اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

پایگاه اطلاع رسانی سرباز گمنام

اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین

پایگاه اطلاع رسانی سرباز گمنام

اَلسَلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله الحُسین
نگاهی به فیلم «خداحافظی طولانی» به بهانه اکران در سینماها:

جز بحث داستان و جذابیت‌های روایی فیلم اما مسئله‌ی مهم دیگر مواجهه‌ی روشنفکرانه‌ی فیلم‌ساز با طبقه کارگر و جنوب‌شهری‌هاست. موتمن ظاهرا این بار قصد کرده است سراغ جنوب شهری‌ها برود، اما کاش پیش از ساخت فیلمش کمی با انها نشست و برخاست می‌کرد و زندگی‌شان را از نزدیک می‌دید.

«خداحافظی طولانی»؛ نگاه توریستی روشنفکران

به قشر کارگر!


جز بحث داستان و جذابیت‌های روایی فیلم اما مسئله‌ی مهم دیگر مواجهه‌ی روشنفکرانه‌ی فیلم‌ساز با طبقه کارگر و جنوب‌شهری‌هاست. موتمن ظاهرا این بار قصد کرده است سراغ جنوب شهری‌ها برود، اما کاش پیش از ساخت فیلمش کمی با انها نشست و برخاست می‌کرد و زندگی‌شان را از نزدیک می‌دید.
علی‌محمد رهنما- رجانیوز: سینمای ایران در روزگاری به سر می‌برد که دلیل همین تعریف‌های اندک از برخی فیلم‌ها نیز، نه قائم به خود اثر و قوت‌هایش، بلکه مقایسه با باقی آثار سینمای ایران و ضعف شدید آن آثار است. در وضعیتی قرار داریم که برای نفی نکردن تمام آثار سینما و متهم ‌نشدن به بی‌انصافی، باید دنبال رعایت حداقل‌های اصول یک سینمای واقعی و نرمال گشت و به محض یافتن این حداقل‌ها در یک فیلم، به تعریف از آن پرداخت. 
 
بنابراین، اگر نکته مثبت و قابل تعرفی هم در «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن باشد، ناشی از چنین نگاه حداقلی است، وگرنه از همان روزهای قبل از جشنواره فجر سال گذشته و زمانیکه نام «خداحافظی طولانی» در میان اثار گروه هنر و تجربه قرار گرفت می‌شد مطمئن بود که با فیلمی طرفیم که برای سازنده‌اش فرم شبه‌روشنفکرانه فیلمش بیشتر اهمیت دارد تا قصه‌گویی برای مخاطب. 
 
«هنر و تجربه» حالا یک علامت استاندارد است برای تولیدات کارخانه‌ای که محصولات «بی مخاطب» و حتی «ضدمخاطب» تولید می‌کند و برای فیلمسازان ظاهرا فرمالیستش- که این هم تنها یک ادعاست- تجربه‌ای فرمی- که تقلید از تجربیات قدیمی و دست چندم اروپایی هاست- بیش از ارتباط و جذب مخاطب اهمیت دارد و حتی حاضرند فرم فیلمشان مانع از برقراری ارتباط میان تماشاگر و فیلم شود، اما چند منتقد شبه‌روشنفکر در نشریات دولتی گروه هنر و تجربه- که رایگان هم پخش می‌شود!- مطالبی مثبت برای فیلمی بنویسند که در بهترین حالت سه چهار هزار تماشاگر خواهد داشت.
 
«خداحافظی طولانی» البته از فیلم اکران نشده‌ی سال قبل موتمن، «سایه روشن»، و همچنین از بسیاری از فیلم‌های اکران‌شده و درصف اکران فیلم بهتریست، اما باز با فیلمی طرفیم که داستانش تازه از دقیقه هفتاد اغاز می شود. تا دقیقه هفتاد ما-مخاطب- با شخصیتی طرفیم که تازه از زندان برگشته است و ظاهرا بی‌گناه مجازات شده است اما مدام در حال زد و خورد با مردم است و منزوی است. مشکل اینجاست که منِ مخاطب تا بیست دقیقه پایانی فیلم، نه از علت به زندان افتادن و دلی و پیشینه‌ی مشکل مردم با شخصیت محوری ماجرا اگاه می‌شوم و نه از چرایی مشکلات فعلی انها. بنابراین قاعدتا علتی هم ندارد که هفتاد دقیقه به فیلمی نگاه کنم که هیچ جذابیتی برای دیدن ندارد تا شاید دقایق پایانی فیلم رودست بخورم و کمی غافلگیر شوم. فرزاد موتمن شاید نمی‌داند که در فیلمش اساسا درامی خلق نمی‌کند و گرهی نمی افکند، بلکه اطلاعات را نگه می‌دارد تا در دقایق پایانی به مخاطب تحویل دهد و این قطعا نه هنر خاصی است و نه روش درست ایجاد غافلگیری در فیلمنامه‌نویسی.
 
 
جز بحث داستان و جذابیت‌های روایی فیلم اما مسئله‌ی مهم دیگر مواجهه‌ی روشنفکرانه‌ی فیلم‌ساز با طبقه کارگر و جنوب‌شهری‌هاست. موتمن ظاهرا این بار قصد کرده است سراغ جنوب شهری‌ها برود، اما کاش پیش از ساخت فیلمش کمی با انها نشست و برخاست می‌کرد و زندگی‌شان را از نزدیک می‌دید. او ظاهرا نمی‌داند که در جنوب شهر کسی با چادر گلدار و جوراب و کفش سفید ورنی سرکار نمی‌رود و این‌ها، نشانه‌های تخیلی و کلیشه‌ای شبه‌روشنفکران از طبقه پایین جامعه است.
 
شناخت موتمن از جنوب شهری‌ها شناختی بدون مواجهه‌ی مستقیم و از طریق رسانه‌هاست، بنابراین هاله‌ای از کلیشه‌های حالا دیگر مضحک دور شخصیت‌هایش را گرفته است و آن را به اثری بی‌منطق تبدیل کرده است که شاید برای قشر مرفه قابل پذیرش باشد اما برای تماشاگر جنوب‌شهری حتی ممکن است خندا‌دار باشد. بنابراین ادعای موتمن مبنی بر پرداخت با دغدغه به جنوب شهری‌ها هم گزافه‌ای بیش نیست و ظاهر جنوب شهری «خداحافظی طولانی» دکوری بدون کارکرد و دم دستی است و اتفاقا موید فاصله‌ی بعید موتمن از این قشر.
 
البته رفتن سراغ قشر فقیر و کارگر و جنوب شهری پز جشنواره فجر سال گذشته هم بود و اجتماعی‌سازان سینمای ایران ظاهرا از پرداختن به طبقه متوسط دست کشیده و به پرداختن به طبقه پایین جامعه شیفت کرده‌‌اند، اما باز مسئله این است که بسیاری از فیلمسازان احتمالا تا به حال پایشان به جنوب شهر باز نشده است و همین فیلمشان را تبدیل به اداهایی می‌کند که کارکردی ندارند و مصنوعی بودنشان توی ذوق می زند.ازجمله در «خداحافظی طولانی» که «فقرش» دکوری مصنوعی بیش نیست.
  • سرباز گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی