثر همین فرآورده‌های‌ آلوده خونی غرامت داده است و تنها به ایران غرامت نداده است و‌ آن نیز بر می‌گردد به مسئولان و نهادهای دولتی کشورمان که در دوران مختلف اراده‌ای برای دریافت این غرامت نداشتند. 

سفر اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا به عربستان سعودی همراه با تشدید حملات رژیم آل سعود به یمن شده است. سیاست روز با گزارشی تحت عنوان "مجوز کشتار بیشتر هدیه اوباما به سعودی"، سیاست آمریکا را در قبال عربستان بررسی کرده است: اشتون کارتر در ادامه سفر دوره‌ای خود به کشورهای خاورمیانه، وارد جده شد تا با پادشاه عربستان سعودی دیدار کند در حالی که نتیجه این سفر تشدید حملات ائتلاف سعودی – آمریکایی به یمن بوده بگونه‌ای که گویی پیام اشتون به عربستان مجوز کشتارهای بیشتر بوده است. عربستان در طول ۴ ماه اخیر به نیابت از آمریکا به کشتار مردم یمن می‌پردازد در حالی که آمریکا نیز با ارسال تسلیحات و ایجاد فضای امن بین‌المللی برای عربستان در این کشتار مشارکت می‌کند. در حالی که عربستان و معدود متحدان باقی مانده برای آن از جمله امارات در جنگ یمن ناکام مانده‌اند بسیاری از ناظران سیاسی از طراحی امریکا برای تقویت و تشدید کمک‌ها به عربستان سخن می‌گویند. رویکردی که با سفر اشتون کارتر به عربستان و همزمان با آن تشدید حملات عربستان به یمن نمود بیشتری می‌یابد.  همزمان با سفر کارتر به عربستان، هواپیماهای سعودی، در ادامه بمباران شهرهای یمن، ۵ حمله هوایی به مناطق مختلف «صنعاء» انجام دادند و در جنوب یمن نیز پشتیبانی هوایی گسترده‌ای از نیروهای طرفدار «منصورهادی» بعمل آوردند.

در ادامه می خوانیم: در حالی که درگیری شدید بین نیروهای ارتش و انصارالله یمن با طرفداران « منصور هادی» رئیس‌جمهور فراری یمن در شهر « عدن» به قوت جریان دارد؛ جنگنده‌های سعودی نیز حملات هوایی خود را برای پشتبانی از نیروهای وفادار به عربستان شدت بخشیده‌اند. در استان «عدن» در جنوب یمن نیز که درگیری بین نیروهای انصارالله و ارتش یمن با نیروهای وفادار به عربستان جریان دارد، هواپیماهای سعودی به دفعات در حال پشتیبانی هوایی علیه نیروهای یمنی هستند. ۱۱۹روز است که عربستان سعودی حمله هوایی خود علیه شهرها، مردم و زیرساخت‌های یمن را با هدف بازگرداندن «منصور هادی» به قدرت را شروع کرده‌اند؛ اما کماکان رئیس‌جمهوری فراری یمن در «ریاض» به سر می‌برد. همچنین بالگردهای رژیم آل‌سعود در پی‌سیطره جنبش معارض آزادگان نجران بر منطقه اخدود در جنوب نجران، چندین بشکه مواد منفجره را بر سر شهروندان آن فرو ریختند. روابط بین نجران و ریاض از زمان تجاوز رژیم آل‌سعود به یمن و به دلیل اعتراض نجرانی‌ها به این تجاوز بی‌رحمانه، رو به تیرگی رفته است، بنابراین آل‌سعود به دنبال انتقام گیری از شهروندان بی‌گناه نجران است. رزمندگان جنبش های معارض در نجران همچنین روز سه‌شنبه به یک پایگاه نظامی نزدیک مرز با یمن حمله کردند که با کشته و زخمی شدن چندین نظامی سعودی همراه بود. در همین حال رزمندگان جنبش‌های معارض در نجران عربستان با حمله به یک پایگاه نظامی ارتش عربستان در جنوب این منطقه نزدیک مرز با یمن یک نظامی اماراتی را به اسارت گرفته و چند نظامی سعودی را کشتند. از سوی دیگر منابع رسانه‌ای از پیوستن ۵ هزار جوان یمنی به انصارالله برای نبرد با شورشیان در جبهه‌های «عدن» و «تعز» خبر دادند. رهبران انقلابی یمن در نشست خبری آخرین تحولات یمن، با اشاره به آمادگی برای ورود به مرحله راهبردی در جنگ یمن گفتند که با اعلام بسیج عمومی و هدف‌گیری بنادر و مراکز اقتصادی عربستان، آل‌سعود را غافلگیر می‌کنند. لازم به ذکر است عربستان این روزها با حمایت از القاعده و داعش در عدن به دنبال ایجاد جنگ داخلی گسترده در یمن است که تاکنون به خاطر مقاومت یمنی‌ها ناکام مانده است.

"اسپانسرهای لاکچری!"، عنوان گزارشی از سیاست است که به موضوع تبلیغات غیرحرفه ای صداو سیما در سریال ها و برنامه های تلویزیونی اشاره دارد: کافی است به اتفاقات چند ماه اخیر تلویزیون درحوزه برنامه‌سازی دقت کنیم. بودجه ناکافی! برای برنامه‌سازی سبب شده تا تهیه‌کنندگان به صرافت جذب اسپانسر یا حامی مالی بیفتند. در انواع و اقسام جنگ‌ها، سریال‌ها و برنامه‌ها رد پای حداقل یک حامی مالی پیدا می‌شود. حامیانی که گویی آنتن تلویزیون را خریده‌اند و باید تبلیغاتشان را هر چند دقیقه یک بار به رخ مخاطب بکشانند. تا اینجای کار ظاهرا اشکالی وجود ندارد. اغلب صاحبان صنایع و مراکز تولید، به «مشاور تبلیغاتی» اعتقادی ندارند و یا اگر چنین پستی در چارت سازمانی‌شان تعریف شده، بیشتر جنبه تشریفاتی دارد. اما در مقابل به تلویزیون نمی‌توان به دیده اغماض نگریست. اول آنکه در رسانه ملی کارشناسان فراوانی وجود دارند که می‌توانند در نقش مشاور قرار بگیرند و روش‌های درست تبلیغات را به حامیان مالی گوشزد کنند. دوم و مهم‌تر آنکه رسالت تلویزیون و حتی رادیو در برابر شعور مخاطب چه می‌شود؟ رسانه ملی به عنوان تنها رسانه رسمی و قانونی کشور باید از شعور و درک مردم دفاع کند. به صرف درآمد زایی، نباید به مخاطب آزار رساند. به عنوان مثال، سریال پرمخاطب پایتخت که نوروز سال گذشته با یک حامی مالی (توی چشم) به روی آنتن شبکه یک رفت، امسال نیز همین روند را پی گرفت. حامی مالی تولیدکننده شوینده فلان، شاید یکی از نقش‌های اصلی این اپیزود پایتخت بود. در برخی نماها حتی تنها بازیگر حاضر در قاب کارگردان، بیلبورد تبلیغاتی می‌شود. گویی در تمام شهر تنها همان محصول بهداشتی یافت می‌شود و همه از آن استفاده می‌کنند و... . 

در ادامه آمده: کمبود بودجه و فشارهای مالی برای بزرگترین رسانه صوتی و تصویری کشور که پسوند ملی بودن را یدک می‌کشد، هنگامی دردناک می‌شود که مخاطبان این رسانه، با تماشای حجم بالای پیام‌های بازرگانی، تصوری دیگر از درآمد این سازمان دارند. سازمان صداوسیما در سال۹۴، اندکی بیش از هزار میلیارد تومان از دولت بودجه می‌گیرد و مکلف است ۱۲۰۰میلیارد تومان دیگر نیز، خودش درآمدزایی داشته باشد؛ این بودجه نسبت به سال گذشته، کمتر از ۸درصد رشد داشته و ۸درصد درآمدزایی بیشتری بر صداوسیما تحمیل کرده است. این یعنی تأمین هزینه‌ها به روش‌ها جدید. پیش از این بینندگان تلویزیون، تنها از تبلیغات میان برنامه، رنج می‌بردند و یا از زیرنویس‌های تبلیغاتی؛ اما آنچه اکنون در برنامه‌های تولیدی صداوسیما به شدت به چشم می‌آید، حضور پررنگ حامیان مالی است تا جایی که مخاطب نسبت به محتوای ارائه شده در برنامه، موضع می‌گیرد.

به نظر می رسد قطعنامه 2231 به گونه ای تنظیم شده است که راه اعتراض ایران به نقض عهد طرف مقابل را در هر صورت می بندد. سیاست روز این نقیصه را در گزارشی با عنوان "اگر ایران به نقض عهد آمریکا اعتراض کند دوباره تحریم می‌شود!" بررسی کرده است: کی از موارد جالب در قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل که برای تایید برجام تصویب شد، آن است که اگر ایران به نقض عهد آمریکا یا کشورهای دیگر ۱+۵ اعتراض کرده و بر اعتراض خود اصرار کند، تنها اتفاقی که می‌افتد تحریم دوباره ایران است! موضوع بازگشت‌پذیری تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل که در متن جمع‌بندی مذاکرات و قطعنامه‌ اخیر شورای امنیت نیز بر آن تأکید و تصریح شده، به یکی از مهمترین موارد مورد اشاره منتقدان تبدیل شده است. در این میان نکته‌ای قابل تأمل و جالب در قطعنامه اخیر شورای امنیت وجود دارد. طبق بند ۱۱ اجرایی قطعنامه اخیر شورای امنیت، هر کدام از دولت‌های عضو برجام موضوعی را به عنوان عدم پایبندی به تعهدات وفق برجام مطرح کند، شورای امنیت باید ظرف ۳۰ روز قطعنامه‌ای جدید برای ادامه لغو ۶ قطعنامه قبلی صادر کند و در غیر این صورت طبق بند ۱۲ اجرایی قطعنامه اخیر تمام ۶ قطعنامه‌ قبلی و تحریم‌های مندرج در آن که طبق قطعنامه اخیر لغو شده بودند، به صورت خودکار و اتوماتیک دوباره اعمال می‌شوند. تاکنون در مباحث مطرح شده از سوی کارشناسان و منتقدان و مدافعان این دو بند اینگونه تفسیر شده است که این بازگشت‌پذیری فقط در صورت متهم کردن ایران به عدم پایبندی به تعهدات برجام از سوی کشورهای ۱+۵ اعمال می‌شود حال آنکه قطعنامه اخیر شورای امنیت اشاره‌ای به کشورهای ۱+۵ نداشته و بر عبارت دولت‌های عضو برجام تصریح دارد که ایران نیز به عنوان یکی از دولت‌های عضو برجام به شمار می‌آید.

در ادامه می خوانیم: با این تفاسیر، بندهای ۱۱ و ۱۲ اجرایی قطعنامه اخیر شورای امنیت گویای این است که اگر ایران نیز به عنوان یکی از دولت‌های عضو برجام موضوعی را به عنوان مصداق عدم پایبندی آمریکا و هر یک از کشورهای عضو ۱+۵ مطرح کند، شورای امنیت باید ظرف ۳۰ روز قطعنامه جدیدی را برای ادامه لغو ۶ قطعنامه قبلی تصویب کند و در غیر این صورت قطعنامه‌ها و تحریم‌های قبلی مجددا اعمال می‌شود. حال فرض کنید ایران به تمام تعهدات خود پایبند بوده و مورد به مورد آن‌را کامل و دقیق اجرا کرده است اما طرف مقابل از انجام تعهدات خود سر باز زند. در این صورت ایران اگر این عدم پایبندی طرف مقابل را مطرح کند و شورای امنیت نیز ظرف ۳۰ روز قطعنامه‌ جدیدی برای ادامه لغو قطعنامه‌های قبلی صادر نکند، تمام ۶ قطعنامه قبلی و تحریم‌های آن دوباره بازگشته و مجددا اعمال می‌شود، یعنی علیرغم پایبندی ایران به تعهدات و نقض تعهدات مندرج در برجام توسط طرف مقابل این ایران است که دوباره تحریم می‌شود و کوچکترین گزندی به طرف مقابل که تعهدات خود در برجام را نقض کرده است، وارد نمی‌شود و ایران باید هزینه بدعهدی طرف مقابل را بپردازد. در واقع این دو بند اجرایی که ذیل ماده ۴۱ فصل ۷ بوده و الزام‌آور نیز هستند، به‌گونه‌ای تدوین و نوشته شده‌اند که ایران اگر نقض عهدی از طرف مقابل دید، از ترس اعمال مجدد تحریم‌ها کوچکترین اعتراضی نکند!

آینده ارد‌وغان زیر ضربات پیکارجویان/ مجسمه صند‌‌‌‌‌‌‌‌‌وق پست گم شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌!/ جمع‌آوری زباله جایگزین مجازات زند‌ان

روزنامه اصلاح طلب قانون، به اوضاع امنیتی ترکیه تحت زعامت اردوغان در قالب گزارشی تفصیلی- تحلیلی با عنوان "آینده ارد‌وغان زیر ضربات پیکارجویان"، پرداخته است:  از روز سه شنبه، ترکیه د‌‌وباره کانون ناآرامی و حملات تروریستی شد‌‌ه است. ارد‌‌وغان که مجرای امنی را برای ورود‌‌ د‌‌اعشی ها به سوریه باز کرد‌‌ه حالا از خود‌‌ همان د‌‌اعشی ها رکب می خورد‌‌. د‌‌و روز پیش بود‌‌ که بیش از 30 د‌‌انشجو و فعال چپ گرا د‌‌ر شهر سوروچ و د‌‌ر یک مرکز فرهنگی طی یک حمله انتحاری جان خود‌‌ را د‌‌ر یک تراژد‌‌ی غمناک از د‌‌ست د‌‌اد‌‌ند‌‌. هنوز 24 ساعت از این ماجرا نگذشته بود‌‌ که روز چهارشنبه نیز د‌‌و پلیس ترک توسط عناصر نظامی گروه پ ک ک کشته شد‌‌ند‌‌. این ها خبرهای بد‌‌ی برای رجب طیب ارد‌‌وغان محسوب می شود‌‌. او که د‌‌ر جبهه د‌‌یپلماسی بد‌‌جوری قافیه را د‌‌ر پارلمان باخته و د‌‌ر آستانه انتخابات زود‌‌هنگام قرار گرفته حالا با این اوصاف د‌‌ر جبهه امنیتی نیز، رهبری اش زیر سوال رفته و انتقاد‌‌ات فراوانی متوجه او شد‌‌ه است. این را هم اضافه کنم که جسد‌‌ د‌‌و پلیس ترک د‌‌ر شهر جیلانپینار د‌‌ر نزد‌‌یکی مرز با سوریه پید‌‌ا شد‌‌ه است. شاخه نظامی پ‌ک‌ک (حزب کارگران کرد‌‌ستان) د‌‌ر بیانیه‌ای د‌‌ر وب‌سایت خود‌‌ گفته است که این د‌‌و پلیس را به تلافی انفجار انتحاری روز سه شنبه شهر سوروچ که به مرگ بیش از 30 نفر منجر شد‌‌، کشته است. شاخه نظامی پ‌ک‌ک این د‌‌و پلیس را به همکاری با د‌‌اعشی ها متهم کرد‌‌ه است.فرماند‌‌ار این شهر پیشتر گفته است که این د‌‌و پلیس با شلیک گلوله کشته شد‌‌ه‌اند‌‌.خبرگزاری رسمی ترکیه هم گفته است که یکی از د‌‌و پلیس کشته شد‌‌ه د‌‌ر واحد‌‌ ضد‌‌ تروریسم فعالیت می‌کرد‌‌. از سوی د‌‌یگر، رسانه‌های ترکیه می‌گویند‌‌ آزمایش‌ د‌‌ی‌ان‌ای نشان می‌د‌‌هد‌‌ که یک د‌‌انشجوی ۲۰ ساله این کشور مسئول انفجار انتحاری روز د‌‌وشنبه د‌‌ر شهر سوروچ بود‌‌ه که به مرگ بیش از 30 نفر منجر شد‌‌. اما طبق معمول و د‌‌رست د‌‌ر زمان هایی که تقی به توقی می خورد‌‌، توئیتر هم د‌‌ر ترکیه فیلتر می شود‌‌؛ این‌بار نیز یک د‌‌اد‌‌گاه د‌‌ر ترکیه، د‌‌ستور فیلتر شبکه اجتماعی توئیتر را به د‌‌لیل جلوگیری از نشر تصاویر حملات انتحاری و تروریستی صاد‌‌ر کرد‌‌ه است. 
 
 
در ادامه این گزارش می خوانیم: د‌‌ر پس این اهمال کاری ها و غفلت های آگاهانه و عمد‌‌ی، یک نوع حسابگری پنهان شد‌‌ه بود‌‌ که حالا خود‌‌ را به صورت یک فاجعه نشان می د‌‌هد‌‌. ترکیه این رویکرد‌‌ را د‌‌نبال می‌کرد‌‌ مبنی بر این که ما تروریست های د‌‌اعش را به حال خود‌‌ واگذار می کنیم تا با د‌‌شمنان اعلام شد‌‌ه ما که بشار اسد‌‌ د‌‌ر صف مقد‌‌م آن‌ها قرار د‌‌اشت و بعد‌‌ از آن هم کرد‌‌ها بود‌‌ند‌‌ مبارزه کنند‌‌. آنچه مبرهن است برای تروریست های د‌‌اعش تنها و تنها گسترش منطقه نظامی تحت نفوذشان اهمیت د‌‌ارد‌‌ و ترکیه هم بر اساس ارزیابی های این گروه تروریستی باید‌‌ جزو منطقه تحت حاکمیت د‌‌اعش د‌‌رآید‌‌. از این رو آن ها د‌‌رگیری های خود‌‌ را به این کشور منتقل می کنند‌‌. حالا باید‌‌ صریح و بی پرد‌‌ه این مسئله برای ارد‌‌وغان روشن شود‌‌ که وی با توجه به مواضع خود‌‌ د‌‌ر قبال د‌‌اعش د‌‌ر چالشی خطرناک گرفتار شد‌‌ه است. وی تنها د‌‌ر صورتی می‌تواند‌‌ خود‌‌ را از این چالش برهاند‌‌ که یک تغییر مسیر را د‌‌ر پیش گیرد‌‌.باید‌‌ د‌‌ید‌‌ د‌‌ر روزهای آیند‌‌ه، رجب پاشا و د‌‌ار و د‌‌سته‌اش چه سیاستی را د‌‌ر مقابل حملات تروریستی د‌‌ر پیش خواهند‌‌ گرفت. آیا قضایای گزی پارک این‌بار د‌‌ر جنوب شرق ترکیه تکرار خواهد‌‌ شد‌‌؟ آیا، د‌‌اعش برای ترکیه خواب های آشفته ای د‌‌ید‌‌ه است؟ آیا با این اوضاع امنیتی، ارد‌‌وغان باید‌‌ از همین حالا شکست د‌‌ر انتخابات زود‌‌هنگام را بپذیرد‌‌؟ باید‌‌ برای اطلاع از جواب این سوالات و بیشتر از این ها کمی صبور باشیم.
 
به نظر می رسد ماجرای دزدیدن مجسمه های تهران بار دیگر آغاز شده و پس از دو سال، دزدان کار خود را با غیب کردن مجسمه پست شروع کرده اند. قانون در گزارشی با عنوان "مجسمه صند‌‌‌‌‌‌‌‌‌وق پست گم شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌!"، به این پدیده پرداخته است: «یک مجسمه برنزی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌یگر د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تهران به سرقت رفت». خیال‌مان راحت شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌! اینکه بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از د‌‌‌‌‌‌‌‌‌و سال، د‌‌‌‌‌‌‌‌‌یگر خبری از سرقت مجسمه‌ای د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تهران، گزارش نشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌، ما را فکری به سر زد‌‌‌‌که نکند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بالاخره مسئولان از خود‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان اقتد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ار به خرج د‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از د‌‌‌‌‌‌‌‌‌رزهای عمیق د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اقتصاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و اختلاس‌های نجومی، اینکه کسی جلوی مجسمه‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی را بگیرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌، خیلی بعید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به نظر می‌رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌.  اما بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از انتشار این خبر متوجه شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یم د‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر این د‌‌‌‌‌‌‌‌‌وسال فقط رفته بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استراحت و الان بازگشت پیروزمند‌‌‌‌‌‌‌‌‌انه‌ای به مید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان از خود‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان نشان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌‌‌‌‌‌! چون روابط‌عمومی اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اره حجم سازمان زیباسازی شهرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اری تهران گفته است: «د‌‌‌‌‌‌‌‌‌و روز پیش از سرقت مجسمه «صند‌‌‌‌‌‌‌‌‌وق» مطلع شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یم. از آن زمان تا کنون پیگیری‌های سازمان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر خصوص چگونگی وقوع این سرقت بی‌نتیجه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. هنرمند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سازند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه این مجسمه نیز به‌طور جد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اگانه پیگیری‌هایی انجام د‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است که آن هم تاکنون به جایی نرسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. عملا می‌توان گفت پیگیری این موضوع نتیجه‌ای ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و به جایی نخواهیم رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌».اما د‌‌‌‌‌‌‌‌‌استان ناپد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن مجسمه‌ها به یکباره از سال 89 روایتش شروع شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. از آن موقع تا الان، 13 مجسمه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و مسئولان تاکنون نه مجسمه‌های ناپد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه را یافته و نه پاسخ مناسبی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر خصوص چگونگی ناپد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن این مجسمه‌ها و شناسایی سارقان آنها ارائه کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از اینکه خبرها رگباروار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر سال 89 از سرقت یکی پس از د‌‌‌‌‌‌‌‌‌یگری مجسمه‌ها د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تهران خبر می‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌، سازمان زیباسازی شهر تهران د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر خصوص 4 مجسمه از 12 مجسمه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه چنین گفت: «چهار مجسمه به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل اجرای پروژه، اصلاح و یا‌آسیب‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌گی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار این سازمان قرار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌.» این سرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یس‌ها عبارتند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از؛ سرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یس شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ «نواب»، ابتد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بزرگراه نواب به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل احد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اث تونل توحید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشته شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار سازمان زیباسازی است. سرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یس «د‌‌‌‌‌‌‌‌‌انته»، واقع د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر پارک شهر به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل اصلاح پایه و مرمت آن برد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشته شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار شهرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اری منطقه ۱۲ قرار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. مجسمه «ابوسعید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ابوالخیر» د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر مید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان منیریه و سرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌یس «اقبال» واقع د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر بوستان مشاهیر شهرری به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل آسیب د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌گی برد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشته شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و برای مرمت د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار سازمان زیباسازی است.
 
در ادامه می خوانیم: همان سال 89، علاوه بر شهرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اری، پلیس هم پایش به میان کشید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و ماجرا را برای رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن با سارقان پیگیری کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. یک منبع آگاه پلیس گفته است: «د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر سال 89 بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از ناپد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن 12 مجسمه، بررسی‌ها برای یافتن رد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی از سارقان توسط کارآگاهان اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اره 17 آگاهی تهران آغاز شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌. د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر مسیر این تحقیقات و بررسی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌وربین‌های مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ار بسته نصب شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر شهر، ماموران به مرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان سبزپوشی رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که با لباس سبز شهرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌اری به محل نصب مجسمه‌ها مراجعه کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و مجسمه‌ها را از جا کند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و با جرثقیل از محل د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ور کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و به مکان نامعلومی منتقل کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌.» شناسایی مرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان سبزپوش برای تحقیقات د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ستور کار قرار گرفت تا اینکه رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به افراد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی که وجود‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مجسمه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر شهر آن‌هم د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر کشور اسلامی را مناسب نمی‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌انستند‌‌‌‌‌‌‌‌‌! این همه توضیحاتی بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که این منبع آگاه اعلام کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. پس با این تفاسیر باید‌‌‌‌‌‌‌‌‌ با گم شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن مجسمه‌ها د‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر شهر کنار بیاییم!
 
از یک تیر مجازات های جایگزین حبس در کشور اجرا خواهند شد. قانون با تیتر "جمع‌آوری زباله جایگزین مجازات زند‌ان"، این خبر را پوشش داده است: کاهش ورودی زندان‌ها از مهم‌ترین اهداف دستگاه قضایی طی سال‌های اخیر بوده است. کاربردی ترین راهکار برای کاهش زندانیان استفاده ازمجازات‌های جایگزین حبس است که با کمک قانون و تغییر نگاه حبس محور قضات این مهم حاصل خواهد شد.برای نمونه  جمع‌آوری 5/3 تن زباله توسط محکومان به‌جای مجازات زندان در جاده جیرده شهر رشت یکی از جالب‌ترین مجازات‌های جایگزین حبس بوده که با اجرایی شدن قانون آیین دادرسی کیفری جدید در استان گیلان اجرا شده است. احکامی از این دست کمک نیستند و انجام خدمات اجتماعی عام المنفعه یا محرومیت‌های اجتماعی در کنار کاهش تعداد ورودی زندان‌ها، می‌تواندکمک شایانی در جهت اصلاح افرادی باشد که بر اثر یک اشتباه مرتکب تخلفی شده‌اند  و نخوردن مهر زندانی بر پیشانی این افراد خود گامی بزرگ در جهت سالم سازی جامعه خواهدبود. حجت‌الاسلام علی مصطفوی‌نیا،‌دادستان رشت در جلسه شورای هماهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر گیلان با اشاره به اجرای مجازات‌های جایگزین حبس از یکم تیر ماه جاری اظهار کرد: قانونگذار موضوع مذکور را تکلیف کرده است.وی به تغییر آیین دادرسی کیفری اشاره کرد و افزود: در قانون مجازات کیفری برخی از جرائم مانند مجازات‌های جزای نقدی وجود دارد.مصطفوی‌نیا با بیان اینکه اگر فردی به جزای نقدی تا 15 میلیون ریال محکوم شود باید جزای جایگزین را اعمال کنیم، خاطرنشان کرد: سال‌های گذشته اگر فردی به جزای مذکور محکوم می‌شد او را به زندان ارجاع می‌دادند اما در قانون جدید باید فرآیند دیگری طی شود.دادستان عمومی و انقلاب اسلامی رشت بیان کرد: اکنون محکوم باید مال داشته باشد و از آن برداشت شود یا مبلغ جزای نقدی را تقسیط کنیم.وی با اشاره به اینکه قانونگذار در مرحله بعدی مجازات‌های جایگزین حبس را مطرح کرده است، تصریح کرد: آیین‌نامه جدید به تمام استان‌ها ابلاغ شده و مراکز استفاده‌کننده از محکومان جایگزین مجازات‌های حبس مشخص شدند.
 
حریف بدعهدی کند آنچه داده‌ایم بازگشت‌پذیر نیست/ ترمز نباشید، آماده باشید!/ سفیر ترکیه مقابل20 سؤال صریح کیهان
 
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان "حریف بدعهدی کند آنچه داده‌ایم بازگشت‌پذیر نیست"، به نقاط ضعف قطعنامه 2231 و طرج برجام هسته ای پرداخته است: در حالی که حریفان ایران در مذاکرات هسته‌ای مکانسیم‌های لازم برای بازگشت به دوران پیش از توافق را در هر زمان که اراده کنند در اختیار دارند اما متاسفانه واقعیت‌های توافق صورت گرفته و روند اجرایی تعریف شده برای آن به نحوی است که در صورت نقض عهد طرف مقابل، ایران از مکانسیم لازم برای بازگشت به وضعیت پیش از توافق برخوردار نیست.برخلاف اظهاراتی که مدعی است قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت از میان رفته و ملغی شده است، این قطعنامه‌ها در واقع فریز شده و در زمان مقتضی به راحتی قابل بازگشت و اعمال هستند. حریفان مذاکراتی ایران در توافق وین و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل سیستمی خودکار برای بازگشت قطعنامه‌های پیشین و تحریم‌های ناشی از آنها طراحی کرده‌اند که به سیستم ماشه موسوم است. در بند ۱۲ این قطعنامه آمده است:«ذیل بند ۴۱ منشور ملل متحد، تصمیم می‌گیرد که اگر شورای امنیت یک قطعنامه ذیل پاراگراف ۱۱ برای ادامه اجرای لغو مصرح در پاراگراف ۷ (a) تصویب نکرد، آنگاه در نیمه شب به وقت گرینویچ سی‌امین روز پس از دریافت تذکر اشاره شده در پاراگراف ۱۱ به شورای امنیت، تمام قوانین قطعنامه‌های ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) که براساس پاراگراف ۷ (a) لغو شده بود، بایستی به همان نحوی که پیش از تصویب این قطعنامه اعمال می‌شد، اعمال شود و تمهیدات اعلامی در پاراگراف‌های ۷،‌۸ و ۱۶ تا ۲۰ این قطعنامه لغو می‌شوند، مگر آنکه شورای امنیت تصمیمی غیراز این بگیرد.»
 
 
در ادامه این گزارش می خوانیم: این برگ برنده در دست حریف در حالی است که تا چند وقت دیگر ایران حدود 98 درصد از اورانیوم غنی شده خود را به خارج از کشور باید منتقل کند، سانتریفیوژهای فردو را برچیند و رآکتور اراک را تغییر کاربری دهد. در چنین شرایطی چنانچه طرف غربی به تعهدات خود عمل نکند، بازگشت به دوران فعلی عملاً غیرممکن خواهد بود. چرا که نه اورانیوم تحویل داده شده مسترد می‌شود و نه می‌توان سانتریفیوژهای برچیده شده و رآکتور تغییر ماهیت یافته را به سادگی و سرعت به حالت پیشین بازگرداند. در چنین وضعیتی سوال ساده و اساسی از دست اندرکاران این است: در حالی که قرار است این توافق براساس اعتماد نباشد و اصولاً نمی‌توان اعتمادی به طرف مقابل داشت، ضمانت اجرایی ما برای عمل کردن کامل و به موقع حریف به تعهدات خود چیست و اگر چنین شد چه می‌توان کرد؟ این موضوعی است که آمریکایی‌ها از ابراز آشکار آن نیز ابایی ندارند.«جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری گفت: ضمانت اجرای توافق، نه مصوبات شورای امنیت و ساز و کارهای حقوقی، بلکه داشته‎های از دست داده ایران پس از اجرای توافق است. ارنست افزود: در ساز و کار در نظر گرفته شده، ما زمانی تحریم‎ها را کاهش می‎دهیم که ایران همه اقدامات خود را انجام دهد. وی در ادامه گفت: حتی اگر ایران اجازه بازرسی را هم صادر نکند، در آن زمان ایران به خانه اول یعنی روز آغاز مذاکرات باز خواهد گشت و باید دوباره برای مذاکره تلاش کند اما در شرایطی که دیگر ۹۸ درصد ذخائر خود را از دست داده، اراک را بازطراحی کرده و سانتریفیوژهای خود را نیز برچیده است. 
 
حسین شریعتمداری در یادداشت روز امروز کیهان با عنوان "ترمز نباشید، آماده باشید!"، به موضوع تناقضات متن برجام و قطعنامه 2231 پرداخته است: پیش از این درباره توافق وین و مفاد قطعنامه‌ای که روز دوشنبه با عنوان تضمین توافق یاد شده در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید، انتقاداتی جدی داشتیم و امروز با توجه به تراکم بحث‌ها و نظرات مطرح شده درباره بند3 ضمیمه B  از قطعنامه شورای امنیت که موضوع آن موشک‌های بالستیک ایران است، اشاره به چند نکته را ضروری می‌دانیم. نکاتی که اگر از هم‌اکنون برای آن چاره‌ای اندیشیده نشود، می‌تواند پی‌آمدهای خطرناکی در پی داشته باشد. در بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل آمده است «ازایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد. از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان هشت‌سال پس از «روز پذیرش برجام» و تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمع‌بندی مبسوط» را تائید کند، بسته به این که کدام زودتر اتفاق بیفتد»موشک‌های بالستیک -BALLISTIC  MISSILE-  معمولا در چهار نوع کوتاه‌برد (زیر 1000 کیلومتر)، میان‌برد (بین 1000 تا 3500 کیلومتر)، بلند برد (3500 تا 5500 کیلومتر) و قاره‌پیما ( با برد بیش از 5000 کیلومتر) ساخته می‌شود. آن دسته از موشک‌های بالستیک که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای دارند با موشک‌های بالستیکی که خرج انفجاری و سرجنگی معمولی دارند، از ساختار مشابهی برخوردار هستند و هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. تنها تفاوت این دو نوع موشک بالستیک در «کلاهک» یا «سرجنگی» -WARHEAD- آنهاست که می‌تواند «هسته‌ای» و یا معمولی باشد. گفتنی است هر موشک بالستیکی که بتواند یک سرجنگی به وزن 200 کیلوگرم را با خود حمل کند، می‌تواند به جای خرج انفجاری معمولی، کلاهک هسته‌ای داشته باشد. به همین علت، امروزه از موشک‌های بالستیک میان‌برد و بلندبرد برای حمل کلاهک هسته‌ای استفاده می‌شود.
 
در ادامه این یادداشت آمده: اکنون با شرحی که گذشت به متن بند 3 از ضمیمه B  باز می‌گردیم. بسیاری از موشک‌های بالستیک ایران از نوع میان‌برد یعنی با برد 1000 تا 3500 کیلومتر هستند. بنابراین از قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای برخوردارند و ایران در حالی که استفاده از سلاح‌ اتمی را حرام قطعی می‌داند براساس بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل بایستی آزمایش و تولید آن را متوقف کند و این موشک‌ها را از سامانه تسلیحاتی خود کنار بگذارد! حالا باید از برادران عزیزمان در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای پرسید؛ مگر قرار نبود از دسترسی حریف به مراکز نظامی و توان تسلیحاتی کشورمان جلوگیری شود؟ پس چرا علاوه بر دسترسی، به دشمنان تابلودار ایران اسلامی اجازه دست‌اندازی نیز داده‌ شده است؟! باید توجه داشت که سامانه موشک‌های بالستیک یکی از اصلی‌ترین فاکتورها و اهرم‌های دفاعی کشورمان است و نتیجه دست‌اندازی حریف به این سامانه غیر از خلع سلاح ایران اسلامی در مقابل دشمنان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد. ضمن آن که این دسترسی‌ها و دست‌اندازی‌ها به موشک‌های بالستیک ختم نمی‌شود و این رشته سر درازتری دارد و می‌تواند ایران اسلامی را به اندازه‌ای تضعیف کند که حتی توان مقابله با گروه فکسنی داعش را هم نداشته باشد... که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
 
"سفیر ترکیه مقابل20 سؤال صریح کیهان"، عنوان مصاحبه کیهان با سفیر ترکیه است: گفت و گو با سفیر ترکیه روز سه شنبه هفته گذشته و در ساعت اعلام توافق جامع بین ایران و گروه 1+5 انجام شد. آقای سفیر همانطور که به سوال‌ها پاسخ می‌داد، نیم نگاهی هم به صفحه تلویزیونی داشت و با حساسیت  اخبار مربوط به توافق را دنبال می‌کرد. با این وجود، گفت‌وگوی ما با «رضا هاکان تکین» بسیار صریح بود. این مصاحبه تقریبا یک هفته پس از مصاحبه‌ای که با سفیر سوریه در تهران داشتیم انجام شد. سفیر ترکیه تمام اخبار و گزارش‌های رسمی و غیررسمی مربوط به حمایت ترکیه از گروه‌های تروریستی در داخل خاک سوریه و عراق را تکذیب و تلویحا پذیرفت که دولت ترکیه به گروهی که «ارتش آزاد سوریه» می‌نامد و آنها را «مخالفین مشروع» می‌داند، کمک می‌کند. وی حتی معتقد بود، داعش همدست دولت بشار اسد است و دولت سوریه با تروریست‌ها نمی‌جنگد! نکته جالب دیگر در این مصاحبه، شناختی بود که وی از روزنامه «کیهان» داشت. «هاکان تکین» به ما گفت، «کیهان» در میان مردم ترکیه نیز بسیار شناخته شده است .
 
در بخش های از مصاحبه تکین گفته: سوریه یکی از کشورهایی بود که ما نزدیکترین روابط را با آن داشتیم. اما وقتی که دولت سوریه دست به کشتار شهروندان خود زد دولت ترکیه نسبت به این وضعیت واکنش نشان داد. شما می‌دانید که این مسائل در سوریه از ماه مارس 2011 شروع شد و اولین تظاهرات بود که مطالبات دموکراتیک مردم سوریه در آن  مطرح شد. ولی دولت سوریه در مقابل این مطالبات از زور استفاده کرد. ما تا قبل از آن روابط خیلی طولانی با سوریه داشتیم و سعی می‌کردیم دولت سوریه را به انجام یکی سری اصلاحات و پاسخ به این مطالبات قانع کنیم و بعد از آن روندهایی که در سوریه طی شد و همه می‌دانند بیش از 300 هزار نفر در سوریه کشته شدند، بیش از 4 میلیون نفر آواره شده‌اند که بیش از نصف آنها یعنی 2 میلیون نفر در ترکیه حضور دارند و دولت سوریه بیرحمانه با مردم خود برخورد کرده است و در حال حاضر دولت سوریه تمام مشروعیت خود را برای ما از دست داده است. ما با چنین دولتی نمی‌توانیم هیچ رابطه‌ای داشته باشیم...ما تمام این گروه‌ها را به عنوان گروه‌های تروریستی شناخته‌ایم و داعش را ما بزرگترین بلا برای اسلام می‌دانیم و ما آنها را اصلا مسلمان نمی‌دانیم. اما سؤال شما را به شکل کوتاه می‌شود این گونه پاسخ داد که  آیا در ماه مارس 2011 و ماه‌های بعد از آن و حتی در سال 2012 چیزی به نام داعش یا جبهه النصره وجود داشت؟ در اصل سیاست‌های اسد این گروه‌ها را به میدان آورد. اگر مقداری به عقب برگردیم در سال 2003 آمریکا عراق را اشغال کرد و بعد از آن گروه‌هایی در عراق برای برخورد در مقابل نیروهای آمریکایی تشکیل شد و این گروه‌ها نسبت به نیروهای نظامی و حتی مسئولان آمریکایی که در عراق بودند عملیات‌های انتحاری انجام دادند و مهمترین گروهی که این جریانات را رهبری می‌کرد   القاعده عراق بود. داعش نیز از دل این گروه بوجود آمد اما آن موقع چه کسی به القاعده عراق کمک می‌کرد؟ رژیم اسد به این گروه کمک می‌کرد. آقای «نوری مالکی» در دوره اول نخست وزیری خود مدام از آقای اسد به ما شکایت می‌کرد و می‌گفت که شما چون رابطه خوبی با دولت اسد دارید به او گوشزد کنید که سوریه از القاعده عراق حمایت نکند چرا که مدام از مرز سوریه نیروهای القاعده وارد عراق می‌شوند. ما در آن زمان به آقای اسد اعتماد داشتیم و شاید ساده دلانه به این مسئله نگاه  کردیم و به عراق گفتیم چنین مسئله‌ای قطعا وجود ندارد. اما بعدا روندها نشان داد که حق با آقای «نوری المالکی» بود و امروز هسته مرکزی تشکیل‌دهنده داعش کسانی هستند که اسد آنها را از زندان آزاد کرده است. آیا اسد تاکنون به«رقه» پایتخت خودخوانده داعش یک بمب یا گلوله شلیک کرده است؟ اما در حلب و جاهای دیگر با بمب‌های بشکه‌ای هزاران نفر را کشته است. این واقعیات را نمی‌توان نادیده گرفت.
 
وی همچنین تاکید کرده: رژیم اسد  از داعش برای کسب مشروعیت خود استفاده می‌کند. برای اینکه تمام مخالفین را یک کاسه کند و اسم تروریست را بر روی آنها بگذارد. لذا برای دستیابی به این هدف از داعش در حال سوء استفاده است و هر وقت که داعش سعی کرده از شمال به سمت جنوب سوریه پیشروی کند فقط در آن زمان بین دولت سوریه و داعش درگیری رخ داده است. اما تا امروز همانطور که گفتم حتی یک بمب نیز به سمت «رقه»پرتاب نشده است...اصلی‌ترین مسئله مشروعیت رژیم است. اسد از آغاز هم یک انسان دموکراتیکی نبود. اما خب ما آن موقع روابط دو جانبه داشتیم. طبیعتا در هر کشوری مجراهای مشروعیت بخش وجود دارد و به هر حال دولتی که مستقر هست به نوعی مردم خود را نمایندگی می‌کند در بعضی کشورها به دلیل پیشرفت اجتماعی که وجود دارد این مشروعیت خیلی چهره پیشرفته تری دارد و در بعضی کشورها از مجراهای دیگری این مشروعیت کسب می‌شود و آنها قدم به قدم به سمت توسعه پیش می‌روند اما در آن زمان آقای اسد دست‌کم مردم خود را به صورت دسته جمعی نمی‌کشت.
  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴
سیلاب هایی که مسئولان را هوشیار نمی‌کند

سیلاب برای کاسبان غیر مجاز سولقان حکم تخیله آورد/بی تدبیری عید را به کام مردم تلخ کرد

آمارهای رسمی به ما می گوید که سیل و طوفان اخیر در شهرهای مختلف کشور آسیب جدی به برخی از مناطق و برخی از هموطنانمان وارد کرده است، طوری که منازل مسکونی بسیاری از شهرها و روستاها ویران شد.

گروه اجتماعی فرهنگ نیوز، مهدی مهدیان: شاید کمتر کسی گمان می کرد شادی برخی از خانواده های ایرانی، همزمان با عید سعید فطر به عزا تبدیل شود و در دل گرمای تابستان بارش شدید باران و سیل جان برخی از عزیزان این خانواده ها را بگیرد.

اما باز هم همانند بسیاری از سال ها این اتفاق افتاد تا همچنان بلایای طبیعی بر طبل بی تفاوتی برخی از مسئولین بکوبد.سیل و طوفان اخیر در برخی نقاط کشور از جمله در استان های تهران،البرز، قزوین و مازندران جان ده ها تن از هموطنانمان را گرفت تا بازهم جلسات و کارگروه های پرهزینه اما بدون نتیجه تشکیل شود تا در نهایت همچنان بحث مدیریت بحران زلزله و سیل و آتش سوزی عملا در تعطیلات دائمی به سر ببرد.

آمارهای رسمی به ما می گوید که سیل و طوفان اخیر در شهرهای مختلف کشور آسیب جدی به برخی از مناطق و برخی از هموطنانمان وارد کرده است.طوری که منازل مسکونی بسیاری از شهرها و روستاها ویران شد.اما مرگبارترین طوفان و سیل هفته جاری در تهران رقم خورد که آمارهای رسمی به ما می گوید در این منطقه 20 تن کشته شدند که در بین کشته شدگان دو کارگر چینی هم مشاهده می شود.[1]

همواره در کشور شاهدیم که بعد از رقم خوردن چنین بلایای طبیعی کارگروه های مختلف، ستاد بحران، و واژه های نام آشنای این چنینی تشکیل می شود تا علت حادثه بررسی شود اما با گذشت مدتی از زمان این بلا هم به بایگانی تبدیل می شود و تا مجددا اتفاق جدیدی نیفتد خبری از فکر چاره برای این حوادث نیست.

با نگاهی گذرا به علل مشخص تلفات سیل و طوفان اخیر در کشور مشخص می شود با حداقل پیش بینی و رعایت برخی از نکات ایمنی، شاهد کاهش شدید آمار تلفات جانی و حتی مالی باشیم.

پیش بینی سازمان هواشناسی تنها به پیش بینی بارندگی ختم شد اما بارش باران به سیلابی کم سابقه در دل تابستان ختم شد تا بسیاری از مردمی که می توانستند از بارش باران شاد باشند، ناراحت شوند.از طرفی دیگر وقوع سیلاب در تهران و مخصوصا جاده تهران به امامزاده داوود خسارات زیادی را در پی داشت.رقم خوردن این خسارت های جانی و مالی چندان غیر قابل پیش بینی هم نبود و ساخت و سازهای غیر مجاز حوالی رودخانه و همچنین کاسبی غیرمجاز برخی افراد در کنار رودخانه این ادعا را به اثبات می رساند.

به نظر می رسد هم مردم و هم مسئولین در رقم خوردن چنین شرایطی دخیل بودند، مردم با اصرار بر ساخت و ساز غیر مجاز و مسئولین هم با عدم نظارت و یا بعضا صدور مجوز غیر قانونی برای ساخت و ساز.اما قطعا سایه سنگین عدم نظارت و بی تدبیری مسئولین نسبت به این منطقه حاشیه ای تهران نسبت به مسائل دیگر سنگینی می کند.وجود قهوه خانه های مختلف به منظور کاسبی و یا خانه هایی در حاشیه رودخانه ها باعث شد کام افرادی که به هر علتی در زمان سیلاب در آنجا حضور داشتند تلخ شود و یا عده ای قربانی کاسبی برخی دیگر شوند.

شاید برخی از مسئولین مدعی شوند که این بناها و قهوه خانه ها غیر قانونی ایجاد شده باشد که در این صورت این عذر بدتر از گناه محسوب می شود چرا که در این صورت این پرسش به وجود می آید که در مقابل چشمان مسئولین چگونه می شود این همه بنا و قهوه خانه غیر قانونی تاسیس کرد؟

در کنار این سوال و در قدم بعدی باید به موضع گیری های مسئولان بعد از بلایای طبیعی در کشور اشاره کرد که جز پاشیدن نمک بر زخم بازماندگان این حادثه فایده دیگری ندارد.سال قبل هم بعد از طوفان کم سابقه در تهران که منجر به مرگ چند تن از هموطنانمان شد، پاسکاری مسئولین مربوطه و سازمان های مرتبط هم آغاز شد، طوری که در نهایت انگشت اشاره برخی از مسئولین برای فرار از پاسخگویی به سمت مسئولین سازمان هواشناسی، نشانه رفت.

به راستی در سال گذشته و بعد از آن طوفان معروف در تهران، چه اقدام مثبتی به منظور کاهش ضرر وزیان جانی و مالی در حوادث بعدی صورت گرفت؟ مطمئنا جلوی حوادث و بلایای طبیعی را نمی توان گرفت و این حوادث در طبیعت عملا طبیعی است اما قطعا می توان با پیش بینی و جلوگیری از تخلفات انسانی ضرر و زیان جانی و مالی را به حداقل رساند.روشی که کشورهای پرجمعیت و پیشرفته در پیش گرفتند.این در حالی است که بلایای طبیعی در این کشورها بیشتر از ایران است.

برای مثال در زلزله کم سابقه در ژاپن که بیش از 7 ریشتر بود تعداد کشته شدگان این حادثه کمتر از دو انگشتان دست بود این در حالی است که حتی تصور حوادث بعد از زلزله 7 ریشتری در ایران برای هر شخصی آزار دهنده است.

سال هاست که که بحث وقوع زلزله در تهران دهان به دهان می شود و بعد از هربار زلزله خفیف در تهران به این بحث دامن زده می شود، اما به راستی در این چند سال اخیر چقدر نسبت به ضد زلزله بودن خانه ها هزینه شد؟ اصلا مسئولین و حتی خود مردم به فکر این موضوع هستند؟ در صورت وقوع زلزله سنگین در تهران چه فاجعه ای رخ می دهد؟ اینها همه سوالات جدی ای هستند که به نظر می رسد پاسخ آن دردناک تر از خود سوال باشد.

در جریان سیل اخیر که چند استان کشور را فراگرفت شاهد فیلم هایی بودیم که خانه ها به صورت کامل تخریب شد طوری که انگار این منازل از گل ساخته شده است.جا دارد که برای یک بار هم که شده همه مسئولین یکدل و همصدا به جای یافتن مقصر اقدام عملی به منظور ضد ضربه شدن اموال و جان مردم شوند.اما به نظر می رسد این اقدام، آرزویی دست نیافتنی باشد.

سیل و طوفان اخیر هم همانند طوفان سال گذشته و سیل‌های کوچک و بزرگی که کشور را در سال‌های دور و نزدیک فراگرفته بود، به بایگانی خاطرات تلخ می‌پیوندد اما اقدام عملی و نظارت جدی و پیش‌بینی دقیق‌تر به‌منظور جلوگیری از تلفات فاجعه‌بار این حوادث می‌تواند بایگانی نشود اگر مسئولین به‌جای تشکیل کارگروه و جلسات بی‌حاصل به فکر اقدام عملی در طول سال و نه بعد از وقوع بحران باشند.مسئله‌ای که می‌توان حتی با الگوبرداری از کشورهای مختلف به آن رسید.

  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴
به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از گاردین، بعدازظهر  چهارشنبه حدود 10 هزار نفر از طرفداران رژیم صهیونیستی در اعتراض به توافق ایران در میدان تایمز شهر نیویورک تجمع کردند. آن‌ها از کنگره آمریکا خواستند توافق ایران را رد کند. 

تظاهرات طرفداران رژیم صهیونیستی علیه توافق ایران در نیویورک

آلن درشویتز، وکیل برجسته یهودی، که در جمع تظاهرکنندگان بود گفت معتقد است دموکراسی درباره این توافق رعایت نشده زیرا این توافق پیش از بررسی کنگره آمریکا در سازمان ملل به تصویب رسید. سناتور چارلز شامر از سناتورهای دموکرات که هنوز نظر قطعی خود را درباره توافق اعلام نکرده‌ است در میان جمعیت حضور نداشت.

تظاهرات طرفداران رژیم صهیونیستی علیه توافق ایران در نیویورک

پیتر کینگ، نماینده جمهوری‌خواه مجلس نیز روز چهارشنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد پس از صحبت با جان‌ کری، وزیر امور خارجه آمریکا، همچنان توافق ایران را یک توافق بد می‌داند و به طور قطع رای او به آن نه خواهد بود.

تظاهرات طرفداران رژیم صهیونیستی علیه توافق ایران در نیویورک

این حرکت با شعار «ایران را متوقف کنید» بوسیله طرفداران رژیم صهیونیستی مدیریت می‌شود؛ اما سازمان‌دهندگان آن مدعی هستند این جمعیت نماینده همه مردم آمریکا با عقاید مختلف مذهبی و سیاسی است.

تظاهرات طرفداران رژیم صهیونیستی علیه توافق ایران در نیویورک

انتهای پیام/
  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴

 


به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی هیل نوشت: آمریکا و ایران براساس پارگراف سی وششم میتوانند به آسانی از توافق خارج شوند.

به گزارش پایگاه اینترنتی هیل، اوون آلترمن از موسسه مطالعات امنیت ملی تل آویو در مقاله ای تحت عنوان چرا شما باید پاراگراف سی وششم توافق ایران را بخوانید، نوشت: سه شنبه گذشته پرونده صدوپنجاه ونه صفحه ای توافق هسته ای ایران برای من ارسال شد. من در صفحه نوزده پاراگراف سی وششم را بررسی کردم و پیشنهاد می کنم شما نیز این کار را انجام دهید.بندهای بسیاری در توافق وین در هفته های آینده مورد توجه خواهد گرفت اما پاراگراف سی وششم ممکن است مهمترین آنها باشد. پاراگراف سی وششم به ما می گوید که در چه زمانی و چگونه توافق ممکن است خاتمه یابد.

هم دشمنان و هم دوستان این توافق را تاریخی خطاب کردندو وعده دادند بندهای آن به مدت طولانی اجرا خواهد شد اما در عمل این توافق ده یا پانزده ساله یا همیشگی نیست.

پارگراف سی وششم به ما واقعیت را می گوید: هر طرف اعم از ایران یا رئیس جمهور آتی آمریکا می تواند پس از سی و پنج روز اطلاع قبلی توافق هسته ای ایران را ترک کند.

ایران باید براساس ضمیمه چهارم، سی روز کاری بیشتر صبر کند اما پس از آن می تواند براساس پاراگراف سی و ششم ادعا کند که هر یک از اعضای پنج به علاوه یک به تعهدات خود در این توافق عمل نکردند.

زمانی که زمان سی و پنج روزه به پایان رسید ،ایران می تواند ادعا کند که مسئله آنطور که مورد رضایت این کشور باشد،حل نشده است و سپس عمل به همه یا بخشی از تعهدات خود در برنامه جامع اقدام مشترک را متوقف کند.

نویسنده مقاله می افزاید :زمانی که ایران صدو پنجاه میلیارد دلار پول دریافت کرده است و قراردادهای بازرگانی خود را با غرب بست،این خروج سریع از توافق می تواند گزینه مورد توجه این کشور باشد.

هنوز مشخص نیست که آیا ایران برای برداشتن محدودیت های باقیمانده ده یا پانزده سال صبر می کند یا به سمت سناریوی دیگری می رود که پیش بینی آن اکنون سخت است.

پاراگراف سی وششم همچنین برای یک رئیس جمهور جمهوریخواه در کاخ سفید جهت خروج از توافق گزینه خوبی خواهد بود.

در بیست ویکم ژانویه دوهزار و هفده رئیس جمهور جدید آمریکا می تواند به نقض ایران اشاره کند و در بیست و پنجم فوریه دوهزار و هفده، آمریکا را از این توافق خارج کند.

رئیس جمهور جمهوریخواه همچنین می تواند دیپلمات های خود را برای نشست پنج هفته ای بفرستد و سپس در تاریخ دیگری از توافق خارج شود.

پاراگراف سی و ششم ضرب الاجل ندارد.سناتور تام کاتن نماینده جمهوریخواه آرکانزاس نیز گفته است رئیس جمهور بعدی آمریکا نیازی نیست توافق را انکار کند بلکه می تواند براساس مفاد این توافق به آسانی از آن خارج شود.

پاراگراف سی وششم برای حل اختلافات است.در یک چنین توافق پیچیده ای یک طرف احتمال دارد بتواند به مواردی از نقض اشاره کند.ایران آماده این کار است.

پاراگراف بیست و پنجم توافق می گوید اگر هر یک از ایالت ها یا دولت محلی آمریکا مانع از اجرای لغو تحریم ها شوند،دولت فدرال باید اقدامات مناسب را در پیش گیردو از همه اختیارات موجود استفاده کند.

ایران حتی در آن صورت نیز می تواند بگوید دولت فدرال از برخی از اختیارات استفاده نکرده و به تعهدات خود عمل نکرده است.

درصورتی که رئیس جمهور بعدی آمریکا بخواهد از این توافق خارج شود،او نیزمی تواند داستان باورکردنی بسازد.

انتهای پیام/
  • سرباز گمنام
۰۱
مرداد
۹۴

بازار خودرو در بلاتکلیفی/ مردم اطمینانی به ثبات قیمت‌ها ندارند + جدول قیمت


به گزارش خبرنگار حوزه صنعت گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، بازار خودرو که این روزها به دلیل دستیابی به جمع بندی مذاکرات هسته ای بسیار مورد توجه است با رکود مواجه بوده و عرضه و تقاضای چندانی در این بازار صورت نمی گیرد.
 
بر این اساس؛ طبق گفته فروشندگان رکود امروز بازار خودرو به دلیل عدم اطمینان مردم به وضعیت کنونی است زیرا مردم به امید توافق حاصل شده منتظر کاهش قیمت‌ها هستند.
 
نصیری یکی از فعالان بازار خودرو در این رابطه به خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: به دلیل بلاتکلیفی کنونی بازار راکد است به طوریکه در حال حاضر کسی نمی‌تواند تشخیص دهد وضعیت در آینده به چه شکلی خواهد بود.
 
این فروشنده خودروهای داخلی ادامه داد: البته خودروهای داخلی نسبت به محصولات خارجی در تقاضا رکود بیشتری دارند از اینرو در کنار کاهش 300 تا 500 هزارتومانی قیمت‌ها،‌ کیفیت محصولات داخلی نیز نسبت به سال 93 و 92 نزولی بوده است.
 
وی با بیان اینکه از لحاظ قیمت خودروهای خارجی با افت مواجه شده اند، افزود: اگر مردم اطمینان پیدا کنند که قیمت‌ها ثابت می ماند و با افزایش یا کاهش مواجه نمی شود قطعا وارد بازار شده و برای خرید اقدام می‌کنند.
 
این فعال بازار خودرو اظهار امیدواری کرد وضعیت بازار شفاف شده و قیمت‌ها به یک ثبات برسند تا رکود از این حوزه رخت بربندد.
    
جدول قیمت روز خودروهای داخلی و خارجی به شرح زیر است:

خودرو

قیمت(تومان)


تندر 90 اتوماتیک

49.100.000


تندر 90 بنزینی

41.500.000


دنا

42.100.000


رانا

31.400.000


سمند LX

29.800.000


سمند LX پایه گازسوز

31.200.000


سورن ELXEF7

36.600.000


وانت پیکان دوگانه

16.500.000


پژو 206 تیپ 5

35.800.000


پژو207 اتوماتیک

54.000.000


پژو پارس

38.500.000


پژو 405 دوگانه

30.600.000


تیبا دوگانه

25.400.000


سایپا 131 پایه گازسوز

21.500.000


سایپا 111 SX

19.300.000


سایپا 141 EX

18.300.000


رنو کولیوس

165.000.000


ام وی ام 110

20.500.000


ام وی ام 315

35.700.000


هیوندای جنسیس

274.000.000


هیوندای سانتافه2400

166.000.000


هیوندای سوناتا2015

162.000.000


هیوندای ولاستر2014

118.000.000


تویوتا پرادو

380.000.000


تویوتا لندکروز VXR

870.000.000


تویوتا کمریGLX

168.000.000


پورشه پانامرا 8سیلندر

1.300.000.000


پورشه کاین 8سیلندر

1.250.000.000


کیا اسپورتیچ

154.000.000


بنز C200

298.000.000


بنزE200

420.000.000


انتهای پیام/
  • سرباز گمنام